این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید صدرالدین کوپای طباطبایی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (←‏وفات: اصلاح لینک)
(تغییر مسیر)
برچسب: تغییر مسیر جدید
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش‌شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
[[پرونده:Kopai2.jpg|بندانگشتی|سید صدرالدین کوپای طباطبایی]]{{نیازمند بازبینی}}
#تغییر_مسیر [[سید صدر‌الدین کوهپایی]]
'''سید صدرالدین کوپایی طباطبایی'''، (۱۳۰۱ق_۱۳۷۲ق) فرزند سید محمد حسن بن سید جعفر حسینی، عالم زاهد، فقيه حکیم، مفسر خبیر، متکلم متبحر، از مدرسان نامدار حوزه علمیه اصفهان در علوم عقلی و نقلی در قرن چهاردهم هجری به شمار می رود.<ref>مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد، دانشنامه تخت فولاد، ج۳، ص۵۹۹.</ref>
 
==معرفی==
وی در شب جمعه ۲۰ صفر ۱۳۰۱ق /۲۹ آذر ۱۲۶۲ش در اصفهان و بنا به قولی در قریه کوپا از بلوک کوهپایه اصفهان دیده به جهان گشود.<ref>مهدوی، سید مصلح الدین، دانشمندان وبزرگان اصفهان، ج ۲، ص ۷۳۱؛ جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید، ص٢٦.</ref>
 
بر پایۀ نوشته [[احمد روحانی شیخ الاسلام|حاج شیخ احمد روحانی]]، میرزا حسن کرمانشاهی نیز از دیگر استادان فلسفه کوپایی بوده است.
 
سید صدرالدین تا سال ۱۳۲۹ق در نجف بود و پس از ۱۲ سال اقامت در نجف در حدود سن سی سالگی به اصفهان بازگشت. پس از ورود به اصفهان ازدواج کرده و در منزل همسرش – در محله درب امام جنب حمام وزیر - اقامت گزید و از آن جا که وضع مالی مناسبی برای ادارۀ زندگانی نداشت و پدرش جز خانه مسکونی، چیزی از مال دنیا باقی نگذاشته به ناچار در حوزه درس آقا نجفی حضور یافت تا از آن بابت خمس و سهم امام دریافت کند.
 
===خاندان و فرزندان===
پیشتر گفته شد که پدر حاج آقا صدر، حاج محمد حسن طباطبایی از دانشمندان و فضلای اصفهان بوده است.
 
مادر حاج آقا صدر نیز بانویی پارسا و متدین از اهل فشارک و دارای سه پسر به نامهای عباس و یحیى و صدرالدین بوده است. سید عباس و سيد يحيى سالها پیش از سید صدرالدین بدرود حیات گفته و چون فرزندانی نداشتند ارث آنان به مادرشان رسید.
 
از همسر حاج آقا صدر آگاهی نداریم و حاصل ازدواج او بـا‌ همسرش سه پسر و چندین دختر بوده است. پسران سید بهاءالدین هاطلی سید مهدی هاطلی و سید رضا هاطلی، اهل کسب و تجارت اند.
 
یکی از دختران حاج آقا صـدر در زمان حیات پدر از دنیا رفت. <blockquote>نقل می کنند که حاج آقا صدر پس از وفات دخترش فرموده بود: یک روزی رفتیم آقایی را آوردیم عقد دخترمان را بخواند و یک روزی هم آوردیم او را غسل و کفن نماید.</blockquote>
 
===تحصیلات===
در کتب تراجم نوشته اند که تحصیلات سـيد صدرالدین در اصفهان در محضر [[محمد کاشی|آخوند کاشی]] و [[جهانگیر خان قشقایی|جهانگیرخان قشقایی]] آغاز شده است. اما با توجه به عزیمت سید صدرالدین در سن ۱۷ سالگی بـه عـراق بـه نظر نمی رسد که در آن سن و سال آمادگی استفاده از محضر خان و آخوند را داشته است. از این رو احتمال می رود که سید پس از بازگشت از نجف دو سال آخر عمر خان و آخوند را درک کرده که البته حكيم جهانگیرخان قشقایی در آن زمان دیگر در قید حیات نبوده است.
 
