این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید مسیح بن ابراهیم تویسرکانی»
(ایجاد کلی) |
جز (ویرایش و تصحیح اشکالات) |
||
سطر ۲: | سطر ۲: | ||
==زندگینامه== | ==زندگینامه== | ||
===ویژگی های شخصیتی=== | |||
اندیشه های تویسرکانی را در چند بُعد و زمینه می توان بررسی کرد:ابتدا شخصیت دینی و اعتقادی اوست. او در دامن خانواده ای متدیّن به دین اسلام رشد نمود و در جامعه ای زندگی می کرد که خواهان اجرای اوامر الهی در آن بود. لذا قوه دینی و متدینین به آن را در پیشرفت مسلمانها و نجات آنان از جهل، بسیار با اهمیت می داند. | اندیشه های تویسرکانی را در چند بُعد و زمینه می توان بررسی کرد:ابتدا شخصیت دینی و اعتقادی اوست. او در دامن خانواده ای متدیّن به دین اسلام رشد نمود و در جامعه ای زندگی می کرد که خواهان اجرای اوامر الهی در آن بود. لذا قوه دینی و متدینین به آن را در پیشرفت مسلمانها و نجات آنان از جهل، بسیار با اهمیت می داند. | ||
او قوه سیاسی دین را محکمترین بعد دایره فهم مسلمانان قلمداد می کند. او عقیده دارد:«قوت دین بسته به قوت متدینین است و قوه متدینین نیز همان قوه سیاسی است که در این قرون از دایره فهم مسلمانان بیرون ماند، پس باید در عظمت از دست رفته کوشید.»<ref>روزنامه ناقور،ش۱۹،ص۱</ref> | |||
بعد ديگر بعد قانون مداری و اصلاح جامعه توسط قانون است. او مدافع سرسخت قانون و مجلس و پیروی از قانون اساسی است.«اعاده استقرار آسایش ايران ونمیشود، با هيچ قوه ممكن میسردفع اختلال آن سریعا مگر با افتتاح پارلمان بر وفق قانون اساسی موجوده...<ref>روزنامه ناقور،ش۱۳،ص۲</ref> | |||
دیگری علاقه و عشق او به آزادی و اجرای آن در کشور است. تویسركانی بر | |||
این عقیده است كه تا زمینه اجرای آزادی فراهم نباشد،مطرح كردن آن بیهوده و اجرای آن غير ممكن است.لذا باید ابتدا قلوب مردم را نسبت به عدالت و عشق بهآزادی تسخیر و خوب متمكن و جای گیر ساخت و بعد سوء عواقب استبداد و وخامت ظلم و جهل را به مردم حالی کرد.<ref>روزنامه ناقور،شماره۱۱،مقاله حق رفع ظلم بشر.</ref> | |||
===تحصیلات=== | ===تحصیلات=== | ||
وی تحصیلات مقدماتی را در شهر خود سپری نمود و پس از آن روانه شهر اصفهان شد تا علوم معقول و منقول را در این شهر بیاموزد.چندی نگذشت که در زمره شاگردان [[محمد کاشی|مرحوم آخوند ملامحمدکاشی]]، معروف به آخوند کاشی قرار گرفت و از محضر ایشان بهره های وافر برد. | وی تحصیلات مقدماتی را در شهر خود سپری نمود و پس از آن روانه شهر اصفهان شد تا علوم معقول و منقول را در این شهر بیاموزد.چندی نگذشت که در زمره شاگردان [[محمد کاشی|مرحوم آخوند ملامحمدکاشی]]، معروف به آخوند کاشی قرار گرفت و از محضر ایشان بهره های وافر برد. | ||
او در کسب علوم، بویژه حکمت و ریاضی زحمت بسیار کشید.<ref>گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور،ص۲۳۴</ref> | |||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
===جایگاه علمی=== | ===جایگاه علمی=== | ||
