این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید عزیز الله غلامی»
(درج عکس) |
(بلد کردن نام شهید در لید) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۶۴/۶/۱۸|مکان درگذشت=حاج عمران اشنویه|پدر=نادعلی|تاریخ تولد=۱۳۴۷|مکان تولد=سهرو فیروزان|از دانشگاه=مدرسه امام صادق (ع)اصفهان|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلزار شهدای سهرو فیروزان|تصویر=عزیزالله_غلامی.PNG|اندازه تصویر=170}} | {{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۶۴/۶/۱۸|مکان درگذشت=حاج عمران اشنویه|پدر=نادعلی|تاریخ تولد=۱۳۴۷|مکان تولد=سهرو فیروزان|از دانشگاه=مدرسه امام صادق (ع)اصفهان|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلزار شهدای سهرو فیروزان|تصویر=عزیزالله_غلامی.PNG|اندازه تصویر=170}} | ||
شهید عزیز الله غلامی بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۴۷ ، در روستای حسن آباد از توابع شهرستان فلاورجان چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش بیگم نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پانزدهم مرداد ۱۳۶۴ ، در تپه آزادی عملیات والفجر۲ به شهادت رسید. پیکر او را ۵ماه بعد، تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی،ص۵۱۲</ref> | <big>شهید عزیز الله غلامی </big> بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۴۷ ، در روستای حسن آباد از توابع شهرستان فلاورجان چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش بیگم نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پانزدهم مرداد ۱۳۶۴ ، در تپه آزادی عملیات والفجر۲ به شهادت رسید. پیکر او را ۵ماه بعد، تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.<ref>کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی،ص۵۱۲</ref> | ||
== | ==زندگی نامه== | ||
دنیا با تجملاتش می گذرد، تنها چیزی که می ماند، خداست، هدفی خیلی مهم مرا به طرف خودش می کشاند. موقع امتحان فرا رسیده، نه تنها برای من بلکه برای تو هم امتحان است. خدا نکند در این امتحان شکست بخوریم... | دنیا با تجملاتش می گذرد، تنها چیزی که می ماند، خداست، هدفی خیلی مهم مرا به طرف خودش می کشاند. موقع امتحان فرا رسیده، نه تنها برای من بلکه برای تو هم امتحان است. خدا نکند در این امتحان شکست بخوریم... | ||
آری! جملات نامه به همسرش نشان می دهد عشق، کربلایی است و عاشقی، نینوایی! و البته چند ماه بعد هم شهادت و رهایی! از همان دوره های تحصیلی سری پر شور داشت: از پاره کردن عکس های شاه تا شرکت در راهپیمایی ها و رفتن به جبهه. آموزشش در پادگان غدیر بود و عزمش عزم جبهه. | آری! جملات نامه به همسرش نشان می دهد عشق، کربلایی است و عاشقی، نینوایی! و البته چند ماه بعد هم شهادت و رهایی! از همان دوره های تحصیلی سری پر شور داشت: از پاره کردن عکس های شاه تا شرکت در راهپیمایی ها و رفتن به جبهه. آموزشش در پادگان غدیر بود و عزمش عزم جبهه. | ||
در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، محرم، والفجر مقدماتی و والفجر۲ حماسه ها آفرید. آنها که در تنگه چزابه بوده اند و آتش دشمن را دیده اند، | در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، محرم، والفجر مقدماتی و والفجر۲ حماسه ها آفرید. آنها که در تنگه چزابه بوده اند و آتش دشمن را دیده اند، حماسه مردانی مانند شهید غلامی را می دانند سفارشش برای سر زدن به خانواده شهدا بود و اخلاقش هم دوست داشتنی....و سرانجام در عملیات والفجر ۲ شربت شهادت نوشید، پیکر مطهرش پنج ماه زیر گلوله های دشمان بعثی ماند تا همرزمانش آن را به پشت جبهه انتقال دادند.<ref>کتاب شاهدان روحانی،ص۴۴۳</ref> | ||
حماسه مردانی مانند شهید غلامی را می دانند سفارشش برای سر زدن به خانواده شهدا بود و اخلاقش هم دوست داشتنی....و سرانجام در عملیات | |||
والفجر ۲ شربت شهادت نوشید، پیکر مطهرش پنج ماه زیر گلوله های دشمان بعثی ماند تا همرزمانش آن را به پشت جبهه انتقال دادند.<ref>کتاب شاهدان روحانی،ص۴۴۳</ref> | |||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۲۱ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۰۶:۵۲
شهید عزیز الله غلامی | |
---|---|
زادهٔ | ۱۳۴۷ سهرو فیروزان |
درگذشت/شهادت | ۶۴/۶/۱۸ حاج عمران اشنویه |
مدفن | گلزار شهدای سهرو فیروزان |
یادمانها | اصفهان |
محل تحصیل | مدرسه امام صادق (ع)اصفهان |
والدین |
|
شهید عزیز الله غلامی بیست و یکم اردیبهشت ۱۳۴۷ ، در روستای حسن آباد از توابع شهرستان فلاورجان چشم به جهان گشود. پدرش رضا و مادرش بیگم نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. سال ۱۳۶۱ ازدواج کرد. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. پانزدهم مرداد ۱۳۶۴ ، در تپه آزادی عملیات والفجر۲ به شهادت رسید. پیکر او را ۵ماه بعد، تشییع و در گلزار شهدای زادگاهش به خاک سپردند.[۱]
زندگی نامه
دنیا با تجملاتش می گذرد، تنها چیزی که می ماند، خداست، هدفی خیلی مهم مرا به طرف خودش می کشاند. موقع امتحان فرا رسیده، نه تنها برای من بلکه برای تو هم امتحان است. خدا نکند در این امتحان شکست بخوریم...
آری! جملات نامه به همسرش نشان می دهد عشق، کربلایی است و عاشقی، نینوایی! و البته چند ماه بعد هم شهادت و رهایی! از همان دوره های تحصیلی سری پر شور داشت: از پاره کردن عکس های شاه تا شرکت در راهپیمایی ها و رفتن به جبهه. آموزشش در پادگان غدیر بود و عزمش عزم جبهه.
در عملیات فتح المبین، بیت المقدس، محرم، والفجر مقدماتی و والفجر۲ حماسه ها آفرید. آنها که در تنگه چزابه بوده اند و آتش دشمن را دیده اند، حماسه مردانی مانند شهید غلامی را می دانند سفارشش برای سر زدن به خانواده شهدا بود و اخلاقش هم دوست داشتنی....و سرانجام در عملیات والفجر ۲ شربت شهادت نوشید، پیکر مطهرش پنج ماه زیر گلوله های دشمان بعثی ماند تا همرزمانش آن را به پشت جبهه انتقال دادند.[۲]