این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «ابونعیم اصفهانی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن رده، ویرایش متن و پانویس، افرودن لینک)
سطر ۱: سطر ۱:
ابونُعَیم اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ق) محدث و مؤلف نامدار اهل سنت بود. ابونعیم از کسانی است که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش به‌سزایی داشته است. به رغم تصریح برخی مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب و علی ابن طاووس و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است.
'''ابونُعَیم اصفهانی''' (۳۳۶-۴۳۰ق) محدث و مؤلف نامدار اهل سنت در قرن چهارم و پنجم هجری است.


کتاب حلیة الاولیاء اثر ابونعیم، همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی(ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است.
<br />
 
تعدادی از بزرگان اهل تسنن، برخی روایات ابونعیم را به شدت جرح کرده‌اند؛ این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی، می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید همین جرح‌ها بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند.
 
به هر صورت، تألیف کتابی با عنوان الامامة و الرد علی الرافضة، کافی است تا شیعه نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است.
 
{{نیازمند ویرایش}}


<br />
==زندگی نامه==


==زندگی==
===ولادت===
سال ۳۳۶ق را سال تولد ابونعیم ذکر کرده‌اند.<ref>نکـ: صریفینی، تاریخ نیشابور، ص۱۹۸.</ref> برخی نیز ۳۳۴ق را نقل کرده‌اند. وی در ۲۱ محرم سال ۴۳۰ هجری درگذشت.<ref>قمی، وقایع الایام، ۱۳۸۹ش، ص۲۴۸</ref>
نام او احمد و كنيه‌اش '''ابونعيم''' و لقبش امام و محدث و شهرتش '''حافظ اصفهانی''' است که در سال ۳۳۶ق در اصفهان متولد شد.<ref>صریفینی، تاریخ نیشابور، ص۱۹۸.</ref> برخی نیز ۳۳۴ق را نقل کرده‌اند.  


===نسب===
===خاندان===
نسب وی به مهران، آزاد شدۀ عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار می‌رسد که به دست عبدالله مسلمان شد. <ref>ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳.</ref>نیاکان وی غالباً کسانی شناخته شده و اهل علم و زهد در اصفهان بوده‌اند.
نام پدرش عبدالله و كنيه‌اش ابومحمد و سلسله نسبش به اين ترتيب بیان شده: ابو محمد عبدالله بن اسحاق بن موسی بن مهران اصفهانی آزاد شدۀ عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار می‌رسد که به دست عبدالله مسلمان شد. <ref>ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳.</ref>نیاکان وی غالباً کسانی شناخته شده و اهل علم و زهد در اصفهان بوده‌اند.


نیای مادر او، زاهد مشهور، محمد بن یوسف است که گفته شده مستجاب الدعوه بوده و مریدان بسیاری داشته است. <ref>ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۲۲۰؛ همو، حلیة، ج۱، ص۴، ج۱۰، ص۴۰۷.</ref>پدرش عبدالله و برادرانش، ابومسعود محمد و ابواحمد عبدالرزاق هم در علوم اسلامی دستی داشتند.<ref>ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳، ۱۳۶، ۳۰۷.</ref>
نیای مادر او، زاهد مشهور، محمد بن یوسف است که گفته شده مستجاب الدعوه بوده و مریدان بسیاری داشته است. برادرانش، ابومسعود محمد و ابواحمد عبدالرزاق هم در علوم اسلامی دستی داشتند.<ref>ابونعیم، حلیة الاولیا، ج۱، ص۴، ج۱۰، ص۴۰۷.ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، صص۹۳و۱۳۶و220و ۳۰۷.</ref>


