این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «سید نعمت الله جزائری»
A.mozafari (بحث | مشارکتها) |
A.mozafari (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱۲: | سطر ۱۲: | ||
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.</ref> سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.</ref> | سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.</ref> سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.</ref> | ||
===شیراز=== | ====شیراز==== | ||
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.</ref> سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.</ref> | سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.</ref> سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.</ref> | ||
===اصفهان=== | ====اصفهان==== | ||
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.</ref> میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.</ref> | اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.</ref> میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.</ref> | ||
===عتبات عالیات=== | ====عتبات عالیات==== | ||
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.</ref> و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد. | چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.</ref> و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد. | ||
===جزایر=== | ====جزایر==== | ||
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.</ref> | سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.</ref> | ||
===هویزه=== | ====هویزه==== | ||
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق، مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.</ref> سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.</ref> سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.<ref>جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.</ref> | در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق، مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.</ref> سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.<ref>افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.</ref> سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.<ref>جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.</ref> | ||
===اصفهان=== | ====اصفهان==== | ||
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.</ref> | جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.</ref> | ||
<br /> | <br /> | ||
==اساتید== | ===اساتید=== | ||
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.<ref>خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.</ref> | نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.<ref>خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.</ref> | ||
===جزایر=== | ====جزایر==== | ||
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت<span> </span>: | در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت<span> </span>: | ||
سطر ۴۱: | سطر ۴۱: | ||
*حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.</ref> | *حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.</ref> | ||
===شیراز=== | ====شیراز==== | ||
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.</ref> که از آن جملهاند: | استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.</ref> که از آن جملهاند: | ||
سطر ۴۹: | سطر ۴۹: | ||
*عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).<ref>جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.</ref> سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.</ref> | *عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).<ref>جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.</ref> سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.</ref> | ||
===اصفهان=== | ====اصفهان==== | ||
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت: | سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت: | ||
سطر ۶۰: | سطر ۶۰: | ||
<br /> | <br /> | ||
==شاگردان== | ===شاگردان=== | ||
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.</ref> و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.</ref> به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند: | شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.</ref> و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.</ref> به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند: | ||
* ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.</ref> | *ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.</ref> | ||
* ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.</ref> | *ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.</ref> | ||
* عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.</ref> | *عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.</ref> | ||
* علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.</ref> | *علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.</ref> | ||
* عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.</ref> | *عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.</ref> | ||
* مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.</ref> | *مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.</ref> | ||
* فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.</ref> | *فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.</ref> | ||
* محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.</ref> | *محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.</ref> | ||
* یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.</ref> | *یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.</ref> | ||
* محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،<ref name=":1">جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.</ref> در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.</ref> او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.<ref name=":2">آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.</ref> | *محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،<ref name=":1">جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.</ref> در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.</ref> او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.<ref name=":2">آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.</ref> | ||
== مشرب علمی == | |||
== روش علمی؛ اخباری میانهرو == | ===روش علمی؛ اخباری میانهرو=== | ||