دیگر مطالبی که در باب تفکرات تویسرکانی می توان افـزود، اینکه تسلـط او بـر دیدگاه های فلسفی غرب و احاطه بر موضوعهای تاریخ اروپا، موجب گردیده که بسیار روشن بینانه و خردانگارانه عمل کند و دیدگاه های خود را در مقالات مختلف روزنامه اش به چاپ بـرسانـد. او نکـات بسیـار آمـوزنـده و مفیـد از قیاسهای آزادی خواهان و حریت طلبان فرانسوی و عثمانی مطرح می کند که نمایانگر ژرف نگری و تسلط اوست. | دیگر مطالبی که در باب تفکرات تویسرکانی می توان افـزود، اینکه تسلـط او بـر دیدگاه های فلسفی غرب و احاطه بر موضوعهای تاریخ اروپا، موجب گردیده که بسیار روشن بینانه و خردانگارانه عمل کند و دیدگاه های خود را در مقالات مختلف روزنامه اش به چاپ بـرسانـد. او نکـات بسیـار آمـوزنـده و مفیـد از قیاسهای آزادی خواهان و حریت طلبان فرانسوی و عثمانی مطرح می کند که نمایانگر ژرف نگری و تسلط اوست. | ||
البته، نقاط ضعف و ایرادهایی نیز در روزنامه و نوشته های تویسرکانی یافت می شود. با این حال، نوشته های او به زعم بسیاری قابل بررسی و تأمل بوده؛ حتی مقالات تند و انتقادی او مورد پسند | البته، نقاط ضعف و ایرادهایی نیز در روزنامه و نوشته های تویسرکانی یافت می شود. با این حال، نوشته های او به زعم بسیاری قابل بررسی و تأمل بوده؛ حتی مقالات تند و انتقادی او مورد پسند گروهی واقع نمی شد، اما در مجموع می توان چنین نوشت که چون هدف تویسرکانی برقراری آزادی و عدالت و رفاه مردم بوده، سعی و تلاش او قابل تحسین است. | ||
===جایگاه اجتماعی=== | ===جایگاه اجتماعی=== | ||
بعد از تأسیس مجلس و برپایی مشروطیت، خدمات خود را در آگاهی و شناخت به مردم از طریق روزنامه ادامه داد و در سال ۱۳۲۶ق روزنامه ناقور را در اصفهان منتشر کرد، اما روزنامه او دوام چندانی نداشت. | |||
بعد از آن وارد « تشکیلات جدید اداره فرهنگ شد»<ref>گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور،ص۲۳۴</ref> و تا پایان نیز در همین راه ماند. | بعد از آن وارد « تشکیلات جدید اداره فرهنگ شد»<ref>گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور،ص۲۳۴</ref> و تا پایان نیز در همین راه ماند. | ||
===جایگاه سیاسی=== | ===جایگاه سیاسی=== | ||
در سالهای پر تپش مشروطه خواهی در ایران که ۲۶ سال بیشتر نداشت، در زمره فعالان سیاسی قرار گرفت و در به ثمر رساندن مشروطه از هیچ کوششی دریغ نکرد. | |||
لاجرم قوه سیاسی یک مذهب خرد شد، پیروان آن مذهب هم به فاصله بسیار کم پراکنده و معدوم شده اند و یا در کثرت و عظمت دیگران محلول و مضمحل گشتند» حال تدبیر لازمی که برای حفظ این قوه و به کمال رسیدن این نقصان پیشنهاد می کند:«چاره این درد است و دوای این مرض منحصر است به تأسیس مشروطه».<ref>روزنامه ناقور،شماره۱۹،ص۱</ref> | لاجرم قوه سیاسی یک مذهب خرد شد، پیروان آن مذهب هم به فاصله بسیار کم پراکنده و معدوم شده اند و یا در کثرت و عظمت دیگران محلول و مضمحل گشتند» حال تدبیر لازمی که برای حفظ این قوه و به کمال رسیدن این نقصان پیشنهاد می کند:«چاره این درد است و دوای این مرض منحصر است به تأسیس مشروطه».<ref>روزنامه ناقور،شماره۱۹،ص۱</ref> | ||
سطر ۲۹: | سطر ۳۵: | ||
==آثار و فعالیت ها== | ==آثار و فعالیت ها== | ||
===آثار مکتوب=== | ===آثار مکتوب=== | ||
روزنامه ناقور و | * روزنامه ناقور:این روزنامه جریدهای سیاسی،اخباری،علمی،تاریخی و درج خلاصه مذاکرات انجمن ولایتی بود که در ۲۱ ذی القعده ۱۳۲۶ ق توسط مسیح تویسرکانی منتشر شد. | ||
نام روزنامه برگرفته از آيه«فاذا نُقِرَ فی الناقور فذلک یومئذ يوم عسیر...<ref>ســوره مدثر، آيات۸-۹</ref> است. | |||
===فعالیت ها=== | |||