علامه مجلسی اول در اجازه طولانی که به فرزند بزرگوارش، علامه مجلسی دوم داده، حافظ ابونُعَیم احمد پسر عبداللّه اصفهانی، نویسنده کتاب حلیّه الاولیا را جد خود دانسته است و نیز میرزا عبداللّه اصفهانی در کتاب ریاض العلماء در شرح حال وی می گوید:
علامه مجلسی اول در اجازه طولانی که به فرزند بزرگوارش، علامه مجلسی دوم داده، حافظ ابونُعَیم احمد پسر عبداللّه اصفهانی، نویسنده کتاب حلیّه الاولیا را جد خود دانسته است و نیز میرزا عبداللّه اصفهانی در کتاب ریاض العلماء در شرح حال وی می گوید: «حافظ ابونُعَیم، جد اعلای مولی محمدتقی مجلسی و نیز جد اعلای استاد استناد، علامه محمدباقر مجلسی است که خدا روان شان را پاک گرداند.»<ref>قربانی، اسوه محدثان ویژه نامه زندگی علامه محمدباقر مجلسی (ره)، ص  8.</ref>


«حافظ ابونُعَیم، جد اعلای مولی محمدتقی مجلسی و نیز جد اعلای استاد استناد، علامه محمدباقر مجلسی است که خدا روان شان را پاک گرداند.»<ref>قربانی، اسوه محدثان ویژه نامه زندگی علامه محمدباقر مجلسی (ره)، ص  8.</ref>
===تحصیلات===
وی نخست در اصفهان  نزد پدرش و نیز عبدالله بن جعفر بن فارس به کسب دانش و استماع حدیث پرداخت. در همین دوره پدرش از محدثانی همچون جعفر خلدی از بغداد، ابوالعباس اصم از نیشابور و خیثمة بن سلیمان از شام برای ابونعیم اجازۀ روایت گرفت  ابونعیم از ۳۵۶ ق تا 359ق شهرهای مختلف خراسان، گرگان و همدان، همچنین شهرهای گوناگون عراق، حجاز، شام، مصر و حتی چنانکه گفته‌اند، صقلیه و اندلس را برای کسب علم درنوردید.<ref>ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان،ج1، ص151.</ref>


===اساتید===
===اساتید===
ابونعیم از بسیاری از اساتید و مشایخ زمان خود بهره برد که می‌توان به این اسامی اشاره کرد:
ابونعیم از بسیاری از اساتید و مشایخ زمان خود بهره برد که می‌توان به این اسامی اشاره کرد:
 
{{چندستونه|3}}
#پدرش
#عبدالله بن جعفر بن فارس
#عبدالله بن جعفر بن فارس
#جعفر خلدی
#جعفر خلدی
سطر ۳۳: سطر ۲۷:
#حاکم نیشابوری
#حاکم نیشابوری
#ابوبکر آجری
#ابوبکر آجری
#ابوبکر بن خلادنصیبی
#[[ابوبکر بن خلاد اصفهانی|ابوبکر بن خلادنصیبی]]
#ابراهیم ابن ابی العزائم
#ابراهیم ابن ابی العزائم
#محمد بن حبیش
#محمد بن حبیش
سطر ۴۱: سطر ۳۵:
#محمد بن اسحاق اهوازی
#محمد بن اسحاق اهوازی
#ابن صوّاف
#ابن صوّاف
 
#ابو احمد محمد بن يوسف بن مكي جرجانی كه  از او اصل كتاب نجاری رااستماع كرده است
#ابواحمد
#[[ابوبکر بن عبدالوهاب مقری|ابوبكر مقری]]
#[[ابوبکر شافع حبال اصفهانی|ابوبكر حبال]]
#ابوالحسين خرجانی كه املاء حديث مسجد جامع اصفهان مي‌كرده است
#احمد بن مسلم بن محمد بن اسماعيل بن احمد معدل قاضی شهرستان
#ابن كيسان نحوی
#محمد بن محمود برقی
#حسن بن سعد عبّادانی مطوّعی<ref>ابونعیم، معرفةالصحابه،ج1، صص109و110؛ ابونعیم،  صفةالجنة، ص101؛ ابونعیم،  الامامةو الرد علی الرافضة،ص ۲۹۳؛ ابونعیم،  حلیةالاولیا، ج5، ص14ج8، ص46؛ ابن نقطه،التقییدج1، صص157-156؛ ابونعیم، ذكر اخبار اصبهان ج 1 ص 156 .</ref>
{{پایان چندستونه}}
===شاگردان===
===شاگردان===
افراد بسیاری از محضر وی استفاده کردند از جمله:
افراد بسیاری از محضر وی استفاده کردند از جمله:
سطر ۴۷: سطر ۵۰:
#خطیب بغدادی
#خطیب بغدادی
#ابوالقاسم هذلی صاحب الکامل
#ابوالقاسم هذلی صاحب الکامل
#ابوعلی حداد.<ref>خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، صص۴۰۷، ۴۱۲؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳؛ ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱.</ref>
#ابوعلی حداد
#محدث طغر ی<ref>خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، صص۴۰۷، ۴۱۲؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳؛ ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱؛  رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص37.</ref>


