این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید جواد دهقانی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (Kh1.Abedi صفحهٔ جواد دهقانی را بدون برجایگذاشتن تغییرمسیر به شهید جواد دهقانی منتقل کرد) |
(ویرایش رده) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۶/۵/۹|مکان درگذشت=مکه مکرمه|پدر=نصر الله|تاریخ تولد=۱۳۴۷|مکان تولد=کلیشاد|از دانشگاه=مدرسه علمیه ذوالفقار و صدر اصفهان|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=کلیشاد}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۶/۵/۹|مکان درگذشت=مکه مکرمه|پدر=نصر الله|تاریخ تولد=۱۳۴۷|مکان تولد=کلیشاد|از دانشگاه=مدرسه علمیه ذوالفقار و صدر اصفهان|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=کلیشاد}} | ||
== زندگینامه == | ==زندگینامه== | ||
احرامش به خون نشت جمعه خونین مکه بود و روز برائت از مشرکین ... | احرامش به خون نشت جمعه خونین مکه بود و روز برائت از مشرکین ... | ||
سطر ۸: | سطر ۸: | ||
آخرین صفحات زندگی پر افتخارش در کنار بيت الله الحرام رقم خورد. یکی از دوستانش گفت خون از لباس احرامش سرازیر بود. او را به آمبولانس رسانیدم؛ اما مأموران سعودی با چوب به ما حمله ور شدند و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد... و این جمعه سیاه مکه بود که مظلومیتش بر شیعیان ماند و روسیاهش بر وهابیان مرتجع!<ref>کتاب شاهدان روحانی،ص۴۳۸</ref> | آخرین صفحات زندگی پر افتخارش در کنار بيت الله الحرام رقم خورد. یکی از دوستانش گفت خون از لباس احرامش سرازیر بود. او را به آمبولانس رسانیدم؛ اما مأموران سعودی با چوب به ما حمله ور شدند و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد... و این جمعه سیاه مکه بود که مظلومیتش بر شیعیان ماند و روسیاهش بر وهابیان مرتجع!<ref>کتاب شاهدان روحانی،ص۴۳۸</ref> | ||
== منابع == | ==منابع== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:شهدای | [[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان فلاورجان)]] | ||
نسخهٔ ۱۱ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۰:۲۱
شهید جواد دهقانی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۴۷ کلیشاد |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۶/۵/۹ مکه مکرمه |
مدفن | کلیشاد |
یادمانها | اصفهان |
محل تحصیل | مدرسه علمیه ذوالفقار و صدر اصفهان |
والدین |
|
زندگینامه
احرامش به خون نشت جمعه خونین مکه بود و روز برائت از مشرکین ...
شهید والا مقام جواد دهقانی، یکی از شهیدان شاهدی بود که سال ها در جبهه های حق علیه باطل به فعالیت های رزمی - تبلیغی مشغول بود و تا پایان سال ۹۵ در لشکر ۲۱ حمزه سید الشهدا ع عاشقی را تجربه می نمود. از طلبه های فاضل مدرسه ذوالفقار بود و شجاعت در وجودش موج میزد
آخرین صفحات زندگی پر افتخارش در کنار بيت الله الحرام رقم خورد. یکی از دوستانش گفت خون از لباس احرامش سرازیر بود. او را به آمبولانس رسانیدم؛ اما مأموران سعودی با چوب به ما حمله ور شدند و دیگر نفهمیدم چه اتفاقی افتاد... و این جمعه سیاه مکه بود که مظلومیتش بر شیعیان ماند و روسیاهش بر وهابیان مرتجع![۱]
منابع
- ↑ کتاب شاهدان روحانی،ص۴۳۸