در هر حال سیّد صدرالدین پس از تحصیلات مقدماتی با رنج و زحمت بسیار زیاد، پدر و مادر خود را راضی نمود تا برای ادامه تحصیلات به عتبات مهاجرت کند.
 
در سال ۱۳۱۷ق به نجف اشرف رفت و چون پدرش دو سال بعد به رحمت ایزدی پیوست، مادرش هر چند ماه یک بار پولی برایش می فرستاد که مقدار آن بسیار کم بود و کفاف مخارج او را نمی داد؛ از این رو سید صدرالدین در تمام مدت تحصیل به سختی امرار معاش می کرد.<ref>عمادزاده، حسین، دائره المعارف رجال ایران، مخطوط؛ جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید، ص ٢٦-٢٧؛ مدرس، محمدعلی، مکتب فلسفی اصفهان، ص ۲۰۱-۲۰۲.</ref>
 
===اساتید===
سید صدرالدین سطوح فقه را نزد آیات [[سيد محمد فیروزآبادی]] و [[ابراهیم اردبیلی |شیخ ابراهیم اردبیلی]] و خارج فقه و اصول را نزد آیات عظام [[سید محمدکاظم طباطبایی |سید محمدکاظم طباطبایی]] و [[آخوند خراسانی]] و علوم معقول و حکمت اسلامی را نزد شیخ احمد شانه ساز شیرازی، [[عبدالصمد سبزواری|شیخ عبدالصمد سبزواری]] و [[سیدحسین بادکوبه ای|سید حسین بادکوبه ای]] آموخته و منظومه حاجی سبزواری و اسفار ملاصدرا و دیگر متون فلسفی را فراگرفت.
 
===شاگردان===
در طول نزدیک نیم قرن تدريس، صدها نفر از طلاب و فضلای اصفهان از محضر پر فیض حاج آقا صدر کوپایی استفاده کردند که نام شماری از آنها که تاکنون آگاهی یافته ایم عبارتند از حضرات آیات و حجج اسلام [[ابراهیم امینی]]،  ابراهیم جواهری، [[سید ابوالحسن رضوی |سید ابوالحسن رضوی]]، [[ابوالحسن مرتضوی کرونی]]، [[سید ابوالحسن بدری]]، [[ابوطالب مصطفایی|شیخ ابوطالب مصطفایی]]، [[ابوالقاسم پاینده|شیخ ابوالقاسم پاینده]]، [[احمد فیاض |شیخ احمد فیاض]]، [[احمد روحانی شیخ الاسلام|شیخ احمد روحانی(شيخ الاسلام)]]، احمد غفاریان، [[اسدالله جوادی|شیخ اسدالله جوادی]]، [[اسماعیل کلباسی|شيخ اسماعيل کلباسی]]، [[بانو امین|حاجیه خانم امین اصفهانی]]، [[بحر العلوم میردامادی]]، [[بهاءالدین رضوی خوانساری]]، [[بهاءالدين مهدوی]]، [[بهاءالدین هرندی]]،  [[شیخ جعفر الهی نجف آبادی]]، [[شیخ جعفر کاشانی]] ، [[سید جعفر سجادی]]، جلال الدين محلاتی، [[سید جواد افضل هرندی]]، [[محمد جواد شریعت]] ، [[سید حسن مدرس هاشمی]]، [[سید حسن مهاجر]]، حسين شفیعی، حسین عمادزاده، [[حیدرعلی محقق |حيدر على محقق]]، [[حیدرعلی صلواتی|حيدر على صلواتی]]، رضا عمادزاده، رضا بهشتی نژاد، رضا ابوالبرکات، صدر الحسینی، ضیاء كجانی، [[سيد علــى طباطبایی خوراسکانی]]، علی حیدری کاشانی، سید علـى هدایتی خواجویی، [[سید علی ابطحی (ابهام زدایی)|سیّد علی ابطحی]]، [[سید علـى خـلـدى نسب]]، عباس اسلامی، [[عبدالحسین صدرالمحدثین |میرزا عبدالحسين صدر المحدثين]]، [[عبدالرحیم ملكيان]]، [[سیّد عطاءالله فقیه امامی]]، عفت الزمان امین، عنایت الله نجفی، [[غلامحسین آهنی]] [[فخرالدین صدر عاملی]]، [[فخرالدین بن محمدرضا کلباسی اشتری|فخرالدین کلباسی]]، [[فضل الله ضياء نور]]، قاسم زارعی، [[سید مجتبی میرصادقی|سید مجتبی میر محمد صادقی]]، [[سيد محمد میردامادی]]، [[محمد کلباسی (ابهام زدایی)|شیخ محمد کلباسی]]، سید محمد خادمی، [[سید محمد قهدریجانی |سید محمد قهدریجانی]]، [[سید محمد بن عبدالرحیم ابطحی|سیّد محمّد ابطحی سدهی]]، محمد محزونيه، سيد محمد علامه فانی، محمد مروجی، [[سید محمدباقر هرندی |سيد محمد باقر هرندی]] [[محمدباقر صدیقین|محمدباقر صديقين]]، محمد تقی مدنی، [[محمدتقی موسوی بیدآبادی]]، محمدحسـن ســه چهاری، محمد حسین قهدریجانی، [[سید محمدحسین بن سید ابراهیم حسینی بهشتی|سید محمد حسين بهشتی]]، [[محمدعلی فشارکی|شیخ محمد علی فشارکی]]، [[سید محمدعلی صادقی]]، [[محمدعلی غروی|شیخ محمد علی غروی]]، [[سید محمدعلی مبارکه‌ای|سید محمد على مبارکه ای]]، مرتضی اردکانی، [[سید مرتضی ظهیرالاسلام|سید مرتضی ظهیر الاسلام]]، شیخ مرتضی تبیان، مصطفی ابطحی سدهی، [[سید مصطفی مهدوی هرستانی]]، [[سید مصطفی بهشتی نژاد]]، [[سید مصطفی فقیه ایمانی]]، [[سید مصلح الدین مهدوی|سیّد مصلح الدین مهدوی]]، مظفرقمشه ای، معین نجف آبادی، سید مهدی حجازی، [[سید مهدی امامی قمشه ای]]، وهاب نحوی، هبة الله هرندی، [[علویه همایونی]]، [[یحیی فقیه ایمانی]] [[سید یحیی واعظ یزدی|سید یحیی یزدی]]، یدالله رحیمیان الله <ref>جـواهری، ابراهیم، علوم وعقاید، ص ۲۹ - ٣٠ و ٣٤؛ خلیلیان، حمید، بوستان فضیلت، ص ۹۲ -٩٦؛ زادهـوش، محمدرضا، دیدار با فیلسوفان سپاهان،ص ٣٢٢-٣٢٥؛کرباسی زاده،علی، نگاهی به احوال وآثار حکیم مدرس اصفهانی، ص ۸۹ ؛همو، مصاحبه با آیت الله محقق؛ همو، مصاحبه با آیت الله روحانی.</ref>
 
