این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «بابا رکن الدین»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «مسعود بن عبدالله بیضاوی‌، معروف به بابا رکن‌الدین شیرازی‌، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است‌. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست‌، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان‌ و ری، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است. در مذهب باب...» ایجاد کرد)
 
(اصلاح صفحه و اضافه کردن کتاب تذکره شعرا)
سطر ۱: سطر ۱:
مسعود بن عبدالله بیضاوی‌، معروف به بابا رکن‌الدین شیرازی‌، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است‌. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست‌، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان‌ و ری، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است.
مسعود بن عبدالله بیضاوی‌، معروف به بابا رکن‌الدین شیرازی‌، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است‌. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست‌، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان‌ و ری، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است.


در مذهب بابارکن‌الدین‌، اختلاف وجود دارد. برخی او را شیعه دانسته و عده‌ای دیگر او را از اهل سنت شمرده‌اند.اما سنگ نوشته قبرش حاکی از شیعه بودن او است‌.
[[پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 2.jpg|بندانگشتی|مقبره بابا رکن الدین در تخت فولاد]]
[[پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 2.jpg|بندانگشتی|مقبره بابا رکن الدین در تخت فولاد]]
[[پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 10.jpg|بندانگشتی|درون مقبره]]
[[پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 10.jpg|بندانگشتی|درون مقبره]]
از جهت مسلک عرفانی‌، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند. مهم‌ترین اثر تألیف شده وی، نصوص الخصوص فی‌ترجمة الفصوص است‌، که شرحی بر فصوص‌الحکم ابن عربی است‌. بابارکن الدین در سال ۷۶۹ق در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد اصفهان به خاک سپرده شد.
از جهت مسلک عرفانی‌، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.
<br />


== زندگی‌نامه ==
== زندگی‌نامه ==
بابارکن الدین اصالتاً اهل بیضای استان فارس‌ بود، ولی تاریخ ولادت او معلوم نیست‌. مؤلفِ تاریخ اصفهان و ری، او را از خاندان جابری انصاری شمرده است.<ref>جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶-۳۲۵.</ref>
بابارکن‌الدین از اوان کودکی به عرفان و تصوف گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایی یافت‌، به طریق سیر و سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید:
«از زمان صباوت... از خود ادراک معنایی از معانی و شأنی از شؤون توحید می‌کردم».<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص‌۴.</ref>


بابارکن‌الدین از اوان کودکی به عرفان و تصوف گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایی یافت‌، به طریق سیرو سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید: “از زمان صباوت... از خود ادراک معنایی از معانی و شأنی از شؤون توحید می‌کردم”.<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص‌۴.</ref>
بابارکن‌الدین ابتدا نزد [[عبدالرزاق کاشانی‌]] (د۷۳۶ق‌/۱۳۳۶م‌) ، به تعلیم عرفان نظری و سلوک عملی پرداخت و پس از او از [[داوود قیصری]] (د ۷۵۱ق‌/۱۳۵۰م‌) بهره برد و نزد آن دو، فصوص الحکم‌ ''ابن عربی‌'' را خواند و نیز در حل مشکلات فصوص‌، از [[نعمان خوارزمی]] کمک گرفت.<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۵و۲۳۳و۲۴۹.</ref>


بابارکن‌الدین ابتدا نزد عبدالرزاق کاشانی‌ (د۷۳۶ق‌/۱۳۳۶م‌) ، به تعلیم عرفان نظری و سلوک عملی پرداخت و پس از او از داوود قیصری (د ۷۵۱ق‌/۱۳۵۰م‌) بهره برد و نزد آن دو فصوص الحکم‌ ''ابن عربی‌'' را خواند و نیز در حل مشکلات فصوص‌، از نعمان خوارزمی کمک گرفت.<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۵و۲۳۳و۲۴۹.</ref> او همچنین در شیراز به محضر امین بلیانی شتافته و از وی به بزرگی یاد کرده بود و او را «شیخ المشایخ‌» می‌خواند.<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۲۲۳-۲۲۲.</ref>
او همچنین در شیراز به محضر [[امین بلیانی]] شتافته و از وی به بزرگی یاد کرده بود و او را «شیخ المشایخ‌» می‌خواند.<ref>بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۲۲۳-۲۲۲.</ref>


