این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «حسن اهتمام»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (جایگزینی متن - 'ى' به 'ی')
سطر ۲: سطر ۲:


==زندگی نامه==
==زندگی نامه==
وی  فرزند غلامحسين بود که در سال 1298 قمرى در قريه رهنان ديده به جهان گشود. وى تحصيلات مقدماتى خود را در مكتبخانه هاى قديم به انجام رسانيد و سپس در [[حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اصفهان|مدرسه ى چهارباغ]] به تحصيل علوم صرف و نحو و ديگر علوم حوزوى پرداخت.در اوايل مشروطيت براى ادامه ى تحصيلات راهى نجف شد و مدتى در محضر آخوند خراسانى بـه تحصـيل علــوم پرداخــت و در پــى درگذشــت آن عــالم بزرگوار به اصفهان بازگشت و از ادامه ى تحصيل  
وی  فرزند غلامحسين بود که در سال 1298 قمری در قريه رهنان ديده به جهان گشود. وی تحصيلات مقدماتی خود را در مكتبخانه های قديم به انجام رسانيد و سپس در [[حوزه علمیه امام صادق علیه السلام اصفهان|مدرسه ی چهارباغ]] به تحصيل علوم صرف و نحو و ديگر علوم حوزوی پرداخت.در اوايل مشروطيت برای ادامه ی تحصيلات راهی نجف شد و مدتی در محضر آخوند خراسانی بـه تحصـيل علــوم پرداخــت و در پــی درگذشــت آن عــالم بزرگوار به اصفهان بازگشت و از ادامه ی تحصيل  
منصرف شد و به صـنعت و تجـارت روى آورد.
منصرف شد و به صـنعت و تجـارت روی آورد.
   
   
پس از مسافرتى به جنوب ايران عازم هندوستان گرديد. با شـروع جنـگ جهـانى اول بـه ايـران بازگشت و تا پايان عمر در اصفهان ماند.
پس از مسافرتی به جنوب ايران عازم هندوستان گرديد. با شـروع جنـگ جهـانی اول بـه ايـران بازگشت و تا پايان عمر در اصفهان ماند.


وى طبعــى روان و سرشــار داشــت و از او مجموعه شعرى بنام ليلى و مجنـون بـه يادگـار مانده كه در ديوان او به چاپ رسيده است.
وی طبعــی روان و سرشــار داشــت و از او مجموعه شعری بنام ليلی و مجنـون بـه يادگـار مانده كه در ديوان او به چاپ رسيده است.
وى در سال 1379 قمرى وفات يافت و در [[تكيه ى زرگرها]] در [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.
وی در سال 1379 قمری وفات يافت و در [[تكيه ی زرگرها]] در [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.


از اشعار او:
از اشعار او:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب| دوش پيــرى در نظــر شــد جلــوه گــر | مهــــر رويــــش زد درون دل شــــرر }}
{{ب| دوش پيــری در نظــر شــد جلــوه گــر | مهــــر رويــــش زد درون دل شــــرر }}
{{ب | به چـه پيـرى سـرخوش و روشـن ضـمير | چهــره روشــن تــر ز خورشــيد منيــر }}
{{ب | به چـه پيـری سـرخوش و روشـن ضـمير | چهــره روشــن تــر ز خورشــيد منيــر }}
{{ب | مــرغ دل شــد در كمنــدش چــون مقــيم |  ســرّ خــود گفــتم بــدو بــى تــرس و بــيم }}
{{ب | مــرغ دل شــد در كمنــدش چــون مقــيم |  ســرّ خــود گفــتم بــدو بــی تــرس و بــيم }}
{{ب | گفــتمش چــون بــیخبــر بــردى دلــم | پــس ز رحمــت كــن تــو حــلّ مشــكلم <ref>مهدوى، تذكره شعراى معاصر اصفهان، صص 73 ـ 74. هدايت نيز در گلزار جاويدان، ج1، ص182 به  
{{ب | گفــتمش چــون بــیخبــر بــردی دلــم | پــس ز رحمــت كــن تــو حــلّ مشــكلم <ref>مهدوی، تذكره شعرای معاصر اصفهان، صص 73 ـ 74. هدايت نيز در گلزار جاويدان، ج1، ص182 به  
برخى از اين ابيات اشاره دارد.</ref> }}
برخی از اين ابيات اشاره دارد.</ref> }}
{{پایان شعر}}  
{{پایان شعر}}  




