این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «شهید احمد دردمند»
Kh1.nazerian (بحث | مشارکتها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۴/۱۲/۳|مکان درگذشت=فاو_ عملیات والفجر۸ |پدر= حسین|تاریخ تولد=۱۳۴۶|مکان تولد=کربلا|از دانشگاه=حوزه علمیه قم |بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلزار شهدای درچه}} ==زندگینامه== .... رزم های بی امانی کرد که هر کدامش یک کتاب خاط...» ایجاد کرد) |
Kh1.nazerian (بحث | مشارکتها) (ایجاد صفحه شهید با تمام جزییات) |
||
| سطر ۵: | سطر ۵: | ||
کربلای معلی و از معاودینی بود که به ایران آمده بودند. پس از تحصیلات مقدماتی که در زادگاهش گذراند به حوزه علميه قم رفت و برای کسب معارف اهل بیت (ع) ثبت نام نمود. شهید احمد دردمند مجاهدي متقی، طلبه ای فاضل و انسانی مشتاق شهادت بود. تلاوت بلند قرآنش و نمازهای با حالش مثال زدنی است. | کربلای معلی و از معاودینی بود که به ایران آمده بودند. پس از تحصیلات مقدماتی که در زادگاهش گذراند به حوزه علميه قم رفت و برای کسب معارف اهل بیت (ع) ثبت نام نمود. شهید احمد دردمند مجاهدي متقی، طلبه ای فاضل و انسانی مشتاق شهادت بود. تلاوت بلند قرآنش و نمازهای با حالش مثال زدنی است. | ||
عشقش به شهادت او را گردان به گردان می کشاند «عشق تو می کشاندم شهر به شهر و کوه به کوه. می خواست ببیند کدام گردان زودتر به عملیات می رود تا در آن مشغول شود. یک روز صبح هنگامی که همه خواب بودند به حمام می رود و غسل شهادت می کند و ساعت ۱۲ شب، احمد و تعدادی از دوستانش داخل سنگر بودند که سه خمپاره همزمان به طرف آنها فرود می آید، ولی آسیبی به آنها وارد نمی کند. خمپاره چهارم سقف سنگر را می شکافد و آن را روی آنان فرو می ریزد و لقای پروردگارشان را میسر می سازد. | عشقش به شهادت او را گردان به گردان می کشاند «عشق تو می کشاندم شهر به شهر و کوه به کوه. می خواست ببیند کدام گردان زودتر به عملیات می رود تا در آن مشغول شود. یک روز صبح هنگامی که همه خواب بودند به حمام می رود و غسل شهادت می کند و ساعت ۱۲ شب، احمد و تعدادی از دوستانش داخل سنگر بودند که سه خمپاره همزمان به طرف آنها فرود می آید، ولی آسیبی به آنها وارد نمی کند. خمپاره چهارم سقف سنگر را می شکافد و آن را روی آنان فرو می ریزد و لقای پروردگارشان را میسر می سازد. | ||
در قم همه عشق و نجوای او با کریمه اهل بیت (س) و در سفرهایش به جمکران با امام زمان (عج)، نجوای شهادت بود و خداوند این فیض عظیم را به او بخشید. | در قم همه عشق و نجوای او با کریمه اهل بیت (س) و در سفرهایش به جمکران با امام زمان (عج)، نجوای شهادت بود و خداوند این فیض عظیم را به او بخشید.<ref>کتاب شاهدان روحانی، ص۵٨۵</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | |||
[[رده:شهرستان درچه]] | |||
نسخهٔ ۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۵:۴۳
| شهید احمد دردمند | |
|---|---|
| زادهٔ | ۱۳۴۶ کربلا |
| درگذشت/شهادت | ۱۳۶۴/۱۲/۳ فاو_ عملیات والفجر۸ |
| مدفن | گلزار شهدای درچه |
| یادمان‌ها | اصفهان |
| محل تحصیل | حوزه علمیه قم |
| والدین |
|
زندگینامه
.... رزم های بی امانی کرد که هر کدامش یک کتاب خاطره است. عملیات های رمضان، محرم، والفجر ۴، خیبر، بدر و در نهایت والفجر ۸ ... . زادگاهش کربلای معلی و از معاودینی بود که به ایران آمده بودند. پس از تحصیلات مقدماتی که در زادگاهش گذراند به حوزه علميه قم رفت و برای کسب معارف اهل بیت (ع) ثبت نام نمود. شهید احمد دردمند مجاهدي متقی، طلبه ای فاضل و انسانی مشتاق شهادت بود. تلاوت بلند قرآنش و نمازهای با حالش مثال زدنی است. عشقش به شهادت او را گردان به گردان می کشاند «عشق تو می کشاندم شهر به شهر و کوه به کوه. می خواست ببیند کدام گردان زودتر به عملیات می رود تا در آن مشغول شود. یک روز صبح هنگامی که همه خواب بودند به حمام می رود و غسل شهادت می کند و ساعت ۱۲ شب، احمد و تعدادی از دوستانش داخل سنگر بودند که سه خمپاره همزمان به طرف آنها فرود می آید، ولی آسیبی به آنها وارد نمی کند. خمپاره چهارم سقف سنگر را می شکافد و آن را روی آنان فرو می ریزد و لقای پروردگارشان را میسر می سازد. در قم همه عشق و نجوای او با کریمه اهل بیت (س) و در سفرهایش به جمکران با امام زمان (عج)، نجوای شهادت بود و خداوند این فیض عظیم را به او بخشید.[۱]
پانویس
- ↑ کتاب شاهدان روحانی، ص۵٨۵