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.<ref>خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.</ref> منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.</ref> منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.</ref>، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.<ref>استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.</ref> جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.</ref> | محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.<ref>خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.</ref> منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.</ref> منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.</ref>، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.<ref>استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.</ref> جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.</ref> | ||
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.</ref> اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.</ref> | یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.<ref>جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.</ref> اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.<ref>جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.</ref> | ||
=== نشانههای اخباریگری === | |||
== نشانههای اخباریگری == | |||
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت ، را باطل دانسته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.</ref> | در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت ، را باطل دانسته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.</ref> | ||
سطر ۹۰: | سطر ۸۹: | ||
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.</ref> و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است <ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.</ref> بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.</ref> | در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.</ref> و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است <ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.</ref> بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.<ref>جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.</ref> | ||
===تفسیر رویدادها با گفتمان دینی=== | |||
سید نعمتالله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.<ref>جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.</ref> | |||
==آثار و فعالیتها== | |||
=== آثار === | |||
== | |||
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.</ref> او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.</ref> با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.</ref> شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.</ref> جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.<ref>شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.</ref> | کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.</ref> او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.</ref> با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.</ref> شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.<ref>جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.</ref> جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.<ref>شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.</ref> | ||
== همنشینی با حاکمان == | === همنشینی با حاکمان === | ||
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.<ref>بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.</ref> | سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.<ref>بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.</ref> | ||
سطر ۱۰۷: | سطر ۱۰۳: | ||
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. | سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد. | ||
وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.</ref> | وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.<ref>جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.</ref> <ref>[https://fa.wikishia.net/view/%D8%B3%DB%8C%D8%AF_%D9%86%D8%B9%D9%85%D8%AA%E2%80%8C%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87_%D8%AC%D8%B2%D8%A7%DB%8C%D8%B1%DB%8C ویکی شیعه]</ref> | ||
== پانویس == | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:علمای قرن 11]] | [[رده:علمای قرن 11]] | ||
[[رده:محدث]] | [[رده:محدث]] | ||
[[رده:آبان ماه 1401]] | [[رده:آبان ماه 1401]] |
نسخهٔ ۲۸ آبان ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۰۰
سید نعمتالله جزایری (۱۰۵۰-۱۱۱۲ق) مشهور به محدث جزایری، از علمای شیعی قرن یازدهم و دوازدهم و سرسلسله خاندان سادات جزایری است که نسبش به امام کاظم(ع) میرسد. سید نعمتالله را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند. او از علمای طرازِ اول مسلک اخباری محسوب میشود.
ولادت و خاندان
سید نعمت الله جزایری سرسلسله خاندان سادات جزایری است که سه قرن در منطقه خوزستان ، به ویژه شوشتر، خدمات علمی و دینی ارائه میکردند.[۱] نسب آنان به عبدالله بن موسی بن جعفر، فرزند امام کاظم (ع)، میرسد.[۲] به نوشته سید نعمتالله او در ۱۰۵۰ در روستای صَباغیه از جزایر بصره ، محلی میان دجله و فرات ، به دنیا آمد.[۳]
بزرگترین فرزندِ پسرِ او، سید نورالدین بود که نسبت بیشتر سادات جزایری به وی میرسد، از این رو آنان به سادات نوریه نیز مشهورند.[۴] برخی از فرزندان و نوادگان او در شوشتر ماندند و برخی در هند، نجف و جاهای دیگر ساکن شدند.
تحصیلات
سید نعمت الله در پنج سالگی به مکتب رفت و قرآن را ختم کرد و قصاید و اشعار بسیاری فراگرفت .[۵] سپس به آموختن صرف و نحو همت گماشت و برای ادامه تحصیل به هُوَیزه رفت.[۶]
شیراز
سید نعمت الله به همراه برادرش سید نجم الدین، و عموزادهاش سید عزیزالله به شیراز سفر کرد که از مراکز علمی آن روزگار بود و در مدرسه منصوریه ساکن شد.[۷] سید نعمتالله نه سال در شیراز اقامت کرد و در این مدت به تکمیل دانش خود در ادبیات، علوم عقلی و نقلی پرداخت. در آنجا زندگی بر او تنگ آمد، به درخواست خانوادهاش، به زادگاهش بازگشت.[۸]
اصفهان
اشتیاق به تحصیل موجب سفر مجدد او به شیراز شد، اما پس از یک ماه، به علت فوت پدرش و آتش گرفتن مدرسه منصوریه، به اصفهان رفت و چهار سال نزد علامه مجلسی (متوفی ۱۱۱۰) به تحصیل حدیث و علوم دینی پرداخت.[۹] میرزا تقی دولتآبادی در نزدیکی حمام شیخ بهایی، مدرسهای ساخت و از سید نعمت الله خواست که در آنجا تدریس کند. سید نعمتالله هشت سال در این مدرسه به تدریس علوم دینی، تألیف و همکاری با مجلسی در نگارش و تدوین بحارالانوار و مرآة العقول مشغول شد.[۱۰]
عتبات عالیات
چشمان سید نعمت الله پس از مدتی ضعیف شد و برای شفا و زیارت، از طریق کرمانشاه عازم عتبات عالیات شد[۱۱] و در آنجا با چند تن از عالمان و فقیهان ملاقات کرد.
