این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «سید علی امام جمعه سدهی»
A.mozafari (بحث | مشارکتها) (ایجاد) |
جز (اصلاح منبع) |
||
| (۲ نسخهٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده) | |||
| سطر ۱: | سطر ۱: | ||
'''حاج میر سیّد علی امام جمعه سدهی''' متخلّص به '''«ضیائی»''' و معروف به '''«حاج آقابزرگ»''' فرزند سیّد محمّدمهدی بن سیّد اسماعیل بن سیّد حسین دیباجی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل و محقّق جلیل، ادیب شاعر جامع معقول و منقول است. | '''حاج میر سیّد علی امام جمعه سدهی''' متخلّص به '''«ضیائی»''' و معروف به '''«حاج آقابزرگ»''' فرزند سیّد محمّدمهدی بن سیّد اسماعیل بن سیّد حسین دیباجی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل و محقّق جلیل، ادیب شاعر جامع معقول و منقول است. | ||
==معرفی== | ==معرفی== | ||
در سال 1264ق در سِدِه ماربین خمینی شهر کنونی | وی در سال 1264ق در سِدِه ماربین خمینی شهر کنونی متولد شده و پس از تحصیل علوم مقدماتی به اصفهان آمده و در محضر علمای عالیقدر [[محمدتقی آقانجفی اصفهانی|شیخ محمّدتقی آقانجفی]]، [[میرزا محمدهاشم چهارسوقی|آقا میرزا محمّدهاشم چهارسوقی]] و [[محمدحسین فشارکی اصفهانی|آخوند ملاّ محمّدحسین فشارکی]] تحصیل کرده و از مرحومین آقانجفی و چهارسوقی اجازه دریافت نموده و مورد توجّه آقانجفی بوده و زمانی در محضر ایشان به مشورت در امور فقهی می پرداخته است. | ||
او در علوم مختلفه از فقه و اصول و حکمت و ریاضی و طب زحمت کشیده و خصوصا در علوم جفر و رمل و اعداد و طلسمات شهرتی داشت. او پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد، به سِدِه مراجعت نموده و مرجع شرعی آن حدود گردیده و به اقامه جماعت مشغول بوده و باقی اوقات را صرف عبادت و تزکیه نفس و تألیف و تصنیف می نموده است. | او در علوم مختلفه از فقه و اصول و حکمت و ریاضی و طب زحمت کشیده و خصوصا در علوم جفر و رمل و اعداد و طلسمات شهرتی داشت. او پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد، به سِدِه مراجعت نموده و مرجع شرعی آن حدود گردیده و به اقامه جماعت مشغول بوده و باقی اوقات را صرف عبادت و تزکیه نفس و تألیف و تصنیف می نموده است. | ||
| سطر ۱۱: | سطر ۱۰: | ||
او همچنین در قضایای مشروطه از طرفداران حاج آقا نورالله نجفی و از مروّجین فکر مشروطیّت بوده و در این راه تلاش بسیاری به خرج داده بود. | او همچنین در قضایای مشروطه از طرفداران حاج آقا نورالله نجفی و از مروّجین فکر مشروطیّت بوده و در این راه تلاش بسیاری به خرج داده بود. | ||
این شعر از اوست: | این شعر از اوست:{{شعر}} | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|بنمای رخ که روی تو امروز دیدنی است| ور تلخ گویی، از لب شیرین شنیدنی است}} | {{ب|بنمای رخ که روی تو امروز دیدنی است| ور تلخ گویی، از لب شیرین شنیدنی است}} | ||
{{ب|بار فراق تو شکند کوه را کمر |امّا به یاد وصل تو باری کشیدنی است}} | {{ب|بار فراق تو شکند کوه را کمر |امّا به یاد وصل تو باری کشیدنی است}} | ||