== مذهب او ==
== مذهب او ==
درباره مذهب بابارکن‌الدین اختلاف است. برخی او را شیعه دانسته‌ <ref>جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶-۳۲۵؛ گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌،ص۴-۳.</ref>و عده‌ای دیگر او را از اهل سنت شمرده‌اند.<ref>گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰ و۱۳و ۱۴.</ref>اما سنگ نوشته قبرش حاکی از شیعه بودن اوست‌. از جهت مسلک عرفانی‌، از جمله در باور به وحدت وجود، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.
درباره مذهب بابارکن‌الدین اختلاف است. برخی او را شیعه دانسته‌ اند. <ref>جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶-۳۲۵؛ گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌،ص۴-۳.</ref>و عده‌ای دیگر او را از اهل سنت شمرده‌اند. <ref>گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰ و۱۳و ۱۴.</ref>اما سنگ نوشته قبرش حاکی از شیعه بودن اوست‌. از جهت مسلک عرفانی‌، از جمله در باور به وحدت وجود، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.


== تألیفات ==
== تألیفات ==
آثار و تألیفات علمی وی, عبارتند از:
آثار و تألیفات علمی وی عبارتند از:


# نصوص الخصوص فی‌ترجمة الفصوص‌، که شرحی است بر فصوص‌الحکم‌ ابن عربی و ظاهراً مهم‌ترین اثر اوست‌. این کتاب در ۱۳۵۹ش در تهران‌ به چاپ رسیده است‌.<ref>منزوی‌، خطی، ج‌۲، ص۱۳۱۹؛ دانش پژوه‌، محمدتقی و ایرج‌افشار، نسخه‌های خطی نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران‌، تهران‌، ج۶، ص۵۱۶؛ حاجی خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۲۶۶؛ بغدادی‌، ایضاح، ج۲، ص۳۶۱</ref>
# [[نصوص الخصوص فی‌ ترجمة الفصوص‌]]، که شرحی است بر [[فصوص‌الحکم‌ ابن عربی]] و ظاهراً مهم‌ترین اثر اوست‌. این کتاب در ۱۳۵۹ش در تهران‌ به چاپ رسیده است‌. <ref>منزوی‌، خطی، ج‌۲، ص۱۳۱۹؛ دانش پژوه‌، محمدتقی و ایرج‌افشار، نسخه‌های خطی نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران‌، تهران‌، ج۶، ص۵۱۶؛ حاجی خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۲۶۶؛ بغدادی‌، ایضاح، ج۲، ص۳۶۱</ref>
# کشف الضرفی‌نظم‌الدر، یا شرح التائیة الکبری اثر ابن‌فارض‌، که نسخه‌ای از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌ موجود است.
 
# کنوزالرموز درعلم حروف‌، به فارسی‌.
# [[کشف الضرفی‌ نظم‌ الدر]]، یا [[شرح التائیة الکبری]] اثر [[ابن‌فارض‌]]، که نسخه‌ای از آن در کتابخانه [[مجلس شورای اسلامی‌]] موجود است.
# قلندریه‌.
# [[کنوز الرموز]] درعلم حروف‌، به فارسی‌.
# [[قلندریه‌]].
# مقدمه نصوص الخصوص‌: این مقدمه نیز به دلیل مفصل بودنش خود به گونه‌ای تألیف مستقلی است.<ref>نک: بابارکن الدین شیرازی‌، مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۷.</ref>
# مقدمه نصوص الخصوص‌: این مقدمه نیز به دلیل مفصل بودنش خود به گونه‌ای تألیف مستقلی است.<ref>نک: بابارکن الدین شیرازی‌، مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۷.</ref>


