این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «کاربر:Kh1.ghorbani/صفحه تمرین»
Kh1.ghorbani (بحث | مشارکتها) |
Kh1.ghorbani (بحث | مشارکتها) |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
شهید احمد سلیمانی | شهید احمد سلیمانی | ||
شهید احمد سلیمانی درسال ۱۳۴۲ در روستای بلمیر از توابع فریدن دیده به جهان گشود.پدرش صفرعلی نام داشت.تحصیلات خودرا از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد.اوبا تمام مشکلاتی که پیش رو داشت،احساس وظیفه دانست که به جبهه های نور علیه کفار عازم شود؛وبعد از شش نوبت که به جبهه رفت در سال۶۵/۱۲/۲۹ در منطقه عملیاتی فاو به فیض شهادت نائل شد. | شهید احمد سلیمانی | ||
درسال ۱۳۴۲ در روستای بلمیر از توابع فریدن دیده به جهان گشود.پدرش صفرعلی نام داشت.تحصیلات خودرا از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد.اوبا تمام مشکلاتی که پیش رو داشت،احساس وظیفه دانست که به جبهه های نور علیه کفار عازم شود؛وبعد از شش نوبت که به جبهه رفت در سال۶۵/۱۲/۲۹ در منطقه عملیاتی فاو به فیض شهادت نائل شد. | |||
سطر ۷: | سطر ۹: | ||
طلبگی را از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد. سه سال از محضر مرحوم آیت الله ایزدی امام جمعه و از علمای ارجمند نجف آباد بهره ها برد، بعد به حوزه محل زندگیش داران رفت؛ چرا که می بایست مخارج زندگی را تأمین می کرد. فقر مالی مشکلاتی برای او به وجود آورد؛ اما همتش بلند بود و فعالیتش مداوم و اصلا خستگی برایش معنا نداشت. احساس وظیفه الهی پای احمد را به جبهه های نور عليه ظلمت باز کرد و بارها به منظور یاری رزمندگان اسلام و مقابله با کفار بعثی عازم دیار نور شد. او شش نوبت به جبهه رفت و حدود سیزده ماه سابقه دفاع داشت. یک بار در جبهه سرپل ذهاب مجروح گردید که حتی ماجرای جراحت و بستری شدن خود را برای خانواده نگفته بود. از خصوصیات مهم روحی او، اخلاق خوش و روحیه بزرگواری، ذکاوت و هوشیاری و خستگی ناپذیری بود. سرانجام آخرین صفحات کتاب زندگی ای طلبه مجاهد در منطقه فاو ورق خورد و در آخرین اعزامش در لشکر مقدس امام حسین (ع) بر اثر اصابت ترکش به پیشانی زیباترین سجده خویش را بر خاک گلگون خوزستان بر معبود خویش نمود و به کاروان شهیدان پیوست | طلبگی را از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد. سه سال از محضر مرحوم آیت الله ایزدی امام جمعه و از علمای ارجمند نجف آباد بهره ها برد، بعد به حوزه محل زندگیش داران رفت؛ چرا که می بایست مخارج زندگی را تأمین می کرد. فقر مالی مشکلاتی برای او به وجود آورد؛ اما همتش بلند بود و فعالیتش مداوم و اصلا خستگی برایش معنا نداشت. احساس وظیفه الهی پای احمد را به جبهه های نور عليه ظلمت باز کرد و بارها به منظور یاری رزمندگان اسلام و مقابله با کفار بعثی عازم دیار نور شد. او شش نوبت به جبهه رفت و حدود سیزده ماه سابقه دفاع داشت. یک بار در جبهه سرپل ذهاب مجروح گردید که حتی ماجرای جراحت و بستری شدن خود را برای خانواده نگفته بود. از خصوصیات مهم روحی او، اخلاق خوش و روحیه بزرگواری، ذکاوت و هوشیاری و خستگی ناپذیری بود. سرانجام آخرین صفحات کتاب زندگی ای طلبه مجاهد در منطقه فاو ورق خورد و در آخرین اعزامش در لشکر مقدس امام حسین (ع) بر اثر اصابت ترکش به پیشانی زیباترین سجده خویش را بر خاک گلگون خوزستان بر معبود خویش نمود و به | ||
کاروان شهیدان پیوست<ref>کتاب شاهدان روحانی</ref> | |||
== منبع == | |||
<references /> | |||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | |||
[[رده:شهدای طلبه و روحانی (شهرستان فریدون شهر)]] |
نسخهٔ ۱۳ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۲:۵۴
شهید احمد سلیمانی شهید احمد سلیمانی
درسال ۱۳۴۲ در روستای بلمیر از توابع فریدن دیده به جهان گشود.پدرش صفرعلی نام داشت.تحصیلات خودرا از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد.اوبا تمام مشکلاتی که پیش رو داشت،احساس وظیفه دانست که به جبهه های نور علیه کفار عازم شود؛وبعد از شش نوبت که به جبهه رفت در سال۶۵/۱۲/۲۹ در منطقه عملیاتی فاو به فیض شهادت نائل شد.
== زندگینامه == [ویرایش_ویرایش مبداء]
طلبگی را از حوزه علمیه نجف آباد شروع کرد. سه سال از محضر مرحوم آیت الله ایزدی امام جمعه و از علمای ارجمند نجف آباد بهره ها برد، بعد به حوزه محل زندگیش داران رفت؛ چرا که می بایست مخارج زندگی را تأمین می کرد. فقر مالی مشکلاتی برای او به وجود آورد؛ اما همتش بلند بود و فعالیتش مداوم و اصلا خستگی برایش معنا نداشت. احساس وظیفه الهی پای احمد را به جبهه های نور عليه ظلمت باز کرد و بارها به منظور یاری رزمندگان اسلام و مقابله با کفار بعثی عازم دیار نور شد. او شش نوبت به جبهه رفت و حدود سیزده ماه سابقه دفاع داشت. یک بار در جبهه سرپل ذهاب مجروح گردید که حتی ماجرای جراحت و بستری شدن خود را برای خانواده نگفته بود. از خصوصیات مهم روحی او، اخلاق خوش و روحیه بزرگواری، ذکاوت و هوشیاری و خستگی ناپذیری بود. سرانجام آخرین صفحات کتاب زندگی ای طلبه مجاهد در منطقه فاو ورق خورد و در آخرین اعزامش در لشکر مقدس امام حسین (ع) بر اثر اصابت ترکش به پیشانی زیباترین سجده خویش را بر خاک گلگون خوزستان بر معبود خویش نمود و به
کاروان شهیدان پیوست[۱]
منبع
- ↑ کتاب شاهدان روحانی