این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید سید حسن حسینی»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[کتاب شاهدان روحانی]]' به 'کتابشاهدان روحانی') |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'کتاب[[شاهدان' به '[[کتاب شاهدان') برچسب: واگردانی دستی |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
سال های کودکی را در کوچه باغهای زیبای نیشابور پشت سر گذاشت. خون سیادت در رگ هایش می جوشید و پرتو معارف اهل بیت (ع) به جانش تابیدن می گرفت. در مدرسه علمیه گلشن نیشابور علم آموخت و آنگاه راهی حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در مدرسه علمیه آیت الله صدوقی نام نوشت و ادامه تحصیل داد و بعد از چندی دوره های عالی تر را در حوزه علميه قم گذراند. پس از مدتی، بخت خوش، او را با مختصر لوازم زندگی راهی کاشان کرد تا حجرہ نشین مدرسه علمیه امام خمینی (ره) باشد. بعد هم دوره کوتاه آموزش نظامی و عزیمت به جبهه های نور عليه ظلمت. | سال های کودکی را در کوچه باغهای زیبای نیشابور پشت سر گذاشت. خون سیادت در رگ هایش می جوشید و پرتو معارف اهل بیت (ع) به جانش تابیدن می گرفت. در مدرسه علمیه گلشن نیشابور علم آموخت و آنگاه راهی حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در مدرسه علمیه آیت الله صدوقی نام نوشت و ادامه تحصیل داد و بعد از چندی دوره های عالی تر را در حوزه علميه قم گذراند. پس از مدتی، بخت خوش، او را با مختصر لوازم زندگی راهی کاشان کرد تا حجرہ نشین مدرسه علمیه امام خمینی (ره) باشد. بعد هم دوره کوتاه آموزش نظامی و عزیمت به جبهه های نور عليه ظلمت. | ||
از تاریخ اعزام تا شهادتش هیجده ماه گذشت. او چندین بار به مرخصی می آمد اما دم بر نمی آورد که بگوید من در کدام عمليات بوده ام و چه کرده ام. همواره از صفای رزمندگان و صداقت ایشان می گفت و شاید تنها حرفی که از خود زد آن بود که من در گردان چهارده معصوم (ع) در لشکر نجف اشرف هستم! والسلام.<ref> | از تاریخ اعزام تا شهادتش هیجده ماه گذشت. او چندین بار به مرخصی می آمد اما دم بر نمی آورد که بگوید من در کدام عمليات بوده ام و چه کرده ام. همواره از صفای رزمندگان و صداقت ایشان می گفت و شاید تنها حرفی که از خود زد آن بود که من در گردان چهارده معصوم (ع) در لشکر نجف اشرف هستم! والسلام.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] ،ص۳۰۸</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۴۸
شهید سید حسن حسینی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۵۰ روستای دهق |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۷/۰۷/۲۸ فاو |
مدفن | گلزار شهدای دهق |
محل تحصیل | مدارس حوزه علمیه مشهد،نیشابور،قم،کاشان |
والدین |
|
شهید سید حسن حسینی دهم خرداد ۱۳۵۰، در روستای رهق از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش آقا ماشاءالله، کشاورزی می کرد و مادرش فاطمه خانم نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و هشتم فروردین ۱۳۶۷، در فاو عراق به شهادت رسید. اثری از پیکرش به دست نیامد.[۱]
زندگی نامه
سال های کودکی را در کوچه باغهای زیبای نیشابور پشت سر گذاشت. خون سیادت در رگ هایش می جوشید و پرتو معارف اهل بیت (ع) به جانش تابیدن می گرفت. در مدرسه علمیه گلشن نیشابور علم آموخت و آنگاه راهی حوزه علمیه مشهد مقدس شد و در مدرسه علمیه آیت الله صدوقی نام نوشت و ادامه تحصیل داد و بعد از چندی دوره های عالی تر را در حوزه علميه قم گذراند. پس از مدتی، بخت خوش، او را با مختصر لوازم زندگی راهی کاشان کرد تا حجرہ نشین مدرسه علمیه امام خمینی (ره) باشد. بعد هم دوره کوتاه آموزش نظامی و عزیمت به جبهه های نور عليه ظلمت.
از تاریخ اعزام تا شهادتش هیجده ماه گذشت. او چندین بار به مرخصی می آمد اما دم بر نمی آورد که بگوید من در کدام عمليات بوده ام و چه کرده ام. همواره از صفای رزمندگان و صداقت ایشان می گفت و شاید تنها حرفی که از خود زد آن بود که من در گردان چهارده معصوم (ع) در لشکر نجف اشرف هستم! والسلام.[۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ،ص۲۶۹
- ↑ کتاب شاهدان روحانی ،ص۳۰۸