==عقیده و مذهب==
==مذهب==
دربارۀ مذهب فقهی و گرایش‌های فکری ابونعیم و همچنین مناسبات او با شیعیان در برخی منابع اشاراتی رفته است. به دلیل مخالفت‌های مختلف با ابونعیم، گمانه زنی‌های متفاوتی در مورد مذهب وی شده است. سبکی، او را از شافعیان شمرده است<ref>سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۸</ref>،  از طرفی دیگر ابن عساکر از ابونعیم با عنوان اشعری یاد کرده است و به سبب مخالفت شدید حنبلیان با ابونعیم، چنین نتیجه گرفته است.<ref>ابن عساکر، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref>
دربارۀ مذهب فقهی و گرایش‌های فکری ابونعیم و همچنین مناسبات او با شیعیان در برخی منابع اشاراتی رفته است. به دلیل مخالفت‌های مختلف با ابونعیم، گمانه زنی‌های متفاوتی در مورد مذهب وی شده است. سبکی، او را از شافعیان شمرده است<ref>سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص18.</ref>،  از طرفی دیگر ابن عساکر از ابونعیم با عنوان اشعری یاد کرده است و به سبب مخالفت شدید حنبلیان با ابونعیم، چنین نتیجه گرفته است.<ref>ابن عساکر، تبیین کذب المفتر، ص۲۴۶-۲۴۷.</ref>


در شناخت عقیدۀ وی، مطالعه برخی از آثارش، می‌تواند گره‌گشا باشد که از آن جمله می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد:
در شناخت عقیدۀ وی، مطالعه برخی از آثارش، می‌تواند گره‌گشا باشد. ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت نوشته است و کتاب حلیة الاولیاء همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی (ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است.


#اربعون حدیثاً علی مذهب اهل السنة و الجماعة
با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنة<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، صص۱۵، ۵۳</ref> برخی روایاتی ابونعیم را به شدت جرح کرده که این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید به همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. به رغم تصریح مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب<ref>ابن شهر آشوب، معالم، ص۲۵.</ref> و علی ابن طاووس<ref>ابن طاووس، الطرائف، ص181.</ref> و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۵.</ref>
#تثبیت الرؤیة یوم القیامة
#حدیث النزول
#الرد علی اللفظیة و الحلولیة
#الصفات
#المستخرج علی کتاب التوحید لابن خزیمة
#المعتقد.<ref>نکـ: تهامی، مقدمه بر تثبیت الامامة ابونعیم اصفهانی، صص۲۸-۳۱؛ حماده، مقدمه بر الضعفاء، صص۱۳-۲۲؛ محمدراضی، مقدمه بر معرفة الصحابة، صص۳۷-۵۵.</ref>


ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت نوشته است:
به هر صورت، تألیف کتاب الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی (علیه‌السلام) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از خلفای سه گانه را مردود دانسته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی (ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است.این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.<ref>انصاری، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6.</ref>  از  مطالعه گفتار ابونعيم در كتابهای خود و گفته‌هايی ديگران چنين استنباط می‌شود كه وی در ابتدای امر عامی بوده ولی به تدريج به تشيع گراييده است.<ref>رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص 40.</ref>