{{ب|در بوستان روی تو هر گل که بشکفد|آن گل به دست مردمک دیده چیدنی است}} | {{ب|در بوستان روی تو هر گل که بشکفد|آن گل به دست مردمک دیده چیدنی است}} | ||
{{ب|آن کو درید جامه یوسف نهفته گفت|هر جامه ای که عشق ندارد دریدنی است}} | {{ب|آن کو درید جامه یوسف نهفته گفت|هر جامه ای که عشق ندارد دریدنی است}} | ||
{{ب|جان را به آب و دانه دنیا چه پروری|کاین مرغ آخر از قفس تن پریدنی است}} | {{ب|جان را به آب و دانه دنیا چه پروری|کاین مرغ آخر از قفس تن پریدنی است}}{{پایان شعر}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
وی را کتب و رسایل عدیده ای است که از آن جمله است: | وی را کتب و رسایل عدیده ای است که از آن جمله است: | ||
1. «رساله در اخلاق» | 1.«رساله در اخلاق» | ||
2.«رساله در تقلید» | |||
3.«رساله در خیارات» | |||
4.«رساله در ادعیه» | |||
5.«رساله در شرط ضمن عقد» | |||
6.«رساله در صلح با حقّ رجوع» | |||
7.«رساله در مقتل» | |||
8.«رساله در منجزات مریض» | |||
9.«رساله در ادعیه و ختوم» | |||
10.«رسائلی در فقه» | |||
11.«رسائلی در طب و تجربیات خود» و غیره. | |||
==وفات== | ==وفات== | ||
امام جمعه سدهی سرانجام در دوشنبه 10 صفر المظّفر 1358ق وفات یافته و در انتهای شبستان مسجد جامع فروشان سده مدفون شد. | امام جمعه سدهی سرانجام در دوشنبه 10 صفر المظّفر 1358ق وفات یافته و در انتهای شبستان مسجد جامع فروشان سده مدفون شد. | ||
فرزندش حاج سیّد حسن امام جمعه معروف به «حاج آقا امام سدهی» جهت او مرثیه ای سروده که بر سنگ مزارش نقر گردیده و دو بیت از آن چنین است: | فرزندش حاج سیّد حسن امام جمعه معروف به «حاج آقا امام سدهی» جهت او مرثیه ای سروده که بر سنگ مزارش نقر گردیده و دو بیت از آن چنین است:{{شعر}} | ||
پیچیده دست گلچین اجل در فصل فروردین بیفکنده قضا نخلی ز پا از جویبار دین | {{ب|پیچیده دست گلچین اجل در فصل فروردین |بیفکنده قضا نخلی ز پا از جویبار دین}} | ||
{{ب|ز روح پنجمین جستم مدد گفتا به تاریخش|«علی آن سائل شرع نبی شد سوی علیین»<ref>تذکرة القبور یا رجال اصفهان،ص220؛دانشمندان و بزرگان اصفهان،ج2،ص819؛خمینی شهر:شهری که از نو باید شناخت،صص108-110؛نقباء البشر،ص1541؛ریحانة الادب،ج2،ص453؛مخزن الادب(راجی):مخطوط؛مکارم الآثار،ج5،صص1758-1761؛فرهنگ بزرگان اسلام و ایران،ص389؛حکم نافذ آقانجفی،ص168.</ref><ref>مصلح الدین مهدوی،اعلام اصفهان،ج4،ص577-579.</ref>}}{{پایان شعر}} | |||
==پانویس== | |||
<references /> | |||
==منبع== | |||
*مهدوی، مصلح الدین، [[اعلام اصفهان (کتاب)|اعلام اصفهان]]، اصفهان: سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان، ۱۳۸۶. | |||
[[رده:اعلام اصفهان،ج 4]] | [[رده:اعلام اصفهان،ج 4]] | ||
[[رده: شهریور ماه 1401]] | [[رده: شهریور ماه 1401]] | ||
[[رده:شعرا]] | |||
[[رده:مراجع تقلید]] | |||
[[رده:ائمه جماعت]] | |||
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۲۲:۴۸
حاج میر سیّد علی امام جمعه سدهی متخلّص به «ضیائی» و معروف به «حاج آقابزرگ» فرزند سیّد محمّدمهدی بن سیّد اسماعیل بن سیّد حسین دیباجی سِدِهی اصفهانی، عالم فاضل و محقّق جلیل، ادیب شاعر جامع معقول و منقول است.
