این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما

تفاوت میان نسخه‌های «سید طه بهشتی»

از دانشنامه حوزه علمیه اصفهان
پرش به ناوبری پرش به جستجو
سطر ۱: سطر ۱:
'''آقا سيّد طه بهشتى''' فرزند سیّد محمّد باقر در چهارم صفر 1322 قمرى در اصفهان ديده به جهان گشود. وى شاعرى اديب و واعظى فاضل بود. با توجه به علاقهاى كه به تبليغ داشت، از همان دوران تحصيل به بيان احكام و وعظ و ذكـر مصـائب ائمـه اطهار عليهم السلام پرداخت.  
'''آقا سيّد طه بهشتى''' فرزند سیّد محمّد باقر در چهارم صفر 1322 قمرى در اصفهان ديده به جهان گشود. وى شاعرى اديب و واعظى فاضل بود.  


{{نیازمند ویرایش}}
==زندگی نامه==
با توجه به علاقه اى كه به تبليغ داشت، از همان دوران تحصيل به بيان احكام و وعظ و ذكـر مصـائب ائمـه اطهار عليهم السلام پرداخت.


==زندگی نامه==
او محقّقى كوشا و باهمّت بود.
در سال ۱۳۶۸ قمرى در اثر سكته ى نـاقص در منـزل بسـترى بـود؛ همراه به عبـادت و مطالعـه و تـأليف كتـب خويش اهتمام داشت.


او محقّقى كوشا و باهمّت بود در سال 1368 قمرى در اثر سكته ى نـاقص در منـزل بسـترى بـود؛ همراه به عبـادت و مطالعـه و تـأليف كتـب خويش اهتمام داشت.
وى در ۱۷ رمضان المبارك ۱۴۰۳ هجرى قمرى پس از ساليانى رنج بيمارى بـه ديار باقى شتافت و در [[تکیه ی سادات بهشتی|مقبره سادات بهشتى]] در [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.<ref>مهدوى، سيرى در تاريخ تخت فولاد، صص ۱۳۶_۱۳۷.</ref>
وى در 17 رمضان المبارك 1403 هجرى قمرى پس از ساليانى رنج بيمارى بـه ديار باقى شتافت و در مقبره سادات بهشتى در [[تخت فولاد]] مدفون گرديد.<ref>مهدوى، سيرى در تاريخ تخت فولاد، صص37 ـ 136.</ref>


از جمله اشعار اوست كه در پايان كتاب تحفةالاحباب نقل كرده است.
از جمله اشعار او، كه در پايان كتاب تحفة الاحباب نقل كرده است:
'''غدیریه'''
{{شعر }}
{{شعر }}
{{ب||غدیریه}}
{{ب|بــاد بهــارى گرفــت پــرده ز روى چمــن|گشــت جــوان دوســتان بــاز جهــان كهــن}}
{{ب|بــاد بهــارى گرفــت پــرده ز روى چمــن|گشــت جــوان دوســتان بــاز جهــان كهــن}}
{{ب|كــرد بــه بســتان بهــار پيــرهن ســبز را|قبــاىِ زردِ خــزان ربــودش اكنــون ز تــن}}
{{ب|كــرد بــه بســتان بهــار پيــرهن ســبز را|قبــاىِ زردِ خــزان ربــودش اكنــون ز تــن}}
{{م|***}}
{{ب|مــژده كــه اكنــون رســيد عيــد ســعيد غــدير |مســت ســرور آمــده جماعــت مــرد و زن}}
{{ب|به زيب و زيـور شـدند ملايـك و حوريـان|به وجد و عيش و سرور نگر حسين و حسن}}
{{م|***}}
{{ب|طبــع روانــم كنــون داده خــداى جهــان|گشته مثَـل شـعر مـن بـه محفـل و انجمـن}}
{{ب|گفت «بهشـتى» چنـين مـدح امام مبین|تا كه كنـد يـاريش خسـروِ شـيرين سـخن}}
{{پایان شعر}}
'''غفلت نامه'''
{{شعر}}
{{ب|ســال تــو گرديــد هشــتاد و گرانجــانى هنــوز | طــى شــده طومــار عمــر و فكــر ســامانى هنــوز}}
{{ب|شد سفيد اين موى بر عـارض، تـو تـا كـى غـافلى
|قاصــد مــرگ اســت و تــو دنبــال شــيطانى هنــوز}}
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