#ما نزل من القرآن فی امیرالمؤمنین (ع).
==آثار==
#منقبة المطهرین و مرتبة الطیبین.
براي ابو نعيم تأليفاتی زياد بوده كه بيشتر آن در دسترس باقی مانده است . كتابهائي كه به او نسبت داده‌اند به شرح زير است<span> </span>:           
#اربعون حدیثاً فی المهدی (ع).
#الخصائص فی فضل علی(ع).
#حدیث الطیر.
#ذکر المهدی و نعوته و حقیقة مخرجه و ثبوته.
#حلیة الاولیاء.


کتاب حلیة الاولیاء همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی (ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است.
===آثار چاپی===
{{چندستونه|3}}
# حليه الاولياء كه در ده مجلد به طبع رسيده است .           
# حليه الابرار         
# معرفه الصحابه       
# فضايل الصحابه         
# المعرفه         
# دلائل النبوه           
# الدلائل           
# الرياضه و الادب           
# رياض المتعلم           
# الطبقات           
# حرمه المساجد           
# ذكر اخبار اصفهان در دو جلد مطبوع           
# اربعين در احوال مهدی كه در نامه دانشوران در جلد 7 چاپ قم درج شده           
# عرف الوردي في احوال المهدی         
# المسند المخرج علي صحيح مسلم           
# كتاب الصلوه
# زينه المتعلمين           
# عمل اليوم و الليله           
# المستخرج علی لاتوحيد  لابن خزيمه           
# معجم شيوخ ابونعيم       
# رد الغريب المصنف ابوعبيد قاسم بن سلام           
# فضل العالم العفيف           
# ما نزل فی القرآن في اميرالمؤمنين علی ع  
# فوائد           
# فضايل الخلفاء           
# الفتن           
# مختصر الاستعباب           
# منقه المطهرين و مرتبه الطيبين           
# اطراف الصحيحين           
# كتاب المهدی
# صفة الجنة
# الضعفاء
# المنتخب من کتاب الشعراء
# الرّد علی الرّافضه
{{پایان چندستونه}}
===نسخ خطی===


با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنة<ref>ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، صص۱۵، ۵۳</ref> برخی روایاتی ابونعیم را به شدت جرح کرده که این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید به همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند.
#الجامع بین الصّحیحین  نسخه‌ای از آن در دارالکتب مصر نگهداری می‌شود
#جزء صنم جاهلی یقال له قراص که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ ظاهریه موجود است
#فضل الدیک
#مختصر ریاضة الابدان
#فضیلة العادلین من الولاة
#ما انتقی ابوبکر بن مردویة علی الطبرانی
#طرق حدیث ان لله تسعة و تسعین اسما
#طب النبی
#صفة النفاق و نعت المنافقین<ref>رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص39؛ انصاری، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6. </ref>


===احتمال تشیع===
<br />
توضیح اینکه به رغم تصریح مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب<ref>ابن شهر آشوب، معالم، ص۲۵.</ref> و علی ابن طاووس<ref>ابن طاووس، الطرائف، ص۱۸۱</ref> و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است.
==وفات==
 
بنا به قول مشهور ابونعیم در روز دوشنبه 20محرم سال 430 وفات يافت و در گورستان مردبان كه از گورستانهای معروف ‌آن زمان بود مدفون شد.<ref>یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 1 ص 210 .</ref><br />
در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد.<ref>خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۵.</ref>
 
===رد تشیع===
به هر صورت، تألیف کتاب الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی (علیه‌السلام) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از خلفای سه گانه را مردود دانسته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی (ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است.<sup>[''نیازمند منبع'']</sup>
 
این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.


