این دانشنامه در حال تصحیح و تکمیل می باشد. از این رو محتوای آن قابل ارجاع نیست. پیشنهاد عناوین - ارتباط با ما
تفاوت میان نسخه‌های «شهید سید عبدالمجید صفوی»
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شاهدان روحانی' به 'شاهدان روحانی') |
Sab00riyan (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[کتاب شاهدان روحانی]]' به 'کتابشاهدان روحانی') |
||
| سطر ۷: | سطر ۷: | ||
مادرش مى گفت: "در اواخر ماه مبارك رمضان گويى بشارتى به او رسيد و در رؤيا شهادت برايش نمودار گرديد. به همين خاطر چندى پس از ماه رمضان عازم جبهه شد، آن هم باشتاب و بى تأمل كه ديگر آرام نگرفت تا به شهادت نايل شد." | مادرش مى گفت: "در اواخر ماه مبارك رمضان گويى بشارتى به او رسيد و در رؤيا شهادت برايش نمودار گرديد. به همين خاطر چندى پس از ماه رمضان عازم جبهه شد، آن هم باشتاب و بى تأمل كه ديگر آرام نگرفت تا به شهادت نايل شد." | ||
اين شهيد بزرگوار پس از شركت در عمليات والفجر، خاك آلود از خط مقدم بر مى گردد، به حمام مى رود، خود را شستشو مى دهد و در حالى كه از حمام خارج مى شود فردى مى رسد و سراغ گروه هاى عازم به خط مقدم را مى گيرد و مى گويد ما گروهى هستيم كه وسيله نقليه داريم ولى راننده نداريم. سيد عبد المجيد عمامه را بر مى دارد لباس رزم مى پوشد و مى گويد من هستم و همان رفتنش منتهى به شهادت او و لقاى پروردگارش مى شود. <ref> | اين شهيد بزرگوار پس از شركت در عمليات والفجر، خاك آلود از خط مقدم بر مى گردد، به حمام مى رود، خود را شستشو مى دهد و در حالى كه از حمام خارج مى شود فردى مى رسد و سراغ گروه هاى عازم به خط مقدم را مى گيرد و مى گويد ما گروهى هستيم كه وسيله نقليه داريم ولى راننده نداريم. سيد عبد المجيد عمامه را بر مى دارد لباس رزم مى پوشد و مى گويد من هستم و همان رفتنش منتهى به شهادت او و لقاى پروردگارش مى شود. <ref>کتاب[[شاهدان روحانی]]، ص ۱۱۵</ref> | ||
==منابع== | ==منابع== | ||
<references /> | <references /> | ||
[[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | [[رده:شهدای حوزه علمیه اصفهان]] | ||
نسخهٔ ۳۰ تیر ۱۴۰۱، ساعت ۲۱:۴۲
| شهید سید عبدالمجید صفوی | |
|---|---|
 | |
| زادهٔ | ۱۳۴۰ اصفهان |
| درگذشت/شهادت | ۱۳۶۲/۵/۱۸ مهران-عمليات والفجر۳ |
| مدفن | گلستان شهدای اصفهان |
| محل تحصیل | حوزه علميه قم |
| والدین |
|
شهید سيد عبدالمجيد صفوى شمس پانزدهم شهریور ۱۳۴۰، در شهرستان اصفهان چشم به جهان گشود. پدرش آقا شهاب، روحانی بود و مادرش صدیقه نام داشت. تا اول متوسطه درس خواند. سپس به فراگیری علوم دینی و حوزوی تا (سطح۲) پرداخت. از سوی مرکز اعزام روحانی در جبهه حضور یافت. هجدهم مرداد ۱۳۶۲، با سمت مبلغ در سردشت توسط نیروهای عراقی بر اثر اصابت ترکش به سر، شهید شد. مزار او در گلستان شهدای زادگاهش واقع است. [۱]
زندگی نامه
سيد عبدالمجيد در خانواده اى روحانى و پر نجابت به دنيا آمد، دوران طلبگى اش را در مدرسه حقانى شروع كرد و بعد به مدارس حجتيه و فيضيه رفت و تحصيلاتش را ادامه داد. در دوران مبارزات ملّت بزرگ ايران عليه رژيم منحوس شاهنشاهى، واسطه خوبى بين شهر قم و شهرهاى ديگر مثل اصفهان شده بود. مادرش مى گفت: "در اواخر ماه مبارك رمضان گويى بشارتى به او رسيد و در رؤيا شهادت برايش نمودار گرديد. به همين خاطر چندى پس از ماه رمضان عازم جبهه شد، آن هم باشتاب و بى تأمل كه ديگر آرام نگرفت تا به شهادت نايل شد."
اين شهيد بزرگوار پس از شركت در عمليات والفجر، خاك آلود از خط مقدم بر مى گردد، به حمام مى رود، خود را شستشو مى دهد و در حالى كه از حمام خارج مى شود فردى مى رسد و سراغ گروه هاى عازم به خط مقدم را مى گيرد و مى گويد ما گروهى هستيم كه وسيله نقليه داريم ولى راننده نداريم. سيد عبد المجيد عمامه را بر مى دارد لباس رزم مى پوشد و مى گويد من هستم و همان رفتنش منتهى به شهادت او و لقاى پروردگارش مى شود. [۲]
منابع
- ↑ کتاب فرهنگ اعلام شهداي روحاني، ص ۴۵۵
- ↑ کتابشاهدان روحانی، ص ۱۱۵