این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «کاربر:Kh1.fa.alizadeh/صفحه تمرین»
برچسب: واگردانی دستی |
|||
سطر ۱۱: | سطر ۱۱: | ||
{{ب |هشت از شصت فزون رفت ز عمر و میكردی|همـه را صـرف عبـادات حقيقـى نـه ريـايى}} | {{ب |هشت از شصت فزون رفت ز عمر و میكردی|همـه را صـرف عبـادات حقيقـى نـه ريـايى}} | ||
{{ب |بهـر او مايـهى عـزّ و شـرف روز جـزا شـد|آنچه شبها بـه در خانـه ى حـق كـرد گـدايى}} | {{ب |بهـر او مايـهى عـزّ و شـرف روز جـزا شـد|آنچه شبها بـه در خانـه ى حـق كـرد گـدايى}} | ||
{{ب |لقـبش بـود خـدايى كـه خـدا بـود مـرادش|بســمى همــه جــا اســم كنــد راهنمــايى <ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص ٢٢۵ ـ ٢٢۶.</ref>}} | {{ب |لقـبش بـود خـدايى كـه خـدا بـود مـرادش|بســمى همــه جــا اســم كنــد راهنمــايى}} <ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، ص ٢٢۵ ـ ٢٢۶.</ref>}} | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
سطر ۲۰: | سطر ۲۰: | ||
{{ب |گویند ســيل اشــك بشــويد ز دل مــلال|اما نه آنكـه دل، همـه خـون جگـر شـود}} | {{ب |گویند ســيل اشــك بشــويد ز دل مــلال|اما نه آنكـه دل، همـه خـون جگـر شـود}} | ||
{{ب |آيا شود كـه چـاره كنـد درد مـن طبيـب|آرى شود وليـك بـه صـبر و ظفـر شـود}} | {{ب |آيا شود كـه چـاره كنـد درد مـن طبيـب|آرى شود وليـك بـه صـبر و ظفـر شـود}} | ||
{{ب|شــام فــراق چنــد دراز اســت اى امــان|كى میشود كه اين شب هجران سحر <ref>کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص٢٢۶</ref> | {{ب|شــام فــراق چنــد دراز اســت اى امــان|كى میشود كه اين شب هجران سحر}} <ref>کتاب تذكره شعرای تخت فولاد اصفهان، ص٢٢۶</ref>{{پایان شعر}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
نسخهٔ ۳ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۱۱
سید محمد حسن خدایی فرزند آقا سيد محمد مهدى درب امامى از شـعرا و ادبـاى قرن چهاردهم در سال ١٣٠٩ هجرى قمرى به دنيا آمد.
زندگی نامه
در ابتدا به فراگيـرى مقدمات علوم دينى روى آورد اما پس از چندى تحصيل را رها كرد و بـراى امـرار معاش در كارخانه وطن به كار مشغول گرديد.وى طبعى روان در سـرودن اشـعار داشـت و تخلّص خدايى را براى خـود برگزيـده بـود و از اعضاى انجمن ادبى شيدا بـود.
ديـوان اشـعارش حدود سه هزار بيـت شـعر داشـت. وى در سـال ١٣٣۶ شمسى ديده از جهان فرو بست و در ضلع شمالى تكيه جوباره ای ها به خاک سپرده شد.[۱]
بـر سـنگ مـزارش قطعـه شـعرى از صـغير اصفهانى در رثاى او منقور گرديده است:
حاجى سيدحسن آن مرد خدا كز سـر رغبـت | به خدا بسـت دل و يافـت ز هـر دام رهـايى | |
هشت از شصت فزون رفت ز عمر و میكردی | همـه را صـرف عبـادات حقيقـى نـه ريـايى | |
بهـر او مايـهى عـزّ و شـرف روز جـزا شـد | آنچه شبها بـه در خانـه ى حـق كـرد گـدايى | |
لقـبش بـود خـدايى كـه خـدا بـود مـرادش | بســمى همــه جــا اســم كنــد راهنمــايى |
از اشعار او:
ترسم كـه آه و نالـه ى مـن پـرده در شـود | هر خاص و عام از غم مـن بـاخبر شـود | |
گویند ســيل اشــك بشــويد ز دل مــلال | اما نه آنكـه دل، همـه خـون جگـر شـود | |
آيا شود كـه چـاره كنـد درد مـن طبيـب | آرى شود وليـك بـه صـبر و ظفـر شـود | |
شــام فــراق چنــد دراز اســت اى امــان | كى میشود كه اين شب هجران سحر |
پانویس
منبع
برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، ١٣٩٠. ص ۹۱