بابا ركن الدين علاوه بـر مقامـات عرفـانى، طبع شعر نيز داشته و شعر می سروده؛ كه برخى از آنها در كتـاب نصـوص الخصـوص آمده است.
بقعه ى مزار او در شمار آثار باستانى اصفهان به ثبت رسيده است.
از اشعار او كه در آغاز «[[نصوص الخصوص فى شرح الفصوص]]» آمده، ابيـات زيـر است:
{{شعر}}
{{ب | كمترى از هر كه هسـت انـدر انـام | بنده ى حق ركـن شـيرازى بـه نـام }}
{{ب | معترف بر جرم و تقصيرات خويش | مغتــرف از بحــر عرفــان بــر دوام }}
{{ب | كــز اوان كــودكى تــا ايــن زمــان | بود و هستم عارفـان را مـن غـلام }}
. . . .
تاريخ اختتام شرح فصوص را در آخر كتاب به نظم با حروف ابجد جيم و ميم و ذال 743 می گويد:
{{ب | محرّم بد ز سال جيم و ميم آنگـه بـه ذال انـدر | كــه تــوفيقم رفيــق آمــد رســانيدم بــه پايــانى }}
{{ب | كتابى كاو بظـاهر بحـر و بـاطن در همـى مانـد | چنين جوهر نيابد كس به عمر خود به هر كانی<ref>ناجى، مقاله بابا ركن الدين، دانشنامه تخت فولاد، ج ۱، ص ۲۶۶.</ref>
== وفات ==
== وفات ==
بابارکن الدین در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد اصفهان دفن شد. وفات او بر پایه سنگ نوشته سردر آرامگاهش، در ۷۶۹ق‌/۱۳۶۸م روی داده است.<ref>جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۵؛ قمی‌، هدیةالاحباب‌، ص۱۰۲؛ همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰؛ اقبال آشتیانی‌، بابارکن الدین و مقبره او، ص۴۲؛ آقابزرگ‌، الذریعه، ج۲۴، ص۱۸۰.</ref>
وفـاتش را در روز يكشـنبه ۲۶ ربيعالاول ۷۶۹ قمرى نوشته اند. پس از درگذشـت او بقعـه اى در عصـر صـفوى بـر مزارش ساخته شد كه گنبدى هرمی شكل با 12 ضلع دارد.<ref>کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص ۹۵</ref>
 
وفات او بر پایه سنگ نوشته سر در آرامگاهش، در ۷۶۹ق‌/۱۳۶۸م روی داده است.<ref>جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۵؛ قمی‌، هدیةالاحباب‌، ص۱۰۲؛ همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰؛ اقبال آشتیانی‌، بابارکن الدین و مقبره او، ص۴۲؛ آقابزرگ‌، الذریعه، ج۲۴، ص۱۸۰.</ref>
 
آرامگاه او، همواره محل ذکر و عبادت دراویش و صوفیه‌ بوده است‌.<ref>همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۱‌؛ نیز نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بابارکن‌الدین شیرازی‌، مقبره‌.</ref>
 
مقبره و آرامگاه این عارف نامدار که از آثار دوره ایلخانی است، در تکیه‌ای در [[تخت فولاد]] اصفهان قرار دارد‌.<ref>نک: جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶.</ref>
آرامگاه او در ساحل جنوبی زاینده‌رود، در گورستان «تخت فولاد» واقع شده که با توجه به دیگر قبرهای تاریخ‌ دار آن‌، مزار وی از قدمت بیشتری برخوردار است‌.
 
در گذشته، حتی پس از دوره صفویه با توجه به شهرت بابا رکن‌الدین این گورستان را «بابا رکن‌الدین‌» می‌نامیدند. دامنه این شهرت تا آنجاست که پل خواجو را نیز که در معبر آن مقبره واقع شده‌، با همین نام می‌خواندند.<ref>شاردن‌، سفرنامه‌: بخش اصفهان‌، ص۱۸۰؛ مهدوی‌، تذکرة القبور، ص۱۵۳.</ref>