جزایر
سپس به زادگاهش، بازگشت و سه ماه در آنجا اقامت کرد. سید نعمت الله در همین زمان نوشتن مقصود الانام فی شرح تهذیب الاحکام ، را آغاز کرد.[۱۲]
هویزه
در پی حوادث سیاسی سال ۱۰۷۹ق، مردم جزایر مجبور به نقل مکان به هویزه و دیگر شهرهای مجاور شدند، سید نعمتالله نیز در میان آنان بود. سید علی بن مولی خلف موسوی فلاحی (درگذشته ۱۰۸۸ق)، از سادات مشعشعیان، از او استقبال کرد.[۱۳] سیدعلی آثار علمی فراوانی داشته است. افندی اصفهانی مدعی است بسیاری از مطالب علمی کتابهای سید نعمت الله از آثار سید علی گرفته شده است.[۱۴] سید علی احترام زیادی برای سیدنعمتالله قائل بود و تا زمان مرگش با او در ارتباط بود.[۱۵]
اصفهان
جزایری، پس از چند ماه اقامت در هویزه، عازم اصفهان شد اما در میانه راه به شوشتر رفت و به درخواست مردم این منطقه در آنجا اقامت کرد. حاکم وقت شوشتر، فتحعلی خان، که از طرف دولت صفوی (حکومت: حدود ۹۰۶ـ۱۱۳۵) به حکومت این منطقه گمارده شده بود، در بزرگداشت سید نعمت الله تلاش زیادی نمود و در کنار مسجد جامع برای وی خانهای درنظر گرفت و مسئولیت تمام امور شرعی شوشتر، از جمله تدریس علوم دینی، تولیت مسجد جامع و امامت جمعه و امر به معروف و نهی از منکر، را به او واگذار کرد.[۱۶]
اساتید
نعمت الله در جزایر بصره، هویزه، شیراز و اصفهان نزد عالمان بسیاری به تحصیل علوم دینی پرداخت.[۱۷]
جزایر
در جزایر نزد این اشخاص علوم دینی را فراگرفت :
- یوسف بن محمد بناء جزایری (متوفی پیش از ۱۰۷۰)، عالم و قاضی.[۱۸]
- محمد بن سلمان / سلیمان جزایری (متوفی بعد از ۱۰۷۰)، فقیه و ادیب.[۱۹]
- حسین بن سبتی حویزی ، مدرّس و ادیب.[۲۰]
شیراز
استادان و مشایخ سید نعمت الله در شیراز، به گفته خودش، بیست تن بودند[۲۱] که از آن جملهاند:
- میرزا ابراهیم فرزند صدرالمتألهین شیرازی (متوفی ۱۰۷۰).[۲۲]
- جعفر بن کمال الدین بحرانی (متوفی ۱۰۹۱).[۲۳]
- صالح بن عبدالکریم کرزکانی بحرانی (متوفی ۱۰۹۸).[۲۴]
- عبدعلی بن جمعه حویزی، مؤلف تفسیر نورالثقلین (متوفی بین سالهای ۱۰۸۹ و ۱۰۹۷).[۲۵] سه نفر اخیر در زمره مشایخ حدیث او نیز به شمار میآیند، چنانکه او خود در اجازه روایت به حسین بن محیی الدین جامعی عاملی ، به آنان اشاره کرده است.[۲۶]
اصفهان
سید نعمتالله در اصفهان نزد این استادان به تحصیل علوم دینی پرداخت:
- علامه مجلسی[۲۷] که از مشایخ مهم او بود.[۲۸] او سه اجازه به سید نعمتالله داد که مبسوطترین آنها در پایان نسخهای از نهج البلاغه ، به خط خود مجلسی نوشته شده است.[۲۹]
- محمدباقر بن محمدمؤمن خراسانی معروف به محقق سبزواری ؛ متوفی ۱۰۹۰).[۳۰]
- آقاجمال فرزند آقاحسین خوانساری (محقق خوانساری ؛ متوفی ۱۰۹۹).[۳۱]
- فیض کاشانی (متوفی ۱۰۹۱)[۳۲]سید نعمتالله جزایری از ملازمان و شاگردان خاص او بود.[۳۳]
- شیخ حر عاملی (متوفی ۱۱۰۴) [۳۴] جزایری بخشی از احادیث را نزد وی خوانده و او را به انصاف ستوده است. حرّ عاملی اذعان میکرده که اشکالاتِ گونهای از قیاس ، از جمله قیاسِ منصوص العله و اولویت ، را از سید نعمتالله آموخته است.[۳۵]
شاگردان