==فعالیت ها==
حاج آقا صدر کوپایی از همان ابتدای بازگشت به اصفهان، تدریس را آغاز نمود و در [[مدرسه صدر بازار اصفهان|مدرسه صدر بازار]] از ادبیات و فقه و اصول گرفته تا منطق و حکمت و کلام و تفسیر برای طلاب و فضلا درس می گفت.هر روز عصر تقریباً یک ساعت به غروب به مدرسه صدر می آمد و در حجره خود مشغول مطالعه می شد و تا دو ساعت از شب رفته در حجره بود و متن کتب درسی را مطالعه می کرد و روز بعد برای شاگردان درس می گفت.
 
وی حدود نیم قرن از مدرسان برجسته حوزه علمیه اصفهان به شمار می رفت و چون خوش بیان بود و نکات و مطالب علمی را روان و دقیق به شاگردان می فهماند طلاب اطراف او را گرفته و دروس مختلف را نزد او فرا می گرفتند.
 
روش درسی حاج آقا صدر بسیار جذاب بود و در موقع تدریس حکایات و مثال ها و لطایف بسیاری برای شاگردان بیان می کرد؛ به گونه ای که هر چه درس به درازا می انجامید شاگردان خسته و ملول نمی شدند و از بیانات شیرین و نمکین او بهره مند می شدند. هر نکته علمی مشکلی را با ذکر نمونه و مثال به شاگردان تفهیم می نمود و معقولات را تشبیه به محسوسات می کرد به سبب تبحر ویژه اش در منطق و فلسفه مباحث حکمی را با شرح و بسط تبیین می کرد و در دروس مختلف با ذکر اشعار فارسی و عربی و آوردن
تشبيهات و استعارات ذهن طلاب را روشن می کرد.
 
