این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «محمدحسن قلزم چهارمحالی»
جز (M.masaeli صفحهٔ شیخ محمّدحسن قلزم چهارمحالی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به محمدحسن قلزم چهارمحالی منتقل کرد) |
Kh1.mirzaei (بحث | مشارکتها) (ویراش) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''آقا شیخ محمّد حسن قلزم بن حاجی ملّا محمّد وردنجانی چهارمحالی''' عالم کامل و شاعر ادیب، از سخنوران و دانشمندان قرن چهاردهم هجری. در 10 مرداد 1260ش در قریه «وردنجان» چهارمحال متولّد شد .<ref>مهدوی، اعلام اصفهان، ج2، ص548.</ref> | |||
== ''''' | =='''''معرفی'''''== | ||
شیخ محمّدحسن | یکی از فضلای [[مدرسه چهارباغ]] مرحوم شیخ محمّدحسن قلزم چهارمحالی میباشد که مدت بیست سال در این مدرسه افزون بر سکونت، به فراگیری علوم مختلف اسلامی اشتغال داشته است.<ref>اعلام اصفهان، ج 2، ص 547.</ref> وی پس از تحصیلات مقدماتی در سن ده سالگی به اصفهان رهسپار شد و در کنار پدرش ـ که از سالها قبل در مدرسه چهارباغ ساکن و مشغول تحصیل بود ـ به فراگیری علوم پرداخت. | ||
این دانشمند فرزانه مدت بیست سال در مدرسه چهارباغ ساكن و به كسب علوم متنوعه از فقه و اصول و حكمت و ریاضی و طب و ادبیات اشتغال ورزید و در بسیاری از علوم زمان حتی علم موسیقی تبحّر داشت و از طرف استادش [[محمدهاشم بن زین العابدین خوانساری چهارسوقی|علّامه میرزا محمّدهاشم چهارسوقی]] ملقّب به لقب "قلزم العلوم" گردید. | |||
شیخ محمّدحسن پس از وصول به مدارج عالیه علم و كمال، به زادگاه خود باز گشت و به درخواست خوانین چالشتر در قریه نافج ـ که از املاک آنان بود ـ ساکن گردید و تا پایان عمر، مرجع امور شرعیه اهالی بود. | شیخ محمّدحسن پس از وصول به مدارج عالیه علم و كمال، به زادگاه خود باز گشت و به درخواست خوانین چالشتر در قریه نافج ـ که از املاک آنان بود ـ ساکن گردید و تا پایان عمر، مرجع امور شرعیه اهالی بود. | ||
سطر ۱۵: | سطر ۱۲: | ||
دیوان اشعار وی دربردارنده قریب سه هزار بیت از غزل و قصیده و رباعی بوده و بخشی از آن اخیراً به چاپ رسیده است. | دیوان اشعار وی دربردارنده قریب سه هزار بیت از غزل و قصیده و رباعی بوده و بخشی از آن اخیراً به چاپ رسیده است. | ||
== '''وفات''' == | {{شعر}} | ||
{{ب|شنیدم آنکه مرا نام برده ای به زبان| سرم به عرش رساندی گر این ادا کردی}} | |||
{{ب| اگر به خون کشی از تیغ قهر «قُلزُم» را| خلاف محض بود گویم ار جفا کردی<ref> تذکره شعرای معاصر اصفهان، صص 380 و 381.</ref>}} | |||
{{پایان شعر}} | |||
=='''وفات'''== | |||
قلزم چند سال اواخر عمر از نعمت بینایی، محروم گردید و سرانجام در سال 1326 شمسی در «نافج» وفات یافت».<ref>بزم معرفت، ص 191. | قلزم چند سال اواخر عمر از نعمت بینایی، محروم گردید و سرانجام در سال 1326 شمسی در «نافج» وفات یافت».<ref>بزم معرفت، ص 191. | ||
برگرفتهاز کتاب سیمای صالحان، ص 138-139.</ref> | برگرفتهاز کتاب سیمای صالحان، ص 138-139.</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | |||
[[رده:اعلام اصفهان،ج۲]] |
نسخهٔ ۷ مهر ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۵۶
آقا شیخ محمّد حسن قلزم بن حاجی ملّا محمّد وردنجانی چهارمحالی عالم کامل و شاعر ادیب، از سخنوران و دانشمندان قرن چهاردهم هجری. در 10 مرداد 1260ش در قریه «وردنجان» چهارمحال متولّد شد .[۱]
معرفی
یکی از فضلای مدرسه چهارباغ مرحوم شیخ محمّدحسن قلزم چهارمحالی میباشد که مدت بیست سال در این مدرسه افزون بر سکونت، به فراگیری علوم مختلف اسلامی اشتغال داشته است.[۲] وی پس از تحصیلات مقدماتی در سن ده سالگی به اصفهان رهسپار شد و در کنار پدرش ـ که از سالها قبل در مدرسه چهارباغ ساکن و مشغول تحصیل بود ـ به فراگیری علوم پرداخت.
این دانشمند فرزانه مدت بیست سال در مدرسه چهارباغ ساكن و به كسب علوم متنوعه از فقه و اصول و حكمت و ریاضی و طب و ادبیات اشتغال ورزید و در بسیاری از علوم زمان حتی علم موسیقی تبحّر داشت و از طرف استادش علّامه میرزا محمّدهاشم چهارسوقی ملقّب به لقب "قلزم العلوم" گردید.
شیخ محمّدحسن پس از وصول به مدارج عالیه علم و كمال، به زادگاه خود باز گشت و به درخواست خوانین چالشتر در قریه نافج ـ که از املاک آنان بود ـ ساکن گردید و تا پایان عمر، مرجع امور شرعیه اهالی بود.
وی در اخلاق و معاشرت با مردم بسیار خوشمحضر و مهربان و فروتن بود و بهخصوص با اطفال و نوجوانان، بسیار محبّت مینمود. از ریا و تظاهر، بهشدت بیزار بود و همواره به مردم محروم و مظلوم کمک میکرد. منزل او، مرجع نیازمندان و مجمع اهل علم و شعرا و رجال علمی و سیاسی بود.
دیوان اشعار وی دربردارنده قریب سه هزار بیت از غزل و قصیده و رباعی بوده و بخشی از آن اخیراً به چاپ رسیده است.
شنیدم آنکه مرا نام برده ای به زبان | سرم به عرش رساندی گر این ادا کردی | |
اگر به خون کشی از تیغ قهر «قُلزُم» را | خلاف محض بود گویم ار جفا کردی[۳] |
وفات
قلزم چند سال اواخر عمر از نعمت بینایی، محروم گردید و سرانجام در سال 1326 شمسی در «نافج» وفات یافت».[۴]