==پانویس==
==پانویس==
سطر ۹۱: سطر ۱۲۳:
==منابع==
==منابع==


*ابن بطریق، یحیی، خصائص الوحی المبین، به کوشش محمد باقر محمودی، تهران، ۱۴۰۶ق.
*انصاری، حسن، [https://www.cgie.org.ir/fa/article/225089/%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%86%D8%B9%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C دائرة المعارف بزرگ اسلامی]، ابونعیم اصفهانی، ج 6، تهران: مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، 1385.
*ابن تیمیه، احمد، منهاج السنة النبویة، بیروت، دارالفکر.
*رفیعی مهرآبادی، ابوالقاسم، حافظ ابونعیم اصفهانی، [http://ensani.ir/fa/article/69510/%D8%AD%D8%A7%D9%81%D8%B8-%D8%A7%D8%A8%D9%88%D9%86%D8%B9%DB%8C%D9%85-%D8%A7%D8%B5%D9%81%D9%87%D8%A7%D9%86%DB%8C مجله هنر و مردم]، شماره 139، سال 1353.
*ابن جزری، محمد، غایة النهایة، به کوشش گ. برگشترسر، قاهره، ۱۳۵۱ق/۱۹۳۲م.
*ابن شهرآشوب، المناقب، قم، مطبۀ علمیه.
*همو، معالم العلماء، نجف، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
*ابن طاووس، احمد، بناء المقالة الفاطمیة، به کوشش علی عدنانی غریفی، قم، ۱۴۱۱ق.
*ابن طاووس، علی، الطرائف، قم، ۱۴۰۰ق.
*ابن نقطه، محمد، التقیید، حیدرآباد دکن، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
*ابونعیم اصفهانی، احمد، ذکر اخبار اصبهان، به کوشش س. ددرینگ، لیدن، ۱۹۳۴م.
*همو، الامامة و الرد علی الرافضة، به کوشش علی بن محمد بن ناصر فقهی، مدینه، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
*همو، حلیة الاولیاء، قاهره، ۱۳۵۱-۱۳۵۷ق/۱۹۳۲- ۱۹۳۸م.
*همو، صفة الجنة، به کوشش علی رضا عبدالله، بیروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م.
*همو، معرفة الصحابة، به کوشش محمد راضی بن حاج عثمان، دارالبیضاء، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م.
*اربلی، علی، کشف الغمة، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م.
*تهامی، ابراهیم، مقدمه بر تثبیت الامامة ابونعیم اصفهانی، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م.
*حماده، فاروق، مقدمه بر الضعفاء.
*خطیب بغدادی، احمد، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق.
*خوانساری، محمد باقر، روضات الجنات، قم، ۱۳۹۰ق.
*ذهبی، محمد، تذکره الحفاظ، حیدرآباد دکن، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م.
*سبکی، عبدالوهاب، طبقات الشافعیة الکبری، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م.
*سمعانی، عبدالکریم، التحبیر، به کوشش فرانتس روزنتال، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
*صریفینی، ابراهیم، تاریخ نیشابور، (منتخب السیاق عبدالغافر فارسی)، به کوشش محمد کاظم محمودی، قم، ۱۳۶۲ش.
*طباطبائی، عبدالعزیز، «‌اهل بیت(ع) فی المکتبة العربیة »، تراثنا، ۱۴۰۶ق، شمـ۴.
*محمدراضی بن حاج عثمان، مقدمه بر معرفة الصحابة.


*Kohlberg, E., A Medieval Muslim Scholar at Work, Leiden, 1992.
[[رده:محدثین اهل سنت]]
*قربانی، یوسف، اسوه محدثان ویژه نامه زندگی علامه محمدباقر مجلسی (ره)، قم:تهران: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما، 1383.
[[رده:خاندان مجلسی]]
[[رده:علمای قرن 4]]
[[رده:مدفونین در قبرستان آب بخشان اصفهان]]

نسخهٔ ‏۲۱ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۵۵

ابونُعَیم اصفهانی (۳۳۶-۴۳۰ق) محدث و مؤلف نامدار اهل سنت در قرن چهارم و پنجم هجری است.


زندگی نامه

ولادت

نام او احمد و كنيه‌اش ابونعيم و لقبش امام و محدث و شهرتش حافظ اصفهانی است که در سال ۳۳۶ق در اصفهان متولد شد.[۱] برخی نیز ۳۳۴ق را نقل کرده‌اند.

