این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید محمدحسین درچهای»
جز (Amir صفحهٔ سید محمد حسین درچه ای را به سید محمد حسین درچهای منتقل کرد) |
|
(بدون تفاوت)
|
نسخهٔ ۲۵ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۱۴
سید محمد حسین درچه ای فرزند عالم زاهد سیّد مرتضی موسوی، و از اعقاب سیّد محمّد میرلوحی محدث مشهور دوره صفوی.
این نوشتار نیازمند ویرایش فنی یا ادبی می باشد. |
تولّد و تحصیلات
وی در درچه اصفهان در بیت علم و سیادت متولد شد. پس از چند سال تحصیل نزد پدر راهی اصفهان شد و پس از چند سال استفاده از درس علمای این شهر به نجف اشرف مهاجرت نموده و از محضر علمای بزرگی همچون آیات عظام:
میرزا محمّد حسن شیرازی و میرزا حبیب اللّه رشتی بهره برد.
اوصاف
وی دارای مشرب اخباری بود و سال ها به غور و تعمّق در احادیث اهل بیت علیهم السلام پرداخته و چنانچه از او نقل شده دو بار موسوعه عظیم "بحارالانوار" را با دقت مطالعه کرده بود.
او عالمی وارسته و از دنیا گذشته بود. به تهجّد و عبادت و اخلاص شهرت داشت و در مسائل دینی بسیار احتیاط می کرد.
او مورد علاقه و ارادت مردم بود، چرا که آنان بارها مشکلات خود را با دعای او رفع کرده و در اثر دعا و تأثیر نفس او بر مشکلات فایق آمده بودند.
گویند: آیه اللّه العظمی آخوند ملّا عبدالکریم گزی که خود از علمای بزرگ اصفهان بود نیز به خلوص و معنویت و تاثیر نفس او عقیده داشت.
این عالم وارسته در احترام و ادب نسبت به افراد مختلف مردم معروف بود و حتی در سال های پایانی عمر که بینایی خود را تا حدّ زیادی از دست داده بود باز هم احترام مراجعین را کاملا رعایت می نمود.
وفات
وی پس از عمری بابرکت که به تعهد و پارسایی سپری کرد در شام جمعه 23 محرم 1336ق دعوت حق را لبیک گفت و پس از تشییعی شایسته به تخت فولاد منتقل و نزدیک مزار مطهر علّامه خواجوئی مدفون گردید.
فرزندان
عالم جلیل سیّد نصر اللّه درچه ای
در حدود سال 1275ش به دنیا آمد. در اصفهان از محضر اساتیدی چون:
آیه اللّه العظمی حاج آقا رحیم ارباب، شیخ علی عاشق آبادی، استاد جلال الدین همایی و دیگران کسب فیض کرده و خود نیز به تدریس و تربیت طلاب همّت گماشت.
وی عالمی پرهیزگار و فروتن بود. ساده زیستن و دوری از تجمّلات و زرق و برق دنیا را شیوه زندگی خود قرار داده و در نهایت قناعت و سادگی و بی اعتنایی به امور دنیوی می زیست.
او در خدمت به مردم شب و روز نمی شناخت و تبلیغ دین و نشر احکام اسلام را سرلوحه کارها و زندگی خویش قرار داده بود.
در مقابل کارهای خلاف که بویی از حرام می داد شجاعانه و صریح می ایستاد و بدون ملاحظه سود و زیان خود، خلاف و خلافکار را سرزنش می کرد.
مردم نیز به وی ارادت داشتند و از پرخاش و تندی او دلسرد نمی شدند چرا که می دانستند او غرضی جز راهنمایی آنان و کسب رضای خداوند ندارد، از این رو نصیحت او را با جان و دل پذیرا بودند.
وفات
وی در شامگاه نیمه خرداد 1347ش به لقاء اللّه پیوست. مردم درچه به خاطر قداست و خلوص و عظمت او، حاضر نشدند که جنازه با وسیله نقلیه حمل شود و به رغم بُعد مسافت (حدود 20 کیلومتر) و گرمی آفتاب وسط روز نیمه خرداد، هزاران زن و مرد جنازه او را با پای پیاده و بر سر دست به تخت فولاد رسانده و در تکیه کازرونی به خاک سپردند.[۱]و [۲]
پانویس
منبع
برگرفته از کتاب : بزم معرفت، مشاهیر تخت فولاد اصفهان، تکیه محقق خواجویی، رحیم قاسمی، ناشر: کانون پژوهش، چاپ اول، 1388.