==آثار و تألیفات==
از حاج آقا صدر کوپایی آثــار ارزشمندی در حکمت اسلامی، اصول فقه و تفسیر قرآن به جای مانده است آن چه از تصنیفات دست نوشته های ایشان آگاهی داریم عبارتند از:
 
 
۱. «شروق الحكمه فی شرح الاسفار و المنظومه». نویسنده در ایامی که اسفار اربعه ملاصدرای شیرازی را در نجف نزد استادش حكيم متأله شيخ عبدالصمد سبزواری می خوانده، شروق الحکمه را نوشته است. شروق الحكمه، شرح مطالب اسفار و منظومه را از اول امور عامه و جواهر و اعراض و الهیات به معنی الاخص آخر مبحث علم باری در بردارد. این کتاب، حجیم و رط بوده و به اندازه متن قوانین الاصول میرزای قمی است و نزدیک به بیست هزار بیت می شود.
 
۲. «شرح كفاية الاصول»: حاج آقا صدر در موقعی کـه برای تحصیل به نجف اشرف رفته و در حوزۀ درسی آخوند خراسانی از محضر استاد در خارج اصول استفاده کرد. بیانات آخوند را در شرح مطالـب كفايه نوشته و جزوه هایی در این باره می نگارد وی سپس در حوزه اصفهان به هنگام تدریس کفایه استادش، از روی همان جزوه ها عبارات کفایه را شرح و مشکلات متن را برای شاگردان حل و فصل می کرده است. از این شرح آگاهی بیشتری در دست نیست.<ref>جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید، ص۲۸.</ref>
 
 
۳.«رساله ای در علم النفس»: شاگرد وی حاج آقا حسین عمادزاده می نویسد: «نگارنده افتخار شاگردی ایشان را در منطق و حکمت دارد و مخصوصاً رساله ای در علم النفس برای اینجانب از خارج فرمودند. کم کم علاقمندان به آن بالغ بر چهل نفر شدند و تقریرات ایشان را هم نگارنده رساله ای جمع و ضبط نموده است».<ref>عمادزاده، دائره المعارف رجال ایران، مخطوط</ref>
 
 
٤. .«مباحث تفسیری» حکیم کوپایی به قرآن و تفسیر علاقه بسیار داشت و شبانه روز کتب تفاسیر شیعه و سنی را مطالعه می کرد دوره تفسیر شیخ طنطاوی و تفسیر شيخ محمد عبده و تفسیر روح البيان شيخ اسماعيل حقي را در حجره داشت و در آنها سیر می کرد. شبهای پنجشنبه و جمعه در حجره خود درس تفسیر می گفت چند سال نیز در منزل برخی از تجار ماننـد حـاج محمد فیض یا برخی شاگردانش مانند شيخ محمد محزون تفسیر قرآن می.گفت در ماههای مبارک رمضان نیز بـه طور ویژه صبح و عصر قرائت قرآن می کرد و عصرها برای طلاب درس تفسیر میفرموده، در مباحث تفسیری اش به تفسیر ملاصدرا عنایت خاص داشت و تدريس تفسیر صدرالمتألهین در اصفهان به او اختصاص داشت، در تمثیل و تنظیر و ذکر مثال ید طولایی داشت و در مجسم نمودن حقایق علمی و حکمی و عرفانی کم نظیر بود. آوازه او در تفسیر قرآن به جایی رسید که بانوی مجتهده اصفهانی از وی دعوت کرد تا در منزلش درس تفسیر بگوید و خود از پشت پرده از محضر حاج آقا صدر استفاده می.کرد پاره ای از مباحث و نکات دقایق تفسیری این حکیم متأله و مفسر محقق توسط شاگردانش از جمله حاج شیخ احمد روحانی تقریر و ضبط شده است.<ref>جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید،ص ۳۰ و ۳۳ و ۳۶؛ مصاحبه نگارنده با شیخ احمد روحانی.</ref>
 
==ویژگی های اخلاقی==
صدرالدین کوپایی علم و عمل را به هم آمیخته بود.
 