خاندان

نام پدرش عبدالله و كنيه‌اش ابومحمد و سلسله نسبش به اين ترتيب بیان شده: ابو محمد عبدالله بن اسحاق بن موسی بن مهران اصفهانی آزاد شدۀ عبدالله بن معاویه بن عبدالله بن جعفر طیار می‌رسد که به دست عبدالله مسلمان شد. [۲]نیاکان وی غالباً کسانی شناخته شده و اهل علم و زهد در اصفهان بوده‌اند.

نیای مادر او، زاهد مشهور، محمد بن یوسف است که گفته شده مستجاب الدعوه بوده و مریدان بسیاری داشته است. برادرانش، ابومسعود محمد و ابواحمد عبدالرزاق هم در علوم اسلامی دستی داشتند.[۳]

علامه مجلسی اول در اجازه طولانی که به فرزند بزرگوارش، علامه مجلسی دوم داده، حافظ ابونُعَیم احمد پسر عبداللّه اصفهانی، نویسنده کتاب حلیّه الاولیا را جد خود دانسته است و نیز میرزا عبداللّه اصفهانی در کتاب ریاض العلماء در شرح حال وی می گوید: «حافظ ابونُعَیم، جد اعلای مولی محمدتقی مجلسی و نیز جد اعلای استاد استناد، علامه محمدباقر مجلسی است که خدا روان شان را پاک گرداند.»[۴]

تحصیلات

وی نخست در اصفهان نزد پدرش و نیز عبدالله بن جعفر بن فارس به کسب دانش و استماع حدیث پرداخت. در همین دوره پدرش از محدثانی همچون جعفر خلدی از بغداد، ابوالعباس اصم از نیشابور و خیثمة بن سلیمان از شام برای ابونعیم اجازۀ روایت گرفت ابونعیم از ۳۵۶ ق تا 359ق شهرهای مختلف خراسان، گرگان و همدان، همچنین شهرهای گوناگون عراق، حجاز، شام، مصر و حتی چنانکه گفته‌اند، صقلیه و اندلس را برای کسب علم درنوردید.[۵]

اساتید

ابونعیم از بسیاری از اساتید و مشایخ زمان خود بهره برد که می‌توان به این اسامی اشاره کرد:

  1. عبدالله بن جعفر بن فارس
  2. جعفر خلدی
  3. ابوالعباس اصم
  4. دارقطنی
  5. حاکم نیشابوری
  6. ابوبکر آجری
  7. ابوبکر بن خلادنصیبی
  8. ابراهیم ابن ابی العزائم
  9. محمد بن حبیش
  10. ابوبکر قطیعی
  11. محمد بن احمد معّدل
  12. محمد بن احمد انماطی
  13. محمد بن اسحاق اهوازی
  14. ابن صوّاف
  15. ابو احمد محمد بن يوسف بن مكي جرجانی كه از او اصل كتاب نجاری رااستماع كرده است
  16. ابواحمد
  17. ابوبكر مقری
  18. ابوبكر حبال
  19. ابوالحسين خرجانی كه املاء حديث مسجد جامع اصفهان مي‌كرده است
  20. احمد بن مسلم بن محمد بن اسماعيل بن احمد معدل قاضی شهرستان
  21. ابن كيسان نحوی
  22. محمد بن محمود برقی
  23. حسن بن سعد عبّادانی مطوّعی[۶]

شاگردان

افراد بسیاری از محضر وی استفاده کردند از جمله:

  1. خطیب بغدادی
  2. ابوالقاسم هذلی صاحب الکامل
  3. ابوعلی حداد
  4. محدث طغر ی[۷]