شاگردان سید نعمتالله جزایری پرشمارند. سید عبدالله جزایری، نوه او، در تذکره شوشتر[۳۶] و محمد جزایری در کتاب نابغه فقه و حدیث،[۳۷] به ترتیب الفبا، نام آنان را ذکر کردهاند، از جمله آنانند:
- ابوالحسن بن محمد زمان بن عنایت الله تستری (متوفی ۱۱۴۳).[۳۸]
- ابوالقاسم بن محمد مرعشی شوشتری .[۳۹]
- عبدالحسین بن خواجه کلبعلی گَرگَری شوشتری (متوفی ۱۱۴۱) که نزد سید نعمت الله زبدة الاصول را خواند و از وی اجازه روایت اخذ کرد.[۴۰]
- علی بن حسین جامعی عاملی، از عالمان و مفسران مشهور.[۴۱]
- عنایت الله بن محمد زمان تستری (متوفی ۱۱۴۷).[۴۲]
- مجدالدین بن قاضی شفیع الدین دزفولی (متوفی پیش از ۱۱۶۵).[۴۳]
- فتح الله بن علوان کعبی دَوْرَقی (متوفی ۱۱۳۰).[۴۴]
- محمدهادی بن سید محمد مرعشی تستری (متوفی ۱۱۳۷).[۴۵]
- یعقوب بن ابراهیم بختیاری حویزی (متوفی ۱۱۵۰)، که نخست در شیراز و سپس در شوشتر نزد سیدنعمتالله به تحصیل علم پرداخت .[۴۶]
- محمد بن علی نجار شوشتری (متوفی ۱۱۴۰ یا ۱۱۴۱) که از شاگردان بزرگ سید نعمتالله بود و از طرف او به امامت جماعت نیز منصوب شد،[۴۷] در علوم شرعی، به ویژه تجوید و تفسیر مهارت داشت و کتاب مجمع التفاسیر از آثار اوست.[۴۸] او یادداشتهای تفسیری سید نعمتالله را نیز در کتابی با عنوان عقود المرجان گردآوری کرده است.[۴۹]
مشرب علمی
روش علمی؛ اخباری میانهرو
محققان اتفاقنظر دارند که مسلک جزایری در استنباط احکام نه اصولی بوده نه اخباری صرف، بلکه او میانهرو بوده است.[۵۰] منبع آنان در این داوری، سخنان جزایری در کتابها و رسالههای متعدد او بوده که در آنها به اخذ طریقه وسطا تصریح و آن را روش استادش علامه مجلسی ذکر کرده است.[۵۱] منظور جزایری از طریقه وُسطی، آن گونه که خود در مقدمه کتاب غایة المرام فی شرح تهذیب الاحکام توضیح داده[۵۲]، اعتقاد به حجیت ظواهر قرآن در تشریع است و آن را طریقی دانسته که نه مانند طریق مجتهدان اصولی است که به قواعد و استنباط و استدلالهای عقلی تکیه زدهاند و نه مانند اخباریهایی چون محمد امین استرآبادی که هرگونه استنباط مبتنی بر قواعد ظنی را انکار کرده و عمل به ظواهر قرآن را از مصادیق آن شمردهاند.[۵۳] جزایری پس از نقل سخنان محمدامین استرآبادی در الفوائد المدنیة و تصدیق سخنان وی، بر رأی او مبنی بر عدم حجیت ظواهر کتاب خرده گرفته است.[۵۴]
یکی از دلایلی که سبب شده تا محققان، جزایری را میانهرو بدانند، نظر او درباره برخی از موارد شبهه تحریمیه ، مانند نوشیدن قهوه و مصرف دخانیات، است که در حرمت آنها نصّی(آیه یا حدیث) وارد نشده است.[۵۵] اخباریها در این گونه موارد، بنا بر احتیاط، قائل به عدم جوازند، اما جزایری از این نظر عدول کرده، قائل به اباحه شده است.[۵۶]
نشانههای اخباریگری
در باب منابع تشریع، همچون سایر اخباریها، فقط کتاب و سنت را معتبر شمرده و اجماع، استصحاب، عقل و تمام گونههای قیاس ، از جمله قیاس منصوص العلة و اولویت ، را باطل دانسته است.[۵۷]
در صورت تعارض نقل با ادله عقلی، نقل را مقدّم دانسته است.[۵۸] وی برای اثبات این مطلب، به اخبار صحیحه (دلیل نقلی) استناد کرده است.[۵۹]
وی بر خلاف علامه مجلسی[۶۰] که تقلید از میت را جایز نمیدانسته، همانند اخباریها قائل به جواز تقلید از میت بوده است.