ایشان مردی وارسته و جامع ملکات و فضایل انسانی و حقیقتاً ملکی به صورت بشر بود دانش و تقوی و حلم و وارستگی را همراه هم داشت متواضع بود و با قناعت می زیست و محبوب و دوست داشتنی بـود. افزون بر تواضع و وارستگی به صفاتی مانند درویش مسلکی، راستگویی، درستکاری رقیق القلب دلسوز غیور در امور مذهبی و ناموسی، لطیفه گو شیرین بیان و خوش خلق بود. بسیار مزاح می کرد و می خندید و می گفت وقتی من بمیرم مردم میگویند خدا رحمتش کند متلک می گفت.
 
احوال معنوی خاصی داشت. حاج آقا صدر هیچگاه امامت جماعت را نپذیرفت و می فرمود: «سیم خود را به دوش من نیاندازید و عمداً پشت به دیوار نماز میخواند و یا داخل پستوی حجره می رفت و در حجره را میبست و پس از به جای آوردن نماز بیرون می آمد. گویا احساس تقدم بر دیگران را در نفس خودش راه نمی داد در ماه رمضان هر سال از ابتدا تا انتهای ماه نماز ظهر و عصر را در مسجد در کوشک به حاج ملا حسینعلی صدیقین اقتدا می کرد و سپس به مدرسه صدر میرفت و تا نزدیک افطار به قرائت قرآن مشغول و آنگاه برای افطار به منزل می رفت.
حکیم کوپایی در نهایت گمنامی زندگی کرد و تا پایان عمر یعنی مدت ۷۰ سال که در این شهر بود، جز خواص کسی او را نشناخت در مدت چهل سال که در محله در دشت سکونت داشت، اهالی محل او را نمی شناختند. از جمله علل گمنامی اش این بود که مشاغلی مانند مسجد و منبر و امامت جماعت و مانند آن را نپذیرفت و به شاگردانش سفارش می کرد که استقلال خود را حفظ کنید و مبادا فریب خورده و زیر چتر کسی بروید.
 
وی افزون بر وقوف بر عرفان نظری در سیر و سلوک به مقامات والایی دست یافته بود. سالکی ذاکر با طهارت نفس و قدس و اخلاص عمل و صدق نیت و گریزان از شهرت و مریدی و مرادی بود. تواضع و فروتنی ملکه او شده بود.
 
شاید یکی دیگر از نشانه های فروتنی او آن بود که اجتهاد را از خود نفی می کرد و می فرمود من مجتهد نیستم به جـدم مجتهد نیستم با اینکه دورۀ درس فقیهان اصولی نام آوری مانند صاحب کفایه و صاحب عروه را کاملاً درک کرده بود و حتی برخی علمای نجف او را مجتهد می دانستند؛ باز هم خود را مجتهد نمی دانست.
در طول حیات چه در دوران تحصیل و چه در ایام تدريس، فقیر و تنگدست بود و بویژه در دوران اقامت در نجف اشرف به سختی امرار معاش می کرد به گونه ای که وقتی بوی پختنی به مشامش می رسید، بدنش مانند بید می لرزید در آن ایام غالباً ماست و خرما می خورد و کمتر به گوشت و روغن دسترسی پیدا می کرد.
با وجود فقر و تهیدستی به متمولین و اغنیا بی اعتنا و‌فقط متوجه حضرت باری تعالی بود. از مصادیق این بیت حافظ بود که در عین تنگدستی در عیش کوش و مستی».  <ref>جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید، ص ٢٧ و ٣٣ و ٣٦؛ مهدوی، سید مصلح الدین، اعلام اصفهان، ج ۳، ص ٥٥٠، کتابی، سید محمدباقر، رجال اصفهان، ص ٤٣١؛ کرباسی زاده، مصاحبه با شیخ احمد روحانی؛ همو، مصاحبه بـا شـيـخ حیدرعلی محقق؛ شرح احوال سید صدرالدین، مصاحبه با سید محمدتقی  مدنی وحسینی سلطانی.</ref>
 
==وفات==
وفات و مدفن حکیم کوپایی زمان فوت خود را می دانست و نزد اهل علم مشهور شده بود که حاج آقا صدر فوتش را خبر داده است ایشان به یکی از علمای اصفهان فرموده بود که من پیش از مادرم از دنیا می روم همچنین روز سی ام دی ۱۳۳۱ ش که مجلس فاتحه ای به مناسبت فوت [[سیدمحمد حجت کوه کمری|علامه فقيه سيّد محمد حجت کوه کمری]] در [[حوزه علمیه صدر بازار اصفهان/موقوفات مدرسه علمیه صدر بازار|مدرسه صدر]] برپا بود و حاج آقا صدر در آن مجلس حضور داشت در حضور جمعی فرمود: «فردا هم نوبت من است». فردا به همان کیفیت وفات یافته و در همان محل جهت او مجلس ختم گرفتند.
 