مذهب

دربارۀ مذهب فقهی و گرایش‌های فکری ابونعیم و همچنین مناسبات او با شیعیان در برخی منابع اشاراتی رفته است. به دلیل مخالفت‌های مختلف با ابونعیم، گمانه زنی‌های متفاوتی در مورد مذهب وی شده است. سبکی، او را از شافعیان شمرده است[۸]،  از طرفی دیگر ابن عساکر از ابونعیم با عنوان اشعری یاد کرده است و به سبب مخالفت شدید حنبلیان با ابونعیم، چنین نتیجه گرفته است.[۹]

در شناخت عقیدۀ وی، مطالعه برخی از آثارش، می‌تواند گره‌گشا باشد. ابونعیم چندین کتاب نیز در فضائل حضرت علی(ع) و دیگران از اهل بیت نوشته است و کتاب حلیة الاولیاء همواره به عنوان منبعی جهت نقل فضائل حضرت علی (ع) و اهل بیت در میان شیعیان مطرح بوده است.

با این وصف ابن تیمیه در منهاج السنة[۱۰] برخی روایاتی ابونعیم را به شدت جرح کرده که این نشان می‌دهد که تا چه اندازه احادیث و روایات منقول از طریق ابونعیم اصفهانی می‌توانسته برای مقابله با دعاوی اهل سنت به وسیلۀ شیعیان به کار گرفته شود. شاید به همین جهت بتواند تا اندازه‌ای نظر برخی مؤلفان شیعی را دربارۀ اینکه ابونعیم شیعی مذهب بوده، توجیه کند. به رغم تصریح مؤلفان امامیه چون ابن شهر آشوب[۱۱] و علی ابن طاووس[۱۲] و برادرش احمد بن طاووس بر سنی بودن ابونعیم، برخی منابع متأخر امامی او را شیعه می‌دانند که تقیه می‌کرده است. در دورۀ صفویه، خاندان مجلسی، نسب خود را به ابونعیم می‌رساندند و مدعی بودند که ابونعیم در اصل شیعه بوده است. سنگ نبشته‌ای نیز بر گور ابونعیم یافتند که دلالت بر تشیع او داشته است، اما میرلوحی که با علامۀ مجلسی عداوت و ستیز داشت، مقبرۀ ابونعیم را خراب کرد.[۱۳]

به هر صورت، تألیف کتاب الامامة و الرد علی الرافضة کافی است تا شیعی نبودن ابونعیم را تأیید کند. ابونعیم در این کتاب که در نقد امامیه است، با تکیه بر عقاید اهل سنت، به تفصیل از تقدم خلفای سه گانه بر حضرت علی (ع) در امر خلافت، به نقل روایات پرداخته است. وی جا به جا به نقد دلایل امامیه در تقدم حضرت علی (علیه‌السلام) در خلافت و فضیلت پرداخته و انتقادهای امامیه را از خلفای سه گانه را مردود دانسته است. ابونعیم در بخش نهایی کتاب به بحث دربارۀ فضایل حضرت علی (ع) و حقانیت آن حضرت به عنوان خلیفۀ چهارم پرداخته است.این کتاب یکی از قدیم‌ترین کتاب‌هایی است که از سوی اهل سنت بر رد امامیه نوشته شده و به دست ما رسیده است. به هر روی، ابونعیم به عنوان یکی از کسانی که در ایجاد تمایلات شیعی و علوی در میان اصحاب حدیث نقش بسزا داشتند، قابل اشاره است.[۱۴] از مطالعه گفتار ابونعيم در كتابهای خود و گفته‌هايی ديگران چنين استنباط می‌شود كه وی در ابتدای امر عامی بوده ولی به تدريج به تشيع گراييده است.[۱۵]

آثار

براي ابو نعيم تأليفاتی زياد بوده كه بيشتر آن در دسترس باقی مانده است . كتابهائي كه به او نسبت داده‌اند به شرح زير است :