در سخنان جزایری برداشتی از ماهیت احکام شرعی و نحوه استنباط آنها را میتوان استخراج کرد که دستکم تا صورتبندی نهایی آرای فقهی و اصولیاش، وی در زُمره اخباریها قرار میگیرد، زیرا وی از سویی فقه را نه مجموعهای از قواعد کلی، بلکه انبوهی از روایات جزئی دانسته است که یگانه ملاک معتبر استنباط و مبنای عمل اند[۶۱] و از سوی دیگر، برای غنی کردن منابع روایت و محدود کردن دامنه استنباط عقلی، علاوه بر نقد نظریه تقسیم چهارگانه احادیث (صحیح ، حسن ، موثق و ضعیف )، که مستلزم مناقشه درباره بسیاری از احادیث است [۶۲] بر وثاقت بسیاری از کتابهای حدیثی، چون عیون اخبار الرضا اثر شیخ صدوق، الاحتجاج طَبْرِسی و الفقه الرضوی ، صحه گذاشته است.[۶۳]
تفسیر رویدادها با گفتمان دینی
سید نعمتالله کتابی با عنوان مُسکن الشُجُون فی حکم الفرار من الطاعون نوشته که در آن به شرح بیماری طاعون و شیوع آن در بغداد، جزایر و هویزه پرداخته است. این واقعه در ۱۱۰۲ق در شام ، آسیای صغیر و عراق و بخشهای جنوب شرقی ایران رخ داد که عده بسیاری بر اثر آن درگذشتند. او در این کتاب علل وقوع و راههای پیشگیری از این بیماری را از منظر دینی و با نگاه ادیبانه خود بررسی کرده است.[۶۴]
آثار و فعالیتها
آثار
کتاب ها، رسالهها و حواشی به جامانده از سید نعمت الله جزایری فراوان است، چنانکه وی را به سرعت قلم و کثرت تألیفات وصف کردهاند[۶۵] او بر بسیاری از کتابها و متون حدیثی شرح و حاشیه نگاشته است.[۶۶] با مراجعه به تعدادی از این آثار میتوان دریافت که هدف عمده جزایری، منابع حدیثی و در واقع نقدی بر آرای مجتهدان اصولی بوده است.[۶۷] شرحها و حاشیهنویسیها در آغاز به صورت یادداشتهایی بوده که سید نعمتالله بر کتابهای مختلف نگاشته سپس آنها را به قلم خود یا شاگردانش بازنویسی و مدون کرده است.[۶۸] جزایری همچنین بر کتابهایی چون تفسیر بیضاوی ، قاموس اللغة فیروزآبادی و کتابهای چهارگانه حدیث که در ایام تحصیل خوانده و آنها را استنساخ کرده بود، نیز حاشیه نوشته است.[۶۹]
همنشینی با حاکمان
سید نعمتالله با عالمان و نیز حاکمان مناسبات خوبی داشت. او را، به سبب همنشینی زیاد با سلاطین، نکوهش کردهاند.[۷۰]
وفات
سید نعمتالله در ۱۱۱۱ق برای زیارت به مشهد رفت و در راه بازگشت به شوشتر، در خرم آباد بیمار شد و در پلدختر درگذشت و در همانجا به خاک سپرده شد.