تاریخ دقیق فوت حاج آقا صدر کوپـایـی شـب چهارشنبه اول بهمن ۱۳۳۱ش/ ۵ جمادی الاول ۱۳۷۲ق بوده است. وی در منزل خود به عارضه سکته وفات کرد و روز اول بهمن گروهی از طلاب و فضلا به پیشوایی حاج شیخ احمد فیاض، از مدرسان مدرسه صدر، به طرف منزل جدید حاج آقا صدر در خیابان شیخ بهایی رفته و پیکر او را به مدرسه صدر آوردند و طبق وصیت خود وی پیکرش را دقایقی در حجره اش در مدرسه صدر گذارده و سپس به طرف بازار برده و از جاده دروازه حسن آباد به طرف [[تخت فولاد]] بردند. طلاب مدرسه صدر و سایر مدارس علمی و نیز علما و مدرسان نامدار مانند [[محمدباقر زند کرمانی|شیخ محمّد باقر زند کرمانی]]، [[سید عبدالحسین طبیب|سید عبدالحسین طيب]]، شیخ احمد فیاض و [[سید محمدباقر حسینی تویسرکانی|سيّد محمدباقر تویسرکانی]] پیکر وی را تشییع نمودند.
 
عالم فاضل و واعظ [[مصطفی ارسطویی|شهیر شیخ مصطفی ارسطویی]] امور کفن و دفن را انجام داد و پس از اقامه نماز بر پیکر حاج آقا صدر توسط یکی از علما، در [[تکیه بروجردی|تکیه حاج میرزا ابوالحسن بروجردی در کوشکی]] درون بقعه جنب قبر [[سید ابوالحسن بن علی طباطبایی بروجردی|میرزا ابوالحسن]] آرمید.
 
روز ۲ بهمن ۱۳۳۱ ش در مدرسه صدر و تا هفته آن مرحوم هر روز در مساجد و مدارس دیگر مانند مسجد سرجوی شاه، [[مدرسه جده بزرگ]] و نهایتاً در روز ٦ بهمن ۱۰ جمادی الاولی ۱۳۷۲ق در مسجد سرتیپ توسط شهید شمس آبادی مجالس فاتحه آن مرحوم برپا بود.
<blockquote>از حاج آقا صدر نقل شده است که به حاج میرزا ابوالحسن تویسرکانی فرموده بود که مردم که در زمان حيات ما قدر ما را نشناختند از دنیا که می روم شما فاتحه ای آبرومند برای من برگزار کنید.</blockquote><ref>جواهری، ابراهیم، علوم وعقاید،ص ٢٦ و ۳۲-۳۳؛ مهدوی،سید مصلح الدین، دانشمندان وبزرگان اصفهان، ج ۲، ص۷۳۲؛ روضاتی، سید محمدعلی، مجالس اهل ایمان، ص۳۹؛ کرباسی زاده مصاحبه با آیت الله محقق؛ همو، مصاحبه با آیت الله روحانی.
</ref>
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
==منبع==
 
*مجموعه فرهنگی و مذهبی تخت فولاد: زيرنظر اصغر منتظرالقائم، [[دانشنامه تخت فولاد اصفهان (کتاب)|دانشنامه تخت فولاد اصفهان]]، ج۳، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحی شهرداری اصفهان، چاپ اول، 1391.
 
[[رده:مدفونین در تخت فولاد]]
[[رده:نیازمند درج الگو اطلاعات عالم]]
[[رده:نیازمند درج تصویر]]
[[رده:مفسرین]]
[[رده:متکلمین]]
[[رده:فقیهان]]
[[رده:علمای قرن 14]]
[[رده:مجتهدین]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲ خرداد ۱۴۰۲، ساعت ۲۰:۵۳