این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخههای «شهید محمد کاظمی»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'دانشگاه=مدرسه حوزه' به 'دانشگاه= حوزه') |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '>کتاب شاهدان روحانی،' به '>کتاب شاهدان روحانی،') |
||
سطر ۶: | سطر ۶: | ||
زیباترین خاطراتش در حجره کوچک اما نورانی مدرسه آیت الله یثربی در کاشان بود؛ آنجا که وارستگان، طعم شیرین مناجات را می چشند و محمد فاصله راه را از چنان حجرهای تا چنین سنگری پیمود تا به میدان شهادت رسید. طلبه درس خوان مدرسه، اکنون آرپی جی زن میدان رزم و شکارچی تانک های دشمن است. شهید کاظمی با شرکت در دوره آموزشی و عضویت فعال در بسیج، آماده حضور در میادین نبرد شد. چهار بار عزیمت به جبهه در لشکر 8 نجف اشرف، او را به مرز شهادت نزدیک کرد. در سن نوزده سالگی اولین زخم های ترکش بعثيان در کربلای ۴ بر بدنش نشست. اما پس از مداوا خود را برای عملیات کربلای ۵ آماده کرد تا اکرام را به اتمام رسانید و سرانجام در این عملیات شربت شهادت نوشید. | زیباترین خاطراتش در حجره کوچک اما نورانی مدرسه آیت الله یثربی در کاشان بود؛ آنجا که وارستگان، طعم شیرین مناجات را می چشند و محمد فاصله راه را از چنان حجرهای تا چنین سنگری پیمود تا به میدان شهادت رسید. طلبه درس خوان مدرسه، اکنون آرپی جی زن میدان رزم و شکارچی تانک های دشمن است. شهید کاظمی با شرکت در دوره آموزشی و عضویت فعال در بسیج، آماده حضور در میادین نبرد شد. چهار بار عزیمت به جبهه در لشکر 8 نجف اشرف، او را به مرز شهادت نزدیک کرد. در سن نوزده سالگی اولین زخم های ترکش بعثيان در کربلای ۴ بر بدنش نشست. اما پس از مداوا خود را برای عملیات کربلای ۵ آماده کرد تا اکرام را به اتمام رسانید و سرانجام در این عملیات شربت شهادت نوشید. | ||
این طلبه مجاهد هیچ گاه از فعالیت های آموزشی جوانان و نوجوانان روستای خود غافل نمی شد و در هر فرصتی با تشکیل کلاس های مختلف، ایشان را با مسائل دینی و عقیدتی آشنا می ساخت.<ref>کتاب شاهدان | این طلبه مجاهد هیچ گاه از فعالیت های آموزشی جوانان و نوجوانان روستای خود غافل نمی شد و در هر فرصتی با تشکیل کلاس های مختلف، ایشان را با مسائل دینی و عقیدتی آشنا می ساخت.<ref>[[کتاب شاهدان روحانی]]،ص۳۳۵</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== |
نسخهٔ ۱ مرداد ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۰۲
شهید محمد کاظمی | |
---|---|
![]() | |
زادهٔ | ۱۳۴۷ کاشان-روستای دره |
درگذشت/شهادت | ۱۳۶۵/۱۲/۲۵ شلمچه- عملیات کربلای ۵ |
مدفن | گلزار شهدای دره کاشان |
محل تحصیل | حوزه علمیه کاشان و قمصر |
والدین |
|
شهید محمد کاظمی هشتم آبان ۱۳۴۷، در روستای دره از توابع شهرستان کاشان چشم به جهان گشود. پدرش سلطان علی، کشاورز بود و مادرش طلا نام داشت. تا اول راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. بیست و پنجم اسفند ۱۳۶۵، در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است. او را محمدرضا نیز می نامیدند.[۱]
زندگینامه
زیباترین خاطراتش در حجره کوچک اما نورانی مدرسه آیت الله یثربی در کاشان بود؛ آنجا که وارستگان، طعم شیرین مناجات را می چشند و محمد فاصله راه را از چنان حجرهای تا چنین سنگری پیمود تا به میدان شهادت رسید. طلبه درس خوان مدرسه، اکنون آرپی جی زن میدان رزم و شکارچی تانک های دشمن است. شهید کاظمی با شرکت در دوره آموزشی و عضویت فعال در بسیج، آماده حضور در میادین نبرد شد. چهار بار عزیمت به جبهه در لشکر 8 نجف اشرف، او را به مرز شهادت نزدیک کرد. در سن نوزده سالگی اولین زخم های ترکش بعثيان در کربلای ۴ بر بدنش نشست. اما پس از مداوا خود را برای عملیات کربلای ۵ آماده کرد تا اکرام را به اتمام رسانید و سرانجام در این عملیات شربت شهادت نوشید.
این طلبه مجاهد هیچ گاه از فعالیت های آموزشی جوانان و نوجوانان روستای خود غافل نمی شد و در هر فرصتی با تشکیل کلاس های مختلف، ایشان را با مسائل دینی و عقیدتی آشنا می ساخت.[۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی ،ص۵۵۹
- ↑ کتاب شاهدان روحانی،ص۳۳۵