معرفی
وی در سال 1264ق در سِدِه ماربین خمینی شهر کنونی متولد شده و پس از تحصیل علوم مقدماتی به اصفهان آمده و در محضر علمای عالیقدر شیخ محمّدتقی آقانجفی، آقا میرزا محمّدهاشم چهارسوقی و آخوند ملاّ محمّدحسین فشارکی تحصیل کرده و از مرحومین آقانجفی و چهارسوقی اجازه دریافت نموده و مورد توجّه آقانجفی بوده و زمانی در محضر ایشان به مشورت در امور فقهی می پرداخته است.
او در علوم مختلفه از فقه و اصول و حکمت و ریاضی و طب زحمت کشیده و خصوصا در علوم جفر و رمل و اعداد و طلسمات شهرتی داشت. او پس از وصول به مقامات عالیه علم و اجتهاد، به سِدِه مراجعت نموده و مرجع شرعی آن حدود گردیده و به اقامه جماعت مشغول بوده و باقی اوقات را صرف عبادت و تزکیه نفس و تألیف و تصنیف می نموده است.
در سال 1307ق چند نفر از فرقه بابیّه با بعضی از متّهمین از اصفهان اخراج شدند و ناصرالدّین شاه فرمان عودت آنها را داده و مردم سده به ریاست حاجی آقای سدهی (حاج میر سیّد علی امام جمعه) از آنها جلوگیری و در نتیجه یک نفر بابی و شش نفر از متّهمین کشته شدند.
او همچنین در قضایای مشروطه از طرفداران حاج آقا نورالله نجفی و از مروّجین فکر مشروطیّت بوده و در این راه تلاش بسیاری به خرج داده بود.
این شعر از اوست:
| بنمای رخ که روی تو امروز دیدنی است | ور تلخ گویی، از لب شیرین شنیدنی است | |
| بار فراق تو شکند کوه را کمر | امّا به یاد وصل تو باری کشیدنی است | |
| در بوستان روی تو هر گل که بشکفد | آن گل به دست مردمک دیده چیدنی است | |
| آن کو درید جامه یوسف نهفته گفت | هر جامه ای که عشق ندارد دریدنی است | |
| جان را به آب و دانه دنیا چه پروری | کاین مرغ آخر از قفس تن پریدنی است |
آثار
وی را کتب و رسایل عدیده ای است که از آن جمله است:
1.«رساله در اخلاق»
2.«رساله در تقلید»
3.«رساله در خیارات»
4.«رساله در ادعیه»
5.«رساله در شرط ضمن عقد»
6.«رساله در صلح با حقّ رجوع»
7.«رساله در مقتل»
8.«رساله در منجزات مریض»
9.«رساله در ادعیه و ختوم»
10.«رسائلی در فقه»
11.«رسائلی در طب و تجربیات خود» و غیره.
وفات
امام جمعه سدهی سرانجام در دوشنبه 10 صفر المظّفر 1358ق وفات یافته و در انتهای شبستان مسجد جامع فروشان سده مدفون شد.
فرزندش حاج سیّد حسن امام جمعه معروف به «حاج آقا امام سدهی» جهت او مرثیه ای سروده که بر سنگ مزارش نقر گردیده و دو بیت از آن چنین است:
| پیچیده دست گلچین اجل در فصل فروردین | بیفکنده قضا نخلی ز پا از جویبار دین | |
| ز روح پنجمین جستم مدد گفتا به تاریخش | «علی آن سائل شرع نبی شد سوی علیین»[۱][۲] |
پانویس
- ↑ تذکرة القبور یا رجال اصفهان،ص220؛دانشمندان و بزرگان اصفهان،ج2،ص819؛خمینی شهر:شهری که از نو باید شناخت،صص108-110؛نقباء البشر،ص1541؛ریحانة الادب،ج2،ص453؛مخزن الادب(راجی):مخطوط؛مکارم الآثار،ج5،صص1758-1761؛فرهنگ بزرگان اسلام و ایران،ص389؛حکم نافذ آقانجفی،ص168.
- ↑ مصلح الدین مهدوی،اعلام اصفهان،ج4،ص577-579.
منبع
- مهدوی، مصلح الدین، اعلام اصفهان، اصفهان: سازمان فرهنگي تفريحي شهرداري اصفهان، ۱۳۸۶.