وفات وی را در ۲۳ شوال ۱۱۱۲ق ذکر کردهاند.[۷۱] [۷۲]
پانویس
- ↑ اعتمادالسلطنه، مرآةالبلدان، ۱۳۶۷ـ۱۳۶۸ش.، ج۱، ص۷۰۳ـ ۷۰۵؛ جزایری، ۱۳۹۷، ج۱، ص۲۲.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۵؛ اعرجی، مناهل الضرب، ۱۳۷۷ش، ص۴۹۸ـ ۴۹۹.
- ↑ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۱۵؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۳۵۵.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۴.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹ـ۳۱۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰؛ بهشتی، اخباریگری، ۱۳۹۱ش، ص۱۵۲.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ج۴، ص۳۱۳.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۶ـ ۳۱۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۱۸ـ۳۱۹؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰ـ۱۰۱.
- ↑ افندی، ریاض العلماء، ۱۴۰۱ق، ج۴، ص۸۰.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۳۷.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۳ـ۷۴؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۱.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۳۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۱ـ۲۱۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۳۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۵؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۰-۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۲.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۴۸؛ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۳۰۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۶۴.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۸.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۵۷ـ ۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۶۳.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۸۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۱۷۹.
- ↑ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۸۴؛ بحرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۳۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۱۵.
- ↑ جزایری، التحفة السنیة، نسخه خطی، ص۳۳۹.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۰۲ـ۲۰۳.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۶۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷ـ۱۶۳.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۳۲۶.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۷؛ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۲۳؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۵۲ـ۲۵۳.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۵۸ـ ۱۵۹.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۱.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۲۷۴ـ ۲۷۵.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۷؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ص۲۷۷ـ۲۷۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۲.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۵۸.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۸۹.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۹۲.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۱.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۱۷۸؛ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۱۶۱؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۰۴.
- ↑ آقابزرگ طهرانی، طبقات اعلام الشیعة، ۱۳۷۲ش، ص۷۰۶؛ آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ۱۴۰۳ق، ج۱۵، ص۳۰۵.
- ↑ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۰؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۰ـ ۳۳۲؛ جزایری، کشف الاسرار، ۱۴۰۸ق، ج۱، مقدمه موسوی جزائری، ص۳۹ـ۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰، ج۲، ص۱۴۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۴۰.
- ↑ استرآبادی، الفوائد المدنیة، ۱۴۲۴ق، ص۲۶۹ـ۲۷۱، ۳۳۶ـ ۳۳۸.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۱۶.
- ↑ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۳۳۲؛ حکیم، ص۹۷ـ ۹۸.
- ↑ جزایری، الانوار النعمانیة، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۵۵-۶۰.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۱۱ـ۱۵، ۲۲، ۳۷، ۵۹ـ۶۱، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، زهرالربیع، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۴۸۵، ۵۱۴.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- ↑ جزایری، غایه المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶.
- ↑ مجلسی، نظم اللئالی، ۱۴۱۱ق، ص۱۳ـ۱۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۳۵ـ۳۶، ج۲، ص۹۵.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج ۱، ص۲ـ۴.
- ↑ جزایری، غایة المرام، نسخه خطی، ج۱، ص۸.
- ↑ جزایری، مسکن الشجون، نسخه خطی، ص۶۳.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ جزایری، نابغه فقه و حدیث، ۱۴۱۸ق، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ برای نمونه نگاه کنید: جزایری، لوامع الانوار، نسخه خطی، ص۵؛ جزایری، انیس الوحید، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۶.
- ↑ جزایری، الاجازة الکبیرة، ۱۴۰۹ق، ص۷۴.
- ↑ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۰.
- ↑ بَحْرانی، لؤلؤة البحرین، چاپ محمدصادق بحرالعلوم، ص۱۱۱.
- ↑ جزایری، تذکره شوشتر، کتابفروشی صافی، ص۷۶؛ شوشتری، تحفة العالم، ۱۳۶۳ش، ص۱۰۵؛ خوانساری، روضاتالجنات، ۱۳۹۰ـ۱۳۹۲، ج۸، ص۱۵۹.
- ↑ ویکی شیعه