این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «شهید شعبان جمشیدی راد»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۵/۱۲/۱|مکان درگذشت=شلمچه|پدر=رحمت الله|تاریخ تولد=۱۳۴۳|مکان تولد=روستای قلعه میرزا زمان|از دانشگاه=مدرسه علمیه نجف اباد وقم|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلستان شهدای وینیچه}} == زندگینامه هفده بهار از عمرش گذشت. ع...» ایجاد کرد)
 
سطر ۱: سطر ۱:
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۵/۱۲/۱|مکان درگذشت=شلمچه|پدر=رحمت الله|تاریخ تولد=۱۳۴۳|مکان تولد=روستای قلعه میرزا زمان|از دانشگاه=مدرسه علمیه  نجف اباد وقم|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلستان شهدای وینیچه}}
{{جعبه زندگینامه|تاریخ درگذشت=۱۳۶۵/۱۲/۱|مکان درگذشت=شلمچه|پدر=رحمت الله|تاریخ تولد=۱۳۴۳|مکان تولد=روستای قلعه میرزا زمان|از دانشگاه=مدرسه علمیه  نجف اباد وقم|بناهای یادبود=اصفهان|مدفن=گلستان شهدای وینیچه}}
<br />
== زندگینامه ==


== زندگینامه  هفده بهار از عمرش گذشت. عشق به علوم الهی و معارف اهل بیت ، اساس سربازی امام زمان (ع) را به او پوشاند. قناعت و ساده زیستی سر لوحه زندگیش بود و عشق به قرآن و اهل بیت ==
==هفده بهار از عمرش گذشت. عشق به علوم الهی و معارف اهل بیت ، اساس سربازی امام زمان (ع) را به او پوشاند. قناعت و ساده زیستی سر لوحه زندگیش بود و عشق به قرآن و اهل بیت==
عصمت و طهارت (ع) سرمایه بندگیش، خلق نیکویش هم زبانزد مردم، اقوام و خویشان بود. در کارهای محلی و امور مسجد شرکت داشت. از جمله جوانانی بود که عضو فعال کتابخانه مسجد شد. بعد هم تحصیلاتش و معرفتش بالا گرفت تا
عصمت و طهارت (ع) سرمایه بندگیش، خلق نیکویش هم زبانزد مردم، اقوام و خویشان بود. در کارهای محلی و امور مسجد شرکت داشت. از جمله جوانانی بود که عضو فعال کتابخانه مسجد شد. بعد هم تحصیلاتش و معرفتش بالا گرفت تا


در عملیات های مختلف حضور داشت و جراحت هایی که بر می داشت، دم بر نمی آورد. من هم که برادرش بودم اجازه طرح آن را نداشتم تا اینکه در سال ۶۵ در منطقه شلمچه در عملیات کربلای چهار، بار دیگر مجروح شده، برای مداوا به بیمارستان اهواز و بعد هم به اصفهان برده شد روزی با کنجکاوی به سراغ پاکتی رفتم که عکس رادیولوژی او در میان اوراق و روزنامه ها مخفی شده بود. در آنجا متوجه ترکش هایش شدم. بعد از بهبود باز هم آرام نگرفت تا به عملیات کربلای ۵ نزدیک شد...》
در عملیات های مختلف حضور داشت و جراحت هایی که بر می داشت، دم بر نمی آورد. من هم که برادرش بودم اجازه طرح آن را نداشتم تا اینکه در سال ۶۵ در منطقه شلمچه در عملیات کربلای چهار، بار دیگر مجروح شده، برای مداوا به بیمارستان اهواز و بعد هم به اصفهان برده شد روزی با کنجکاوی به سراغ پاکتی رفتم که عکس رادیولوژی او در میان اوراق و روزنامه ها مخفی شده بود. در آنجا متوجه ترکش هایش شدم. بعد از بهبود باز هم آرام نگرفت تا به عملیات کربلای ۵ نزدیک شد...》


خیلی توصیه پزشک معالجش را جدی نگرفت . وارد عملیات شد و این بار حماسه سازی جاوید گشت که رساله علمیه و عملیه خویش را به قلم شهادت و مرکب خون نوشت. پیکر پاکش دوازده سال بر جای ماند تا روزی که بر دستان با برکت مردم مبارکه تشیع گشت.<ref>شاهدان روحانی ,ص</ref>
خیلی توصیه پزشک معالجش را جدی نگرفت . وارد عملیات شد و این بار حماسه سازی جاوید گشت که رساله علمیه و عملیه خویش را به قلم شهادت و مرکب خون نوشت. پیکر پاکش دوازده سال بر جای ماند تا روزی که بر دستان با برکت مردم مبارکه تشیع گشت.<ref>شاهدان روحانی ,ص ۴۱۹</ref>


<br />
<br />


== منبع ==
==منبع==
<references />
<references />
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]]
[[رده:مبارکه]]

نسخهٔ ‏۲ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۱۶:۵۱

شهید شعبان جمشیدی راد
زادهٔ۱۳۴۳
روستای قلعه میرزا زمان
درگذشت/شهادت۱۳۶۵/۱۲/۱
شلمچه
مدفنگلستان شهدای وینیچه
یادمان‌هااصفهان
محل تحصیلمدرسه علمیه نجف اباد وقم
والدین
  • رحمت الله (پدر)


زندگینامه

هفده بهار از عمرش گذشت. عشق به علوم الهی و معارف اهل بیت ، اساس سربازی امام زمان (ع) را به او پوشاند. قناعت و ساده زیستی سر لوحه زندگیش بود و عشق به قرآن و اهل بیت

عصمت و طهارت (ع) سرمایه بندگیش، خلق نیکویش هم زبانزد مردم، اقوام و خویشان بود. در کارهای محلی و امور مسجد شرکت داشت. از جمله جوانانی بود که عضو فعال کتابخانه مسجد شد. بعد هم تحصیلاتش و معرفتش بالا گرفت تا

در عملیات های مختلف حضور داشت و جراحت هایی که بر می داشت، دم بر نمی آورد. من هم که برادرش بودم اجازه طرح آن را نداشتم تا اینکه در سال ۶۵ در منطقه شلمچه در عملیات کربلای چهار، بار دیگر مجروح شده، برای مداوا به بیمارستان اهواز و بعد هم به اصفهان برده شد روزی با کنجکاوی به سراغ پاکتی رفتم که عکس رادیولوژی او در میان اوراق و روزنامه ها مخفی شده بود. در آنجا متوجه ترکش هایش شدم. بعد از بهبود باز هم آرام نگرفت تا به عملیات کربلای ۵ نزدیک شد...》

خیلی توصیه پزشک معالجش را جدی نگرفت . وارد عملیات شد و این بار حماسه سازی جاوید گشت که رساله علمیه و عملیه خویش را به قلم شهادت و مرکب خون نوشت. پیکر پاکش دوازده سال بر جای ماند تا روزی که بر دستان با برکت مردم مبارکه تشیع گشت.[۱]


منبع

  1. شاهدان روحانی ,ص ۴۱۹