وی در عنفوان جوانی بود که شهره شد و اداره اوقاف وقت از او دعوت به همکاری نمود. خدمات شایان تویسرکانی به این اداره چنان بود که از او به عنوان «امین اوقاف اصفهان» یاد می کردند و همین امر باعث شد در سالهای ۱۳۲۵ق او را از اصفهان به یزد فرا خوانند و سرپرستی و ریاست کل امور معارف و اوقاف یزد را به او بسپارند.<ref>صدر هاشمی،تاریخ جراید و مجلات ایران،ج۴،ص۲۵۳</ref> | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
میرزا مسیح گرچه عمر نسبتاً کوتاهی داشت، ولی سرشار از خدمت و صداقت به میهن و مملکت بود. سرانجام او در سال ۱۳۵۱ش<ref>صاحب تذکره القبور، وفات او را ۱۳۵۴ق دانسته است، ص۲۳۴.</ref> در اصفهان به رحمت ایزدی پیوست و او را در جوار استادش، مرحوم آخوند کاشی، در [[تکیه ملک|تکیه ملک(گلستان شهدا)]] [[تخت فولاد]] به خاک سپردند.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص۴۰۰-۴۰۲</ref> | |||
تذکره القبور، وفات او را ۱۳۵۴ق دانسته است، ص۲۳۴.</ref> در اصفهان به رحمت ایزدی پیوست و او را در جوار استادش، مرحوم آخوند کاشی، در [[تکیه ملک|تکیه ملک(گلستان شهدا)]] [[تخت فولاد]] به خاک سپردند.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص۴۰۰-۴۰۲</ref> | |||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
سطر ۵۱: | سطر ۵۵: | ||
[[رده:علمای معاصر]] | [[رده:علمای معاصر]] | ||
[[رده:فعالان سیاسی]] | [[رده:فعالان سیاسی]] | ||
[[رده:نویسندگان]] | [[رده:نویسندگان]] |
نسخهٔ ۱۰ آذر ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۵۳
میرزا مسیح تویسرکانی(۱۲۵۹ش-۱۳۵۱ش) ادیب و فاضل، نویسنده و روزنامه نگار، مبارز و از بانیان مشروطیت. فرزند سیدابراهیم تویسرکانی از شخصیت های متدین و مبرز تویسرکان در این شهر متولد شد.
زندگینامه
ویژگی های شخصیتی
اندیشه های تویسرکانی را در چند بُعد و زمینه می توان بررسی کرد:ابتدا شخصیت دینی و اعتقادی اوست. او در دامن خانواده ای متدیّن به دین اسلام رشد نمود و در جامعه ای زندگی می کرد که خواهان اجرای اوامر الهی در آن بود. لذا قوه دینی و متدینین به آن را در پیشرفت مسلمانها و نجات آنان از جهل، بسیار با اهمیت می داند.
او قوه سیاسی دین را محکمترین بعد دایره فهم مسلمانان قلمداد می کند. او عقیده دارد:«قوت دین بسته به قوت متدینین است و قوه متدینین نیز همان قوه سیاسی است که در این قرون از دایره فهم مسلمانان بیرون ماند، پس باید در عظمت از دست رفته کوشید.»[۱]
بعد ديگر بعد قانون مداری و اصلاح جامعه توسط قانون است. او مدافع سرسخت قانون و مجلس و پیروی از قانون اساسی است.«اعاده استقرار آسایش ايران ونمیشود، با هيچ قوه ممكن میسردفع اختلال آن سریعا مگر با افتتاح پارلمان بر وفق قانون اساسی موجوده...[۲]
دیگری علاقه و عشق او به آزادی و اجرای آن در کشور است. تویسركانی بر این عقیده است كه تا زمینه اجرای آزادی فراهم نباشد،مطرح كردن آن بیهوده و اجرای آن غير ممكن است.لذا باید ابتدا قلوب مردم را نسبت به عدالت و عشق بهآزادی تسخیر و خوب متمكن و جای گیر ساخت و بعد سوء عواقب استبداد و وخامت ظلم و جهل را به مردم حالی کرد.[۳]
تحصیلات
وی تحصیلات مقدماتی را در شهر خود سپری نمود و پس از آن روانه شهر اصفهان شد تا علوم معقول و منقول را در این شهر بیاموزد.چندی نگذشت که در زمره شاگردان مرحوم آخوند ملامحمدکاشی، معروف به آخوند کاشی قرار گرفت و از محضر ایشان بهره های وافر برد.
