این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «شهید عبدالمحمودکامرانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی « {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=١٩\٠٨\١٣۶٢|مکان درگذشت=مریوان|پدر=مانده علی|تاریخ تولد=۱۳۴٣|مکان تولد=نجف آباد|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف آباد|مدفن=نجف آباد}} ==زندگینامه== مؤمن، متدین، مهربان و صمیمی بود. رابطه صمیمانه ای با والدین و دوستانش د...» ایجاد کرد)
 
سطر ۹: سطر ۹:


مؤمن، متدین، مهربان و صمیمی بود. رابطه صمیمانه ای با والدین و دوستانش داشت، اهل دروغ گفتن نبود و به همسایگان کمک می کرد. او در بهار نوجوانی به اتفاق برادرش علی در کار قالی بافی به مادر کمک می کردند و شب ها به علت نبود برق با فانوس درس می خواند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیام های امام (ره) را دنبال می نمود و دیگران را ارشاد می کرد، عبدالمحمود مدتی در حوزه علمیه نجف آباد و سپس در قم به دروس حوزه ادامه داد و پس از گذراندن چهار سال از علوم دینی عازم جبهه های حق علیه باطل شد.
مؤمن، متدین، مهربان و صمیمی بود. رابطه صمیمانه ای با والدین و دوستانش داشت، اهل دروغ گفتن نبود و به همسایگان کمک می کرد. او در بهار نوجوانی به اتفاق برادرش علی در کار قالی بافی به مادر کمک می کردند و شب ها به علت نبود برق با فانوس درس می خواند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیام های امام (ره) را دنبال می نمود و دیگران را ارشاد می کرد، عبدالمحمود مدتی در حوزه علمیه نجف آباد و سپس در قم به دروس حوزه ادامه داد و پس از گذراندن چهار سال از علوم دینی عازم جبهه های حق علیه باطل شد.
شوخ طبع بودنش در جبهه، بچه ها را به وجد می آورد بویژه در شب عملیات که شوخی را از حد می گذراند. در جبهه کارش شده بود خنثی کردن مین او پس از مجاهدت و جانفشانی بسیار در عملیات کربلای ۵ خمپاره ای نزدیکش منفجر می شود و ترکش به سرش اصابت نموده و به زمین می افتد و در همان حال که چهار قل را می خواند، به شهادت می رسد. او در جوار برادر شهیدش به خاک سپرده شد.<ref>شاهدان روحانی،ص٢٨١</ref>
شوخ طبع بودنش در جبهه، بچه ها را به وجد می آورد بویژه در شب عملیات که شوخی را از حد می گذراند. در جبهه کارش شده بود خنثی کردن مین او پس از مجاهدت و جانفشانی بسیار در عملیات کربلای ۵ خمپاره ای نزدیکش منفجر می شود و ترکش به سرش اصابت نموده و به زمین می افتد و در همان حال که چهار قل را می خواند، به شهادت می رسد. او در جوار برادر شهیدش به خاک سپرده شد.<ref>شاهدان روحانی،ص٢۶۵</ref>





نسخهٔ ‏۶ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۴۸

شهید عبدالمحمودکامرانی
زادهٔ۱۳۴٣
نجف آباد
درگذشت/شهادت١٩\٠٨\١٣۶٢
مریوان
مدفننجف آباد
محل تحصیلمدرسه علمیه نجف آباد
والدین
  • مانده علی (پدر)



زندگینامه

مؤمن، متدین، مهربان و صمیمی بود. رابطه صمیمانه ای با والدین و دوستانش داشت، اهل دروغ گفتن نبود و به همسایگان کمک می کرد. او در بهار نوجوانی به اتفاق برادرش علی در کار قالی بافی به مادر کمک می کردند و شب ها به علت نبود برق با فانوس درس می خواند. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی پیام های امام (ره) را دنبال می نمود و دیگران را ارشاد می کرد، عبدالمحمود مدتی در حوزه علمیه نجف آباد و سپس در قم به دروس حوزه ادامه داد و پس از گذراندن چهار سال از علوم دینی عازم جبهه های حق علیه باطل شد. شوخ طبع بودنش در جبهه، بچه ها را به وجد می آورد بویژه در شب عملیات که شوخی را از حد می گذراند. در جبهه کارش شده بود خنثی کردن مین او پس از مجاهدت و جانفشانی بسیار در عملیات کربلای ۵ خمپاره ای نزدیکش منفجر می شود و ترکش به سرش اصابت نموده و به زمین می افتد و در همان حال که چهار قل را می خواند، به شهادت می رسد. او در جوار برادر شهیدش به خاک سپرده شد.[۱]



منابع

  1. شاهدان روحانی،ص٢۶۵