آثار چاپی

  1. حليه الاولياء كه در ده مجلد به طبع رسيده است .
  2. حليه الابرار
  3. معرفه الصحابه
  4. فضايل الصحابه
  5. المعرفه
  6. دلائل النبوه
  7. الدلائل
  8. الرياضه و الادب
  9. رياض المتعلم
  10. الطبقات
  11. حرمه المساجد
  12. ذكر اخبار اصفهان در دو جلد مطبوع
  13. اربعين در احوال مهدی كه در نامه دانشوران در جلد 7 چاپ قم درج شده
  14. عرف الوردي في احوال المهدی
  15. المسند المخرج علي صحيح مسلم
  16. كتاب الصلوه
  17. زينه المتعلمين
  18. عمل اليوم و الليله
  19. المستخرج علی لاتوحيد لابن خزيمه
  20. معجم شيوخ ابونعيم
  21. رد الغريب المصنف ابوعبيد قاسم بن سلام
  22. فضل العالم العفيف
  23. ما نزل فی القرآن في اميرالمؤمنين علی ع
  24. فوائد
  25. فضايل الخلفاء
  26. الفتن
  27. مختصر الاستعباب
  28. منقه المطهرين و مرتبه الطيبين
  29. اطراف الصحيحين
  30. كتاب المهدی
  31. صفة الجنة
  32. الضعفاء
  33. المنتخب من کتاب الشعراء
  34. الرّد علی الرّافضه

نسخ خطی

  1. الجامع بین الصّحیحین نسخه‌ای از آن در دارالکتب مصر نگهداری می‌شود
  2. جزء صنم جاهلی یقال له قراص که نسخه‌ای از آن در کتابخانۀ ظاهریه موجود است
  3. فضل الدیک
  4. مختصر ریاضة الابدان
  5. فضیلة العادلین من الولاة
  6. ما انتقی ابوبکر بن مردویة علی الطبرانی
  7. طرق حدیث ان لله تسعة و تسعین اسما
  8. طب النبی
  9. صفة النفاق و نعت المنافقین[۱۶]


وفات

بنا به قول مشهور ابونعیم در روز دوشنبه 20محرم سال 430 وفات يافت و در گورستان مردبان كه از گورستانهای معروف ‌آن زمان بود مدفون شد.[۱۷]

پانویس

  1. صریفینی، تاریخ نیشابور، ص۱۹۸.
  2. ابونعیم، ذکر اخبار، ج۲، ص۹۳.
  3. ابونعیم، حلیة الاولیا، ج۱، ص۴، ج۱۰، ص۴۰۷.ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان، ج۲، صص۹۳و۱۳۶و220و ۳۰۷.
  4. قربانی، اسوه محدثان ویژه نامه زندگی علامه محمدباقر مجلسی (ره)، ص 8.
  5. ابونعیم، ذکر اخبار اصبهان،ج1، ص151.
  6. ابونعیم، معرفةالصحابه،ج1، صص109و110؛ ابونعیم، صفةالجنة، ص101؛ ابونعیم، الامامةو الرد علی الرافضة،ص ۲۹۳؛ ابونعیم، حلیةالاولیا، ج5، ص14ج8، ص46؛ ابن نقطه،التقییدج1، صص157-156؛ ابونعیم، ذكر اخبار اصبهان ج 1 ص 156 .
  7. خطیب، تاریخ بغداد، ج۱۲، صص۴۰۷، ۴۱۲؛ سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، صص۱۸-۱۹؛ ذهبی، تذکره الحفاظ، ج۳، صص۱۰۹۲-۱۰۹۳؛ ابن جزری، غایة النهایة، ج۱، ص۷۱؛ رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص37.
  8. سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص18.
  9. ابن عساکر، تبیین کذب المفتر، ص۲۴۶-۲۴۷.
  10. ابن تیمیه، منهاج السنة، ج۴، صص۱۵، ۵۳
  11. ابن شهر آشوب، معالم، ص۲۵.
  12. ابن طاووس، الطرائف، ص181.
  13. خوانساری، روضات الجنات، ج۱، ص۲۷۵.
  14. انصاری، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6.
  15. رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص 40.
  16. رفیعی مهرآبادی، حافظ ابونعیم اصفهانی، ص39؛ انصاری، دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج 6.
  17. یاقوت حموی، معجم البلدان، ج 1 ص 210 .

منابع