او در کسب علوم، بویژه حکمت و ریاضی زحمت بسیار کشید.[۴]
جایگاه
جایگاه علمی
دیگر مطالبی که در باب تفکرات تویسرکانی می توان افـزود، اینکه تسلـط او بـر دیدگاه های فلسفی غرب و احاطه بر موضوعهای تاریخ اروپا، موجب گردیده که بسیار روشن بینانه و خردانگارانه عمل کند و دیدگاه های خود را در مقالات مختلف روزنامه اش به چاپ بـرسانـد. او نکـات بسیـار آمـوزنـده و مفیـد از قیاسهای آزادی خواهان و حریت طلبان فرانسوی و عثمانی مطرح می کند که نمایانگر ژرف نگری و تسلط اوست.
البته، نقاط ضعف و ایرادهایی نیز در روزنامه و نوشته های تویسرکانی یافت می شود. با این حال، نوشته های او به زعم بسیاری قابل بررسی و تأمل بوده؛ حتی مقالات تند و انتقادی او مورد پسند گروهی واقع نمی شد، اما در مجموع می توان چنین نوشت که چون هدف تویسرکانی برقراری آزادی و عدالت و رفاه مردم بوده، سعی و تلاش او قابل تحسین است.
جایگاه اجتماعی
بعد از تأسیس مجلس و برپایی مشروطیت، خدمات خود را در آگاهی و شناخت به مردم از طریق روزنامه ادامه داد و در سال ۱۳۲۶ق روزنامه ناقور را در اصفهان منتشر کرد، اما روزنامه او دوام چندانی نداشت.
بعد از آن وارد « تشکیلات جدید اداره فرهنگ شد»[۵] و تا پایان نیز در همین راه ماند.
جایگاه سیاسی
در سالهای پر تپش مشروطه خواهی در ایران که ۲۶ سال بیشتر نداشت، در زمره فعالان سیاسی قرار گرفت و در به ثمر رساندن مشروطه از هیچ کوششی دریغ نکرد.
لاجرم قوه سیاسی یک مذهب خرد شد، پیروان آن مذهب هم به فاصله بسیار کم پراکنده و معدوم شده اند و یا در کثرت و عظمت دیگران محلول و مضمحل گشتند» حال تدبیر لازمی که برای حفظ این قوه و به کمال رسیدن این نقصان پیشنهاد می کند:«چاره این درد است و دوای این مرض منحصر است به تأسیس مشروطه».[۶]
آثار و فعالیت ها
آثار مکتوب
- روزنامه ناقور:این روزنامه جریدهای سیاسی،اخباری،علمی،تاریخی و درج خلاصه مذاکرات انجمن ولایتی بود که در ۲۱ ذی القعده ۱۳۲۶ ق توسط مسیح تویسرکانی منتشر شد.
نام روزنامه برگرفته از آيه«فاذا نُقِرَ فی الناقور فذلک یومئذ يوم عسیر...[۷] است.
فعالیت ها
وی در عنفوان جوانی بود که شهره شد و اداره اوقاف وقت از او دعوت به همکاری نمود. خدمات شایان تویسرکانی به این اداره چنان بود که از او به عنوان «امین اوقاف اصفهان» یاد می کردند و همین امر باعث شد در سالهای ۱۳۲۵ق او را از اصفهان به یزد فرا خوانند و سرپرستی و ریاست کل امور معارف و اوقاف یزد را به او بسپارند.[۸]
وفات
میرزا مسیح گرچه عمر نسبتاً کوتاهی داشت، ولی سرشار از خدمت و صداقت به میهن و مملکت بود. سرانجام او در سال ۱۳۵۱ش[۹] در اصفهان به رحمت ایزدی پیوست و او را در جوار استادش، مرحوم آخوند کاشی، در تکیه ملک(گلستان شهدا) تخت فولاد به خاک سپردند.[۱۰]
پانویس
- ↑ روزنامه ناقور،ش۱۹،ص۱
- ↑ روزنامه ناقور،ش۱۳،ص۲
- ↑ روزنامه ناقور،شماره۱۱،مقاله حق رفع ظلم بشر.
- ↑ گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور،ص۲۳۴
- ↑ گزی،رجال اصفهان یا تذکره القبور،ص۲۳۴
- ↑ روزنامه ناقور،شماره۱۹،ص۱
- ↑ ســوره مدثر، آيات۸-۹
- ↑ صدر هاشمی،تاریخ جراید و مجلات ایران،ج۴،ص۲۵۳
- ↑ صاحب تذکره القبور، وفات او را ۱۳۵۴ق دانسته است، ص۲۳۴.
- ↑ مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج1، صص۴۰۰-۴۰۲
منبع
- مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، دانشنامه تخت فولاد اصفهان، ج۱، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، ۱۳۸۹.