این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «شهید حسن رمضانی»
Sab00riyan (بحث | مشارکت‌ها) جز (جایگزینی متن - 'شاهدان روحانی' به 'شاهدان روحانی') |
Sab00riyan (بحث | مشارکت‌ها) جز (جایگزینی متن - '[[کتاب شاهدان روحانی]]' به 'کتابشاهدان روحانی') |
||
| سطر ۴: | سطر ۴: | ||
==زندگی نامه== | ==زندگی نامه== | ||
روستا زاده ای پاک و بی آلایش از روستای ابوزید در سبزستان آران بود. سه ساله بود که امام (ره) تبعید شد و او اندک اندک با تربیت صحیح خانوادگی بزرگ شد و قصه هزار دستان روزگار را خواند عشق امام در دل او افتاد . تحصیلاتش را تا اتمام راهنمایی گذراند و هوش و استعداد خویش را در تعليم آموزه های دینی نهاد و در حوزه علمیه به تحصیل پرداخت. در محضر عالم ربانی آیت الله یثربی زانو زد و به فراگیری دروس حوزوی پرداخت. سال ۵۷ او دیگر سرباز امام خمینی(ره) بود که مشت های گره کرده اش بر سر مستکبران کوبیده میشد، بساط شاهنشاهی برچیده و کم کم جنگی تابرابر آغاز گردید. این جوان وارسته که پنج سال در حوزه، مشق علم و تهذیب نموده بود، بی درنگ روانه جبهه شده که علم را با عمل در آمیزد در جبهه به رزمندگان نور امید می داد و تعلیم دین دومین اعزامش بود که در جبهه "سومار" ترکشی از خمپاره سرش را شکافت و ندای ارجعی شنید. دومین روز آذر ماه ۵۹ سالروز عروج این یار نام آشناست.<ref> | روستا زاده ای پاک و بی آلایش از روستای ابوزید در سبزستان آران بود. سه ساله بود که امام (ره) تبعید شد و او اندک اندک با تربیت صحیح خانوادگی بزرگ شد و قصه هزار دستان روزگار را خواند عشق امام در دل او افتاد . تحصیلاتش را تا اتمام راهنمایی گذراند و هوش و استعداد خویش را در تعليم آموزه های دینی نهاد و در حوزه علمیه به تحصیل پرداخت. در محضر عالم ربانی آیت الله یثربی زانو زد و به فراگیری دروس حوزوی پرداخت. سال ۵۷ او دیگر سرباز امام خمینی(ره) بود که مشت های گره کرده اش بر سر مستکبران کوبیده میشد، بساط شاهنشاهی برچیده و کم کم جنگی تابرابر آغاز گردید. این جوان وارسته که پنج سال در حوزه، مشق علم و تهذیب نموده بود، بی درنگ روانه جبهه شده که علم را با عمل در آمیزد در جبهه به رزمندگان نور امید می داد و تعلیم دین دومین اعزامش بود که در جبهه "سومار" ترکشی از خمپاره سرش را شکافت و ندای ارجعی شنید. دومین روز آذر ماه ۵۹ سالروز عروج این یار نام آشناست.<ref>کتاب[[شاهدان روحانی]]، ص٣۶٠<br /></ref> | ||
نسخهٔ ۳۰ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۲:۵۹
| شهید حسن رمضانی | |
|---|---|
 | |
| زادهٔ | ۱٣٣٩ روستای ابوزید در سبزستان آران |
| درگذشت/شهادت | ٢\٩\١٣۵٩ سومار |
| مدفن | گلزار شهدای امامزاده عبدالله |
| محل تحصیل | مدرسه علمیه کاشان |
| والدین |
|
شهیدحسن رمضانی بیست و دوم دی ۱۳۳۹، در شهر ابوزیدآباد از توابع شهرستان آران و بیدگل چشم به جهان گشود. پدرش خیرالله و مادرش ماه سلطان نام داشت. تا پایان مقطع راهنمایی درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا سطح (مقدمات) پرداخت. سال ۱۳۵۹ ازدواج کرد و صاحب یک دختر شد. از سوی مرکز اعزام روحانی در جبهه حضور یافت. دوم آذر ۱۳۵۹، در سومار توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. مزار او در گلزار شهدای زادگاهش واقع است.[۱]
زندگی نامه
روستا زاده ای پاک و بی آلایش از روستای ابوزید در سبزستان آران بود. سه ساله بود که امام (ره) تبعید شد و او اندک اندک با تربیت صحیح خانوادگی بزرگ شد و قصه هزار دستان روزگار را خواند عشق امام در دل او افتاد . تحصیلاتش را تا اتمام راهنمایی گذراند و هوش و استعداد خویش را در تعليم آموزه های دینی نهاد و در حوزه علمیه به تحصیل پرداخت. در محضر عالم ربانی آیت الله یثربی زانو زد و به فراگیری دروس حوزوی پرداخت. سال ۵۷ او دیگر سرباز امام خمینی(ره) بود که مشت های گره کرده اش بر سر مستکبران کوبیده میشد، بساط شاهنشاهی برچیده و کم کم جنگی تابرابر آغاز گردید. این جوان وارسته که پنج سال در حوزه، مشق علم و تهذیب نموده بود، بی درنگ روانه جبهه شده که علم را با عمل در آمیزد در جبهه به رزمندگان نور امید می داد و تعلیم دین دومین اعزامش بود که در جبهه "سومار" ترکشی از خمپاره سرش را شکافت و ندای ارجعی شنید. دومین روز آذر ماه ۵۹ سالروز عروج این یار نام آشناست.[۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهدای روحانی.ص۱۲۸۱
- ↑ کتابشاهدان روحانی، ص٣۶٠