این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید ناصر مصلحی»
(ویرایش متن و غلط املایی) |
|||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۴/۴/۱۶|مکان درگذشت=جاده خرم آباد _اهواز|پدر=فتح الله|تاریخ تولد=۱۳۴۴|مکان تولد=شهرضا|از دانشگاه= | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۴/۴/۱۶|مکان درگذشت=جاده خرم آباد _اهواز|پدر=فتح الله|تاریخ تولد=۱۳۴۴|مکان تولد=شهرضا|از دانشگاه=[[حوزه علمیه امام حسين علیه السلام شهرضا|حوزه علمیه امام حسین (ع)شهرضا]]|مدفن=گلزار شهدای شهرضا|عرض_تصویر=170|تصویر=Nasser Moslehi.jpg}} | ||
<big>شهید ناصر مصلحی</big> هفدهم دی ۱۳۴۴، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح مقدمات پرداخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیر ۱۳۶۴، در خرم آباد غرق و شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده زادگاهش واقع است.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی صفحه۲۲۴۵</ref> | <big>شهید ناصر مصلحی</big> هفدهم دی ۱۳۴۴، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا [[سطح مقدمات]] پرداخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیر ۱۳۶۴، در خرم آباد غرق و شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده زادگاهش واقع است.<ref>[[کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی]] صفحه۲۲۴۵</ref> | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
قلب او جلوه گاه عشق به خدا و ایمان به غیب بود. ده سالگی و نماز شب و بعد هم یکی از دوستانش می گفت: مدتی با او بودم. نیمه شب ها از خواب بیدار و مشغول راز و نیاز با پروردگار می شد. | قلب او جلوه گاه عشق به خدا و ایمان به غیب بود. ده سالگی و نماز شب و بعد هم یکی از دوستانش می گفت: مدتی با او بودم. نیمه شب ها از خواب بیدار و مشغول راز و نیاز با پروردگار می شد. | ||
چنین بود که هر گنج سعادت که خدا داد په حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود شهید مصلحی، طله مستعد مدرسه امام حسین(ع)، در محضر استادان فاضل آن مدرسه علم و معرفت آموخت و هنوز یک سال از حضورش در مدرسه نگذشته بود که شور ایمان او را بر انگحت تا در دانشگاه جبهه، درس عشق و عاشقی بیاموزد از سال ۶۱ تا ۶۴ همواره در جبهه ها حضور داشت. او در عملیات محرم از ناحیه دست مجروح شد که به قطع انگشتانش انجامید. | چنین بود که هر گنج سعادت که خدا داد په حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود شهید مصلحی، طله مستعد [[حوزه علمیه امام حسين علیه السلام شهرضا|مدرسه امام حسین(ع)]]، در محضر استادان فاضل آن مدرسه علم و معرفت آموخت و هنوز یک سال از حضورش در مدرسه نگذشته بود که شور ایمان او را بر انگحت تا در دانشگاه جبهه، درس عشق و عاشقی بیاموزد از سال ۶۱ تا ۶۴ همواره در جبهه ها حضور داشت. او در عملیات محرم از ناحیه دست مجروح شد که به قطع انگشتانش انجامید. | ||
در عملیات خیبر منشی گردان و در اواخر حضورش مسئول پدافند لشکر ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) بود تا سرانجام شاهد شهادت را در آغوش سعادت کشید.<ref>کتاب شاهدان روحانی صفحه۵۰۲</ref> | در عملیات خیبر منشی گردان و در اواخر حضورش مسئول پدافند لشکر ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) بود تا سرانجام شاهد شهادت را در آغوش سعادت کشید.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]] صفحه۵۰۲</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
سطر ۱۴: | سطر ۱۴: | ||
[[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان شهرضا)]] | [[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان شهرضا)]] | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه امام حسین (ع)شهرضا]] |
نسخهٔ ۲ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۸
شهید ناصر مصلحی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۴ شهرضا |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۴/۴/۱۶ جاده خرم آباد _اهواز |
مدفن | گلزار شهدای شهرضا |
محل تحصیل | حوزه علمیه امام حسین (ع)شهرضا |
والدین |
|
شهید ناصر مصلحی هفدهم دی ۱۳۴۴، در شهرستان شهرضا چشم به جهان گشود. پدرش فتح الله و مادرش بتول نام داشت. تا پایان دوره راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح مقدمات پرداخت. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. شانزدهم تیر ۱۳۶۴، در خرم آباد غرق و شهید شد. مزار او در گلزار شهدای امامزاده زادگاهش واقع است.[۱]
زندگی نامه
قلب او جلوه گاه عشق به خدا و ایمان به غیب بود. ده سالگی و نماز شب و بعد هم یکی از دوستانش می گفت: مدتی با او بودم. نیمه شب ها از خواب بیدار و مشغول راز و نیاز با پروردگار می شد.
چنین بود که هر گنج سعادت که خدا داد په حافظ از یمن دعای شب و ورد سحری بود شهید مصلحی، طله مستعد مدرسه امام حسین(ع)، در محضر استادان فاضل آن مدرسه علم و معرفت آموخت و هنوز یک سال از حضورش در مدرسه نگذشته بود که شور ایمان او را بر انگحت تا در دانشگاه جبهه، درس عشق و عاشقی بیاموزد از سال ۶۱ تا ۶۴ همواره در جبهه ها حضور داشت. او در عملیات محرم از ناحیه دست مجروح شد که به قطع انگشتانش انجامید.
در عملیات خیبر منشی گردان و در اواخر حضورش مسئول پدافند لشکر ۴۴ قمر بنی هاشم (ع) بود تا سرانجام شاهد شهادت را در آغوش سعادت کشید.[۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی صفحه۲۲۴۵
- ↑ کتاب شاهدان روحانی صفحه۵۰۲