آرامگاه او که اکنون در تخت فولاد اصفهان باقی است‌، همواره محل ذکر و عبادت دراویش و صوفیه‌ بوده است‌.<ref>همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۱‌؛ نیز نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بابارکن‌الدین شیرازی‌، مقبره‌.</ref> مقبره و آرامگاه این عارف نامدار که از آثار دوره ایلخانی است، در تکیه‌ای در تخت فولاد اصفهان قرار دارد‌.<ref>نک: جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶.</ref> آرامگاه او در ساحل جنوبی زاینده‌رود، در گورستان «تخت فولاد» واقع شده که با توجه به دیگر قبرهای تاریخ‌دار آن‌، مزار وی از قدمت بیشتری برخوردار است‌. در گذشته، حتی پس از دوره صفویه با توجه به شهرت بابا رکن‌الدین این گورستان را «بابا رکن‌الدین‌» می‌نامیدند. دامنه این شهرت تا آنجاست که پل خواجو را نیز که در معبر آن مقبره واقع شده‌، با همین نام می‌خواندند.<ref>شاردن‌، سفرنامه‌: بخش اصفهان‌، ص۱۸۰؛ مهدوی‌، تذکرة القبور، ص۱۵۳.</ref>
==پانویس==
<br />
{{پانویس}}


== پانویس ==
==منبع==
<references />
برگرفته از کتاب [[تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان]]: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص۹۵
[[رده:تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان]]

نسخهٔ ‏۴ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۴۱

مسعود بن عبدالله بیضاوی‌، معروف به بابا رکن‌الدین شیرازی‌، عالم و عارف قرن هشت هجری قمری است‌. تاریخ دقیق ولادت او معلوم نیست‌، ولی اهل بیضای استان فارس بوده و مؤلفِ تاریخ اصفهان‌ و ری، او را از خاندان جابری انصاری برشمرده است.

پرونده:Baba Rukn al-Din Mausoleum2021 2.jpg
مقبره بابا رکن الدین در تخت فولاد

از جهت مسلک عرفانی‌، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.

زندگی‌نامه

بابارکن‌الدین از اوان کودکی به عرفان و تصوف گرایش داشت و پس از آنکه با احوال عارفان آشنایی یافت‌، به طریق سیر و سلوک گام نهاد. او خود می‌گوید: «از زمان صباوت... از خود ادراک معنایی از معانی و شأنی از شؤون توحید می‌کردم».[۱]

بابارکن‌الدین ابتدا نزد عبدالرزاق کاشانی‌ (د۷۳۶ق‌/۱۳۳۶م‌) ، به تعلیم عرفان نظری و سلوک عملی پرداخت و پس از او از داوود قیصری (د ۷۵۱ق‌/۱۳۵۰م‌) بهره برد و نزد آن دو، فصوص الحکم‌ ابن عربی‌ را خواند و نیز در حل مشکلات فصوص‌، از نعمان خوارزمی کمک گرفت.[۲]

او همچنین در شیراز به محضر امین بلیانی شتافته و از وی به بزرگی یاد کرده بود و او را «شیخ المشایخ‌» می‌خواند.[۳]

مذهب او

درباره مذهب بابارکن‌الدین اختلاف است. برخی او را شیعه دانسته‌ اند. [۴]و عده‌ای دیگر او را از اهل سنت شمرده‌اند. [۵]اما سنگ نوشته قبرش حاکی از شیعه بودن اوست‌. از جهت مسلک عرفانی‌، از جمله در باور به وحدت وجود، او را از پیروان ابن‌عربی دانسته‌اند.

تألیفات

آثار و تألیفات علمی وی عبارتند از:

  1. نصوص الخصوص فی‌ ترجمة الفصوص‌، که شرحی است بر فصوص‌الحکم‌ ابن عربی و ظاهراً مهم‌ترین اثر اوست‌. این کتاب در ۱۳۵۹ش در تهران‌ به چاپ رسیده است‌. [۶]
  1. کشف الضرفی‌ نظم‌ الدر، یا شرح التائیة الکبری اثر ابن‌فارض‌، که نسخه‌ای از آن در کتابخانه مجلس شورای اسلامی‌ موجود است.
  2. کنوز الرموز درعلم حروف‌، به فارسی‌.
  3. قلندریه‌.
  4. مقدمه نصوص الخصوص‌: این مقدمه نیز به دلیل مفصل بودنش خود به گونه‌ای تألیف مستقلی است.[۷]

بابا ركن الدين علاوه بـر مقامـات عرفـانى، طبع شعر نيز داشته و شعر می سروده؛ كه برخى از آنها در كتـاب نصـوص الخصـوص آمده است. بقعه ى مزار او در شمار آثار باستانى اصفهان به ثبت رسيده است.

از اشعار او كه در آغاز «نصوص الخصوص فى شرح الفصوص» آمده، ابيـات زيـر است:

. . . .

