این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید رضا بیاتی»
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) |
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) (ایجاد کلی) |
||
سطر ۵: | سطر ۵: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
غنچه ای از بوستان روز های دفاع مقدس و شاگردی از مکتب سیر امام صادق (ع) که عاشق معارف اهل بیت(ع) بود و همین عشق سرشار، او را به مدرسه علمیه علوی گلپایگان کشاند و از آنجا بود که پس از مدتی جلوس بر سر سفره دفتر و کتاب و وارد مرحله کشف پرده و حجاب کردید دوبار به جبهه های جنوب اعزام شد. در آخرین ماموریت خود در منطقه عین خوش با رزمی جانانه عليه كفتاران بعثی، پرواز عاشقانه را آغاز کرد. | غنچه ای از بوستان روز های دفاع مقدس و شاگردی از مکتب سیر امام صادق (ع) که عاشق معارف اهل بیت(ع) بود و همین عشق سرشار، او را به مدرسه علمیه علوی گلپایگان کشاند و از آنجا بود که پس از مدتی جلوس بر سر سفره دفتر و کتاب و وارد مرحله کشف پرده و حجاب کردید دوبار به جبهه های جنوب اعزام شد. در آخرین ماموریت خود در منطقه عین خوش با رزمی جانانه عليه كفتاران بعثی، پرواز عاشقانه را آغاز کرد. | ||
مادر شهید می گفت: «بر اثر شدت علاقه ام به رضا اجازه جبهه رفتن به او نمی دادم. روزی از همان روزها رضا و پدرش با هم بودند. که تصادف سختی کردند و هر دو عازم بیمارستان شدند. رضا هفت روز بستری بود. روز هفتم حال او بهبود یافت و از جا بلند شد و سراغ پدرش را گرفت. عمو گفت: حالش خوب است و گفت: آقایی سبز پوش بالای سرم آمد و علمی به دستم داد و گفت: تو دیگر خوب شدی، بلند شو! گفتم: آقا شما کی هستید؟ گفت: من ابوالفضل العباسم.. مادر شهید گفت: از آن پس مانعش نشدم. | مادر شهید می گفت: «بر اثر شدت علاقه ام به رضا اجازه جبهه رفتن به او نمی دادم. روزی از همان روزها رضا و پدرش با هم بودند. که تصادف سختی کردند و هر دو عازم بیمارستان شدند. رضا هفت روز بستری بود. روز هفتم حال او بهبود یافت و از جا بلند شد و سراغ پدرش را گرفت. عمو گفت: حالش خوب است و گفت: آقایی سبز پوش بالای سرم آمد و علمی به دستم داد و گفت: تو دیگر خوب شدی، بلند شو! گفتم: آقا شما کی هستید؟ گفت: من ابوالفضل العباسم.. مادر شهید گفت: از آن پس مانعش نشدم.<ref>شاهدان روحانی </ref> | ||
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | |||
[[رده:گلپایگان]] |
نسخهٔ ۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۴۸
شهید رضا بیاتی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۴۴ گلپایگان |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۱/۸/۱۹ عین خوش |
مدفن | گلزار شهدای گلپایگان |
یادمانها | اصفهان |
محل تحصیل | مدرسه علمیه گلپایگان |
والدین |
|
زندگینامه
غنچه ای از بوستان روز های دفاع مقدس و شاگردی از مکتب سیر امام صادق (ع) که عاشق معارف اهل بیت(ع) بود و همین عشق سرشار، او را به مدرسه علمیه علوی گلپایگان کشاند و از آنجا بود که پس از مدتی جلوس بر سر سفره دفتر و کتاب و وارد مرحله کشف پرده و حجاب کردید دوبار به جبهه های جنوب اعزام شد. در آخرین ماموریت خود در منطقه عین خوش با رزمی جانانه عليه كفتاران بعثی، پرواز عاشقانه را آغاز کرد. مادر شهید می گفت: «بر اثر شدت علاقه ام به رضا اجازه جبهه رفتن به او نمی دادم. روزی از همان روزها رضا و پدرش با هم بودند. که تصادف سختی کردند و هر دو عازم بیمارستان شدند. رضا هفت روز بستری بود. روز هفتم حال او بهبود یافت و از جا بلند شد و سراغ پدرش را گرفت. عمو گفت: حالش خوب است و گفت: آقایی سبز پوش بالای سرم آمد و علمی به دستم داد و گفت: تو دیگر خوب شدی، بلند شو! گفتم: آقا شما کی هستید؟ گفت: من ابوالفضل العباسم.. مادر شهید گفت: از آن پس مانعش نشدم.[۱]
منابع
- ↑ شاهدان روحانی