كوشش، در كلام فصيح عرب، همان اهتمام می شود كه شاعر اينگونه خـود را معرّفـى كرده است.
كوشش، در كلام فصيح عرب، همان اهتمام می شود كه شاعر اينگونه خـود را معرّفـی كرده است.
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب | نشــان ز نقطــه ى موهــوم آن دهــان باشــد | هــزار نكتــه در آن نقطــه ى نهــان باشــد }}
{{ب | نشــان ز نقطــه ی موهــوم آن دهــان باشــد | هــزار نكتــه در آن نقطــه ی نهــان باشــد }}
{{ب | ز وصف حسن تو در عجز خـويش معتـرفم |  
{{ب | ز وصف حسن تو در عجز خـويش معتـرفم |  
چو سوسن از همه اعضاى مـن زبـان باشـد }}
چو سوسن از همه اعضای مـن زبـان باشـد }}
{{ب | چــه حاجــت اســت بيــان جمــال زيبايــت |  
{{ب | چــه حاجــت اســت بيــان جمــال زيبايــت |  
ز بــس بديــده ى اهــل نظــر عيــان باشــد }}
ز بــس بديــده ی اهــل نظــر عيــان باشــد }}
{{ب| بگــويم ار ز كفــم دل عنــان صــبر گرفــت  
{{ب| بگــويم ار ز كفــم دل عنــان صــبر گرفــت  
| دل رميــده كجــا صــاحب عنــان باشــد <ref>مسعود كازرونى، صديقه، گلچين گلچينها، ص225</ref>}}
| دل رميــده كجــا صــاحب عنــان باشــد <ref>مسعود كازرونی، صديقه، گلچين گلچينها، ص225</ref>}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}



نسخهٔ ‏۱۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۱:۳۰

حسن اهتمام، شاعر، اديب و هنرمند قرن چهاردهم قمری است.

زندگی نامه

وی فرزند غلامحسين بود که در سال 1298 قمری در قريه رهنان ديده به جهان گشود. وی تحصيلات مقدماتی خود را در مكتبخانه های قديم به انجام رسانيد و سپس در مدرسه ی چهارباغ به تحصيل علوم صرف و نحو و ديگر علوم حوزوی پرداخت.در اوايل مشروطيت برای ادامه ی تحصيلات راهی نجف شد و مدتی در محضر آخوند خراسانی بـه تحصـيل علــوم پرداخــت و در پــی درگذشــت آن عــالم بزرگوار به اصفهان بازگشت و از ادامه ی تحصيل منصرف شد و به صـنعت و تجـارت روی آورد.

پس از مسافرتی به جنوب ايران عازم هندوستان گرديد. با شـروع جنـگ جهـانی اول بـه ايـران بازگشت و تا پايان عمر در اصفهان ماند.

وی طبعــی روان و سرشــار داشــت و از او مجموعه شعری بنام ليلی و مجنـون بـه يادگـار مانده كه در ديوان او به چاپ رسيده است. وی در سال 1379 قمری وفات يافت و در تكيه ی زرگرها در تخت فولاد مدفون گرديد.

از اشعار او:

دوش پيــری در نظــر شــد جلــوه گــر مهــــر رويــــش زد درون دل شــــرر
به چـه پيـری سـرخوش و روشـن ضـمير چهــره روشــن تــر ز خورشــيد منيــر
مــرغ دل شــد در كمنــدش چــون مقــيم ســرّ خــود گفــتم بــدو بــی تــرس و بــيم
گفــتمش چــون بــیخبــر بــردی دلــم پــس ز رحمــت كــن تــو حــلّ مشــكلم [۱]


كوشش، در كلام فصيح عرب، همان اهتمام می شود كه شاعر اينگونه خـود را معرّفـی كرده است.

نشــان ز نقطــه ی موهــوم آن دهــان باشــد هــزار نكتــه در آن نقطــه ی نهــان باشــد
ز وصف حسن تو در عجز خـويش معتـرفم چو سوسن از همه اعضای مـن زبـان باشـد
چــه حاجــت اســت بيــان جمــال زيبايــت ز بــس بديــده ی اهــل نظــر عيــان باشــد
بگــويم ار ز كفــم دل عنــان صــبر گرفــت دل رميــده كجــا صــاحب عنــان باشــد [۲]

پانویس

  1. مهدوی، تذكره شعرای معاصر اصفهان، صص 73 ـ 74. هدايت نيز در گلزار جاويدان، ج1، ص182 به برخی از اين ابيات اشاره دارد.
  2. مسعود كازرونی، صديقه، گلچين گلچينها، ص225

منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص ۹۱