سطر ۳۰: سطر ۴۴:
*نـورالايمان در شرح خطبه رمضان
*نـورالايمان در شرح خطبه رمضان
*هدايةالصـالحين
*هدايةالصـالحين
*ديوان اشعار او كـه بـه چـاپ نرسـيده است اشاره نمود.<ref>بهشتى، طه، تحفة الاحباب، ص46.</ref>
*ديوان اشعار او كـه بـه چـاپ نرسـيده است
اشاره نمود.<ref>بهشتى، طه، تحفة الاحباب، ص46.</ref>


==پانویس==
==پانویس==

نسخهٔ ‏۱۰ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۴:۴۶

آقا سيّد طه بهشتى فرزند سیّد محمّد باقر در چهارم صفر 1322 قمرى در اصفهان ديده به جهان گشود. وى شاعرى اديب و واعظى فاضل بود.

زندگی نامه

با توجه به علاقه اى كه به تبليغ داشت، از همان دوران تحصيل به بيان احكام و وعظ و ذكـر مصـائب ائمـه اطهار عليهم السلام پرداخت.

او محقّقى كوشا و باهمّت بود. در سال ۱۳۶۸ قمرى در اثر سكته ى نـاقص در منـزل بسـترى بـود؛ همراه به عبـادت و مطالعـه و تـأليف كتـب خويش اهتمام داشت.

وى در ۱۷ رمضان المبارك ۱۴۰۳ هجرى قمرى پس از ساليانى رنج بيمارى بـه ديار باقى شتافت و در مقبره سادات بهشتى در تخت فولاد مدفون گرديد.[۱]

از جمله اشعار او، كه در پايان كتاب تحفة الاحباب نقل كرده است: غدیریه

بــاد بهــارى گرفــت پــرده ز روى چمــنگشــت جــوان دوســتان بــاز جهــان كهــن
كــرد بــه بســتان بهــار پيــرهن ســبز راقبــاىِ زردِ خــزان ربــودش اكنــون ز تــن
***
مــژده كــه اكنــون رســيد عيــد ســعيد غــدير مســت ســرور آمــده جماعــت مــرد و زن
به زيب و زيـور شـدند ملايـك و حوريـانبه وجد و عيش و سرور نگر حسين و حسن
***
طبــع روانــم كنــون داده خــداى جهــانگشته مثَـل شـعر مـن بـه محفـل و انجمـن
گفت «بهشـتى» چنـين مـدح امام مبینتا كه كنـد يـاريش خسـروِ شـيرين سـخن

غفلت نامه

ســال تــو گرديــد هشــتاد و گرانجــانى هنــوز طــى شــده طومــار عمــر و فكــر ســامانى هنــوز
شد سفيد اين موى بر عـارض، تـو تـا كـى غـافلى قاصــد مــرگ اســت و تــو دنبــال شــيطانى هنــوز

اشعار زير بر سنگ نوشته مزارش چنين است:

بهشتى مرغ روحش بال بگشاداز اين خاكى قفس گرديـد آزاد
حسينى بود در سر تا سر عمـر نشد ذكر حسينش يك دم از ياد
نكـو نـام شـريفش بـود طــهكه با طه به جنّت همنشـين بـاد
به تاريخ وفاتش طبـع نحـوىرقم زد: «عترت طه زو شـاد‌»

آثار

تأليفات متعدّدى از او به يادگـار مانـده است كه از آثار او مـى تـوان بـه كتابهـاى :

  • تحفةالاحباب در شرح حال جمعـى از مشاهير خـاندان بهشتى
  • نـورالايمان در شرح خطبه رمضان
  • هدايةالصـالحين
  • ديوان اشعار او كـه بـه چـاپ نرسـيده است

اشاره نمود.[۲]

پانویس

  1. مهدوى، سيرى در تاريخ تخت فولاد، صص ۱۳۶_۱۳۷.
  2. بهشتى، طه، تحفة الاحباب، ص46.


منبع

برگرفته از کتاب تذكره شعراي تخت فولاد اصفهان: معرفي شعراي مدفون در تخت فولاد اصفهان، عليرضا لطفي (حامد اصفهاني)، اصفهان: سازمان فرهنگی تفريحي شهرداري اصفهان، 1390. ص۱۲۸