این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید علی اکبر حقیقت»
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) (ایجاد کلی) |
Kh1.Alizadeh (بحث | مشارکتها) (افزودن شماره صفحه) |
||
سطر ۸: | سطر ۸: | ||
جان می دهم به شوق وصال تو یا حسین | جان می دهم به شوق وصال تو یا حسین | ||
تا بر سرم قدم ننھی جان نمی دهم | تا بر سرم قدم ننھی جان نمی دهم | ||
بیابان های گرم جنوب نه سال تمام، پذیرای بدن مطهرش شد، تا سال ۷۵ که استخوان ها و پلاکش بر دوش مردم خون گرم گلپایگان تشییع شد.<ref>شاهدان روحانی</ref> | بیابان های گرم جنوب نه سال تمام، پذیرای بدن مطهرش شد، تا سال ۷۵ که استخوان ها و پلاکش بر دوش مردم خون گرم گلپایگان تشییع شد.<ref>شاهدان روحانی.ص۴۵۹</ref> | ||
سطر ۱۶: | سطر ۱۶: | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
[[رده:گلپایگان]] | [[رده:گلپایگان]] | ||
<references /> |
نسخهٔ ۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۲۳
شهید علی اکبر حقیقت | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۴۶ گلپایگان |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۶/۱/۳۰ شلمچه |
مدفن | گلزار شهدای گنجد جان |
یادمانها | اصفهان |
محل تحصیل | مدرسه علمیه گلپایگان و خوانسار |
والدین |
|
زندگینامه
«..در آخرین اعزامش به او گفتم: «داداش! تو طلبه ای درست را ادامه بده و فعلا جبهه را رها کن. لبخندی زد و در جوابم گفت: این آخرین باری است که می روم! من آن روز منظور علی اکبر را نفهمیدم تا چند روز بعد که معنای آخرین سفر را از گریه مادرم فهمیدم». آری! طلبه مهذب و پارسایی که فقط بیست سال شمع حیاتش روشن بود. چنان درخشید که ملایک به استقبالش آمدند و نصیب و بهره خویش را به خوبی از خداوند دریافت نمود. نسبت به فرایض دینی بویژه پاسداشت امر به معروف و نهی از منکر بسیار جدی بود. او در غروبی غمناک در عملیات کربلای چهار در هجوم تیر و ترکش و سرب داغ در شلمچه غزل شهادت را اینگونه سرود: جان می دهم به شوق وصال تو یا حسین تا بر سرم قدم ننھی جان نمی دهم بیابان های گرم جنوب نه سال تمام، پذیرای بدن مطهرش شد، تا سال ۷۵ که استخوان ها و پلاکش بر دوش مردم خون گرم گلپایگان تشییع شد.[۱]
منابع
- ↑ شاهدان روحانی.ص۴۵۹