تاريخ اختتام شرح فصوص را در آخر كتاب به نظم با حروف ابجد جيم و ميم و ذال 743 می گويد:

{{ب | كتابى كاو بظـاهر بحـر و بـاطن در همـى مانـد | چنين جوهر نيابد كس به عمر خود به هر كانی[۸]

وفات

وفـاتش را در روز يكشـنبه ۲۶ ربيعالاول ۷۶۹ قمرى نوشته اند. پس از درگذشـت او بقعـه اى در عصـر صـفوى بـر مزارش ساخته شد كه گنبدى هرمی شكل با 12 ضلع دارد.[۹]

وفات او بر پایه سنگ نوشته سر در آرامگاهش، در ۷۶۹ق‌/۱۳۶۸م روی داده است.[۱۰]

آرامگاه او، همواره محل ذکر و عبادت دراویش و صوفیه‌ بوده است‌.[۱۱]

مقبره و آرامگاه این عارف نامدار که از آثار دوره ایلخانی است، در تکیه‌ای در تخت فولاد اصفهان قرار دارد‌.[۱۲] آرامگاه او در ساحل جنوبی زاینده‌رود، در گورستان «تخت فولاد» واقع شده که با توجه به دیگر قبرهای تاریخ‌ دار آن‌، مزار وی از قدمت بیشتری برخوردار است‌.

در گذشته، حتی پس از دوره صفویه با توجه به شهرت بابا رکن‌الدین این گورستان را «بابا رکن‌الدین‌» می‌نامیدند. دامنه این شهرت تا آنجاست که پل خواجو را نیز که در معبر آن مقبره واقع شده‌، با همین نام می‌خواندند.[۱۳]

پانویس

  1. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص‌۴.
  2. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۵و۲۳۳و۲۴۹.
  3. بابارکن الدین شیرازی‌، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۲۲۳-۲۲۲.
  4. جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶-۳۲۵؛ گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌،ص۴-۳.
  5. گزی اصفهانی‌، تذکرةالقبور، ص۴۴-۴۳؛ همایی‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰ و۱۳و ۱۴.
  6. منزوی‌، خطی، ج‌۲، ص۱۳۱۹؛ دانش پژوه‌، محمدتقی و ایرج‌افشار، نسخه‌های خطی نشریه کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران‌، تهران‌، ج۶، ص۵۱۶؛ حاجی خلیفه‌، کشف‌، ج۱، ص۲۶۶؛ بغدادی‌، ایضاح، ج۲، ص۳۶۱
  7. نک: بابارکن الدین شیرازی‌، مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۷.
  8. ناجى، مقاله بابا ركن الدين، دانشنامه تخت فولاد، ج ۱، ص ۲۶۶.
  9. کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص ۹۵
  10. جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۵؛ قمی‌، هدیةالاحباب‌، ص۱۰۲؛ همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۰؛ اقبال آشتیانی‌، بابارکن الدین و مقبره او، ص۴۲؛ آقابزرگ‌، الذریعه، ج۲۴، ص۱۸۰.
  11. همایی‌، جلال‌الدین‌، بابارکن‌الدین شیرازی‌: نصوص‌الخصوص فی ترجمة الفصوص‌، ص۱۱‌؛ نیز نک: دائرة المعارف بزرگ اسلامی، بابارکن‌الدین شیرازی‌، مقبره‌.
  12. نک: جابری انصاری‌، تاریخ اصفهان و ری‌، ص۳۲۶.
  13. شاردن‌، سفرنامه‌: بخش اصفهان‌، ص۱۸۰؛ مهدوی‌، تذکرة القبور، ص۱۵۳.

منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص۹۵

كمترى از هر كه هسـت انـدر انـام بنده ى حق ركـن شـيرازى بـه نـام
معترف بر جرم و تقصيرات خويش مغتــرف از بحــر عرفــان بــر دوام
كــز اوان كــودكى تــا ايــن زمــان بود و هستم عارفـان را مـن غـلام
محرّم بد ز سال جيم و ميم آنگـه بـه ذال انـدر كــه تــوفيقم رفيــق آمــد رســانيدم بــه پايــانى