این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید علی تقی زاده»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '<big>شهید' به '{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} '''') |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '</big>' به ''''') |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۱/۰۴/۳۱|مکان درگذشت=شلمچه-عملیات رمضان|پدر=محمد|تاریخ تولد=۱۳۳۸|مکان تولد=کاشان|از دانشگاه=مدرسه حوزه علمیه امام خمینی (ره) |مدفن=دار السلام کاشان|تصویر=Ali Taghizadeh.jpg|عرض_تصویر=170}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۱/۰۴/۳۱|مکان درگذشت=شلمچه-عملیات رمضان|پدر=محمد|تاریخ تولد=۱۳۳۸|مکان تولد=کاشان|از دانشگاه=مدرسه حوزه علمیه امام خمینی (ره) |مدفن=دار السلام کاشان|تصویر=Ali Taghizadeh.jpg|عرض_تصویر=170}} | ||
{{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' علی تقی زاده | {{قلم رنگ۱|قرمز| |شهید}} ''' علی تقی زاده''' دوازدهم تیر ۱۳۳۸، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، نانوا بود و مادرش عصمت نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. طلبه (سطح۲) بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی و یکم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای دارالسلام زادگاهش واقع است. او را امیر نیز می نامیدند.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی،ص۲۱۳</ref> | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
در جلسه ای با یکی از روحانیون مهذب کاشان آشنا شد و همین آشنایی او را به حوزه و محافل روحانی کشید. در تظاهرات دی ماه سال ۵۶ که به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) توسط طلاب قم برپا شده بود، او فعالیت انقلابی خود را به طور جدی آغاز نمود و به پخش اعلامیه ها و نوارهای امام خمینی (ره) و نصب پوستر و شعار نویسی پرداخت. مأموران ساواک چندین بار برای دستگیریش به منزل آنها یورش بردند ولی او را نیافتند. این طلبه مجاهد پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان اعزام و تا مرز شهادت پیش رفت. بعد از مدتی مسئولیت سپاه بانه به او داده شد. در منطقه کردستان بر اثر انفجار نارنجک توسط ضد انقلاب دست راستش از مچ قطع شد و به بیمارستان انتقال یافت. | در جلسه ای با یکی از روحانیون مهذب کاشان آشنا شد و همین آشنایی او را به حوزه و محافل روحانی کشید. در تظاهرات دی ماه سال ۵۶ که به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) توسط طلاب قم برپا شده بود، او فعالیت انقلابی خود را به طور جدی آغاز نمود و به پخش اعلامیه ها و نوارهای امام خمینی (ره) و نصب پوستر و شعار نویسی پرداخت. مأموران ساواک چندین بار برای دستگیریش به منزل آنها یورش بردند ولی او را نیافتند. این طلبه مجاهد پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان اعزام و تا مرز شهادت پیش رفت. بعد از مدتی مسئولیت سپاه بانه به او داده شد. در منطقه کردستان بر اثر انفجار نارنجک توسط ضد انقلاب دست راستش از مچ قطع شد و به بیمارستان انتقال یافت. |
نسخهٔ ۲۹ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۵۷
شهید علی تقی زاده | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۳۸ کاشان |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۱/۰۴/۳۱ شلمچه-عملیات رمضان |
مدفن | دار السلام کاشان |
محل تحصیل | مدرسه حوزه علمیه امام خمینی (ره) |
والدین |
|
شهید علی تقی زاده دوازدهم تیر ۱۳۳۸، در شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش محمد، نانوا بود و مادرش عصمت نام داشت. تا دوم متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی پرداخت. طلبه (سطح۲) بود. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. سی و یکم تیر ۱۳۶۱، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای دارالسلام زادگاهش واقع است. او را امیر نیز می نامیدند.[۱]
زندگی نامه
در جلسه ای با یکی از روحانیون مهذب کاشان آشنا شد و همین آشنایی او را به حوزه و محافل روحانی کشید. در تظاهرات دی ماه سال ۵۶ که به مناسبت شهادت حاج آقا مصطفی خمینی (ره) توسط طلاب قم برپا شده بود، او فعالیت انقلابی خود را به طور جدی آغاز نمود و به پخش اعلامیه ها و نوارهای امام خمینی (ره) و نصب پوستر و شعار نویسی پرداخت. مأموران ساواک چندین بار برای دستگیریش به منزل آنها یورش بردند ولی او را نیافتند. این طلبه مجاهد پس از پیروزی انقلاب اسلامی به کردستان اعزام و تا مرز شهادت پیش رفت. بعد از مدتی مسئولیت سپاه بانه به او داده شد. در منطقه کردستان بر اثر انفجار نارنجک توسط ضد انقلاب دست راستش از مچ قطع شد و به بیمارستان انتقال یافت. پس از بهبود، به مدرسه امام خمینی (ره) رفت و مشغول درس و بحث شد؛ اما روح بی قرارش باز او را به جبهه کشاند. در جبهه جنوب به عنوان فرمانده گردان امام سجاد(ع) هدایتگر رزمندگان بود تا شب عید فطر، مرحله چهارم عملیات رمضان آغاز شد و او در حالی که به وسیله موتور در خط مقدم جبهه در حال حرکت بود با ترکش خمپاره ای به ابدیت پرواز نمود.[۲]