این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید نعمت الله جزائری»
A.mozafari (بحث | مشارکتها) |
A.mozafari (بحث | مشارکتها) (←پانویس) |
||
سطر ۲۲۶: | سطر ۲۲۶: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
== منابع == | |||
* [https://rch.ac.ir/article/Details/9689 دانشنامه جهان اسلام] | |||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/223289/%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DB%8C%D8%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87 دایره المعارف بزرگ اسلامی] | |||
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33915 نور مگز] | |||
* [https://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DB%8C ویکی شیعه] | |||
[[رده:علمای قرن 11]] | [[رده:علمای قرن 11]] | ||
[[رده:محدث]] | [[رده:محدث]] | ||
[[رده:آبان ماه 1401]] | [[رده:آبان ماه 1401]] |
نسخهٔ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۳:۲۹
سید نعمتالله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم(ع) میرسد. سید نعمتالله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند. او از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب میشود.
ولادت و خاندان
سید نعمت الله جزایری سرسلسله خاندان سادات جزایری است که سه قرن در منطقه خوزستان ، به ویژه شوشتر، خدمات علمی و دینی ارائه میکردند.[۱] نسب آنان به عبدالله بن موسی بن جعفر، فرزند امام کاظم (ع)، میرسد.[۲] به نوشته سید نعمتالله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره ، محلی میان دجله و فرات ، به دنیا آمد.[۳]
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نسبت بیشتر سادات جزایری به وی میرسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.[۴] برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .[۵] سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.[۶]
شیراز
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.[۷] سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.[۸]
اصفهان
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.[۹] میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.[۱۰]
عتبات عالیات
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد[۱۱] و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
جزایر
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.[۱۲]
هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق، مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.[۱۳] سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.[۱۴] سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.[۱۵]
اصفهان
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.[۱۶]
اساتید
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۱۷]
جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت :
- یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.[۱۸]
- محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.[۱۹]
- حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.[۲۰]
شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[۲۱] که از آن جملهاند:
- میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[۲۲]
- جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[۲۳]
- صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[۲۴]
- عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[۲۵] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.[۲۶]
اصفهان
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
- علامه مجلسی[۲۷] که از مشایخ مهم او بود.[۲۸] او سه اجازه به سید نعمتالله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهج البلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است.[۲۹]
- محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰).[۳۰]
- آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).[۳۱]
- فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[۳۲]سید نعمتالله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[۳۳]
- شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴) [۳۴] جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت ، را از سید نعمتالله آموخته است.[۳۵]
شاگردان
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر[۳۶] و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،[۳۷] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند:
- ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[۳۸]
- ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[۳۹]
- عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[۴۰]
- علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.[۴۱]
- عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[۴۲]
- مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[۴۳]
- فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[۴۴]
- محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[۴۵]
- یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .[۴۶]
- محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[۴۷] در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.[۴۸] او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.[۴۹]
مشرب علمی
روش علمی؛ اخباری میانهرو
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.[۵۰] منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.[۵۱] منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده[۵۲]، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.[۵۳] جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.[۵۴]
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.[۵۵] اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.[۵۶]
نشانههای اخباریگری
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت ، را باطل دانسته است.[۵۷]
در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است.[۵۸] وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.[۵۹]
وی بر خلاف علامه مجلسی[۶۰] که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند[۶۱] و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است [۶۲] بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.[۶۳]
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمتالله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.[۶۴]
آثار و فعالیتها
آثار
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند[۶۵] او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.[۶۶] با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.[۶۷] شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.[۶۸] جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.[۶۹]
برخی از آثار ایشان از این قرار است؛
1- الاجازات؛
2- الأنوار النعمانیة؛
3- أنیس الفرید؛
4- الأیام النحسة و السّعیدة؛
5- البحور الزاخرة؛
6- تحفة الاسرار؛
7- الجواهر الغوالی؛
8- حاشیة الاستبصار؛
9- حاشیة أمل الآمل؛
10- حاشیة توحید الصدوق؛
11- حاشیة زبدة البیان؛
12- حاشیة شرح ابن أبی الحدید؛
13- حاشیة شرح الجامی؛
14- حاشیة شرح اللباب؛
15- حاشیة الصحیفة الکاملة؛
16- حاشیة مغنی اللبیب؛
17- حاشیة نقد الرجال؛
18- حواشی الکتب الأربعة و غیرها؛
19- حواشی نهج البلاغة؛
20- حل مشکلات العلوم؛
21- ریاض الأبرار؛
22- زهر الربیع؛
23- شرح الصحیفة الکاملة؛
14- شرح عقائد الصدوق؛
25- شرح عینیة ابن سینا؛
26- شرح الفوائد الضیائیة؛
27- شرح ملحقات الصحیفة؛
28- شرح منهاج الصواب؛
29- شرح نهج الصواب؛
30- طریق السالک؛
31- عقود المرجان؛
32- الغایة القصوی؛
33- غایة المرام؛
34- الفوائد؛
35- الفوائد النعمانیة؛
36- الفوائد النعمیة؛
37- قاطع اللجاج؛
38- کشف الأسرار؛
39- لوامع الأنوار؛
40- مسکن الشجون؛
41- مشکلات المسائل؛
42- مفتاح اللبیب؛
43- مقامات النجاة؛
44- مقصود الأنام؛
45- مناهج المطالب؛
46- منبع الحیاة؛
47- منتهی المطلب؛
48- منهاج الصواب؛
49- منهاج المبتدی؛
50- نزهة الاخوان؛
51- نوادر الأخبار؛
52- نهج الصواب؛
53- نهج الیقین؛
54- نور الأنوار؛
55- نور البراهین؛
56- النور المبین؛
57- هدیة المؤمنین.[۷۰]
همنشینی با حاکمان
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.[۷۱]
وفات
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.[۷۲] [۷۳]
پانویس
- ↑ اعتمادالسلطنه، مرآةالبلدان، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.، ج۱، ص۷۰۳ـ ۷۰۵؛ جزایری، ۱۳۹۷، ج۱، ص۲۲.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۵؛ اعرجی، مناهل الضرب، ۱۳۷۷ش، ص۴۹۸ـ ۴۹۹.
- ↑ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۱۵؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۵۵.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
- ↑ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۵؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۸.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۳۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۵.
- ↑ جزایری، التحفة السنیة، نسخه خطی، ص۳۳۹.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.
- ↑ استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- ↑ مجلسی، نظم اللئالی، ۱۴۱۱ق، ص۱۳ـ۱۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
- ↑ مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی (نور)
- ↑ بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.
- ↑ ویکی شیعه